ملی مذهبی _ در کمتر از چهل روز، دستکم ۱۰ زن در ایران قربانی خشونت خانگی، تفکرات متحجرانه ناشی از مردسالاری و ناکارآمدی قوانین حمایتی از زنان شدهاند. این به آن معناست که در هر چهار روز، یک زن به دست یکی از مردان نزدیک به خانواده خود کشته شده و سومین روز سوگواری یک زن، با خاکسپاری زنی دیگر در نقطهای دیگر در ایران، همزمان شده است.
ایران وایر گزارش کرده است که هویت این زنان احراز شده است و منابع نزدیک به آنها بخشی از روایت رنجی که دستآخر جانشان را گرفته، با ما به اشتراک گذاشتهاند.
یاسمن نصرتی، قربانی احساس مالکیت
روز ۲۷اردیبهشت۱۴۰۴، زنی جوان در منطقه تفریحی «امیریه» شاهرود، به قتل رسید. پیکر بیجان «یاسمن نصرتی»، در یک خودروی پژو رها شده و در حالی پیدا شد که نشانههایی آشکار از فشار در ناحیه گردن و خفگی داشت و موجب شد پلیس جنایی مرگ بر اثر خفگی را بهعنوان تشخیص اولیه اعلام کند.
«پردیس ربیعی»، فعال حقوق زنان، که برای نخستینبار عکس و تصویر این زن بیستساله را منتشر کرده، به ایرانوایر میگوید: « به گفته نزدیکان یاسمن پلیس بدون هیچ تردیدی در اولین قدم همسر ۲۶ساله این زن جوان را بهعنوان متهم به قتل بازداشت کرد و او نیز در همان مراحل ابتدایی بازجویی، به قتل یاسمن اعتراف کرد.»
منابع نزدیک به یاسمن نصیری میگویند از ازدواج این زوج تنها دو سال میگذشت اما همسر یاسمن دچار بدبینی مفرط نسبت به او بود و با ظن ارتباط همسرش با فرد دیگری او را به قتل رسانده است.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده یاسمن، «بیاعتمادی همسرش رابطه را بهمرز فروپاشی کشاند. بارها او را تهدید کرده بود و در نهایت هم او را به حاشیه شهر کشاند و با کمربند او را خفه کرد. یکی از بزرگترین اختلافات یاسمن با همسرش این بود که مدام در حال کنترل او بود. احساس مالکیت قوی نسبت به او داشت و این بسیار برای یاسمن آزاردهنده بود.»
به گفته این منبع آگاه، یاسمن بارها خواسته بود که همسرش بهجای زورگویی، قلدری و خشونت با مشکلات روحی خود مواجه شود و کمک تخصصی بگیرد، خواستهای که هیچوقت توسط همسرش جدی گرفته نشد: «او حاضر شد به جای استفاده از کمک تخصصی و حاکمیت قانون، خشونت را انتخاب کند.»
فریده باقری و الیانا کوهی؛ اگر طلاق میخواهی کشته میشوی
«جایدشت» یکی از روستاهای پرجمعیت فیروزآباد فارس است. اغلب ساکنان این روستا از ایل بزرگ قشقایی هستند. این روستا روزگاری بهعنوان روستای دوستدار کتاب در فارس انتخاب شده بود، اما در روزهای آخر اردیبهشت شاهد یکی از تلخترین رویدادهایی بود که ممکن است در جایی رخ دهد.
«الیانا کوهی»، دختر جوانی که چندی قبل به اجبار خانواده تن به ازدواجی تحمیلی داده بود همراه با مادرش «فریده باقری» بهدست داماد خانواده به قتل رسیدند. او مادر همسرش را بهدلیل حمایت از الیانا در جدایی، مستحق مرگ دانسته بود.
عکسهای منتشر شده از الیانا، او را دختری خندان نشان میدهد. دختری که مجبور شده بود با مردی بسیار بزرگتر از خودش ازدواج کند. بیاینکه از او شناختی داشته باشد. ایل تصمیم گرفته بود و او سرانجام بعد از چند سال در حالی که دو فرزند داشت تصمیم به جدایی گرفت.
یک منبع نزدیک به خانواده الیانا به ایرانوایر میگوید: «این ماههای آخر الیانا جانبهلب شده بود. بارها مورد خشونت فیزیکی و روانی از سوی همسرش قرار گرفت و درست یک روز پیش از قتل، تهدید شد که اگر از من شکایت کنی یا بخواهی طلاق بگیری میکشمت.»
