کارگرکُشی در معادن

دو کارگر معدن شازند اراک پس از چهار روز هنوز زیر آوار سنگ هستند

ملی مذهبی _ پیکر دو کارگر از چهار کارگر معدن شن و ماسه شازند که ۲۷ خرداد زیر آوار سنگ ماندند، هنوز پیدا نشده است.جستجو برای یافتن پیکر آیت‌الله رضایی و مجتبی نجفی، دو کارگر مفقودشده معدن شن و ماسه شازند همچنان ادامه دارد. فرمانده گروه مهندسی رزمی ۴۲ قدر سپاه پاسداران ۳۰ خرداد گفت پس از «نقطه‌زنی» مشخص شده است کارگران «۱۵ متر زیر آوارند».معدن شن و ماسه شازند ۲۷ خرداد ریزش کرد. حدود شش ساعت پس از ریزش پیکر بی‌جان دو کارگر به نام‌های محمد ابوالحسنی و نصرت یارمحمدی از زیر آوار بیرون آورده شد. آیت رضایی و مجتبی نجفی دو کارگر دیگر هستند که همچنان زیر آوار حبس شده‌اند.
روزنامه هم‌میهن ۳۰ خرداد به نقل از کارگران معدن شازند نوشت محمد ابوالحسنی و آیت‌الله رضایی کارگر بازنشسته بودند. منابع محلی در معدن همچنین گفتند مالک معدن هیچ یک از کارگران را بیمه حوادث نکرده است.

یکی از کارگران این معدن که نخواست نامش فاش شود هم گفت پیش از حادثه به مهندس معدن در باره احتمال ریزش کوه هشدار داده بودند:معدن مهندس ناظر دارد، اما کوتاهی کرده است. خود من بارها به او گفتم که از کدام سمت می‌تواند به پیکرها برسد، اما کار خودش را کرد. به او گفتم پول هم به تو می‌دهیم، اجازه بده کار خودمان را انجام دهیم، اما نگذاشت. این سمت از معدن کلایه لایه رسوبی دارد و ریزش سه‌روز بعد از انفجار بود، اما انفجارها در این اتفاق تاثیر داشت.

کارگران معدن از شیوه جستجو برای یافتن پیکر همکارانشان ناراضی هستند. به گفته آنها همه وسایلی که برای یافتن کارگران آورده‌اند «شخصی است» و «دروغ می‌گویند همه سازمان‌ها برای کمک نیرو فرستاده‌اند».

سابقه حوادث مرگبار در معادن

یک ساعت قبل از ظهر ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ و در زمانی که حدود ۸۰ کارگر در تونل‌های معدن‌زغال‌سنگ «زمستان یورت» و در عمق ۱۰۰۰ متری زمین مشغول کار بودند، گاز متان انباشته در یکی از کارگاه‌ها بر اثر جرقه باتری لکوموتیو داخل معدن منفجر شد و دیواره‌های معدن فروریخت. اولین پیام امدادگرانی که برای نجات کارگران به محل حادثه رسیدند این بود: «با توجه به غلظت بالای مونوکسید کربن و دود ناشی از انفجار، تمام کارگران حبس شده داخل معدن، کشته شده‌اند.»

تا ۴ ساعت بعد از انفجار، ۲۱ جسد از معدن خارج شد و تا یک هفته بعد، تعداد اجساد به ۴۳ نفر رسید؛ دو نفر زیر آوار معدن له