به گفته این منبع آگاه، «فریده باقری»، مادر مهربان و خندان الینا، حامی دخترش بود: «او تنها بهدلیل ایستادگی در برابر خشونت، جانش را از دست داد. داماد خانواده، که از اقوام نزدیک شوهر فریده بود، فریده را تنها بهدلیل اینکه برای جدایی و طلاق از دخترش حمایت کرد، کشت.»
مراسم تشییع پیکر این مادر و دختر در تاریخ ۲۸اردیبهشت۱۴۰۴ برگزار شد. قتل این دو زن نه یک فاجعه فردی بلکه نشانی از ساختارهای مردسالاری است. اجبار در ازدواج و عدم تحمل عاملیت زنان در تعیین سرنوشت چنین فاجعهای را رقم زد.
نه گفتن به درخواست ازدواج یا تقاضای پایان دادن به ازدواج طی یکسال اخیر قربانیان متعددی داشته است. «شهره باوقار» در بندرعباس، «غزاله حدودی» در سنندج، «طاهره خدامی» در کرمان، الیانا و مادرش در جایدشت تنها چند زنی هستند که از سال گذشته تاکنون به قتل رسیدهاند چون میخواستند به یک زندگی پر خشونت پایان دهند یا به رابطهای پرخشونت پا نگذارند.
مائده خطیبیان؛ کودک همسری که در بند بود
ایرانوایر روز ۱۷اردیبهشت۱۴۰۴ مطلع شد زن جوانی به نام «مائده خطیبیان»، اهل زاهدان، در مشهد بهدست همسرش کشته شده است.
مائده خطیبیان از قربانیان کودکهمسری بود. او در ۱۴سالگی با پسرعموی خود، امیرحسین، ازدواج کرد و پا به زندگی گذاشت که سراسر خشونت فیزیکی و روانی همراه بود. بر اساس آنچه نزدیکان مائده به ایرانوایر گفتهاند، او در این سالها بارها بهدست همسرش مورد ضربوشتم قرار گرفت: «این اتفاق حتی در حضور دیگران هم رخ میداد. مائده در شرایطی بسیار غیرانسانی زندگی میکرد. خانواده همسرش بعد از ازدواج او را با خود به مشهد برده و امکان ارتباط با مادرش را از او گرفتند.انزوایی اجباری که او را در شرایطی بسیار غمانگیز قرار داده بود.»
مائده مادر کودکی دو ساله بود که حالا پس از کشته شدن مادرش نزد پدربزرگ و مادربزرگ پدریاش زندگی میکند و به گفته منابع آگاه خانواده مائده اجازه دیدار او را ندارند.
خانواده همسر مائده ادعا کردهاند دلیل ارتکاب به قتل عروس جوانشان، «مسایل ناموسی و بیاخلاقی» اوست و در تلاشاند رضایت خانواده مائده را برای آزادی همسرش بگیرند.
یک منبع آگاه اما تایید کرده است که «مائده هیچ رفتار غیراخلاقی نکرده بود و تنها از خشونت همسر و خانواده همسرش شکایت داشت. همسرش بهطور مداوم او را مورد آزار جسمی و روانی قرار میداد. ضربوشتم او حتی برای مسایل جزیی، مانند تاخیر در تهیه غذا، اتفاق میافتاد. عمویش که پدر شوهرش هم بود فردی مداخلهگر و بداخلاق بود و در تحریک پسرش برای خشونت علیه مائده نقش داشت و حالا هم در تلاش است رضایت خانواده مائده را بگیرد چون میداند برچسبهای اخلاقی احتمال دارد خانواده او را از دادخواهی پشیمان کند.»
اتهام بیاخلاقی و داشتن رابطه خارج از ازدواج یا خیانت، تلاشی برای توجیه جنایت در بستری فرهنگی است که خشونت علیه زنان را در ساختار مردسالار توجیه میکند.
بررسیهای کنشگران حقوق زنان نشان میدهند در ماههای فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴، دستکم ۱۶ زن به نامهای «لیلا آبدار» در بابل، «فرزانه مرادی» در کرمانشاه، «ثریا بیاتلو» در قزوین، «زهرا کردیزدی» در چهارمحال و بختیاری، «ناهید نجفی» در رودان بندرعباس، «فاطمه سلطانی» در اسلامشهر، «ستاره موسیپور» در خوی، «مهناز کثیرلو» در زنجان، «ماهرو تندپور» در یاسوج، «طاهره خدامی» در کرمان، «مارال طالبیان» در مشهد، مائده خطیبیان در مشهد، «سمیرا نوربخش» در کرمانشاه، «گلاب فرامرزی» در کرمانشاه، الیانا کوهی در فیروزآبادی، فریده باقری در فیروزآباد و یاسمن نصرتی در شاهرود، به دست مردان نزدیک به خود کشته شدهاند.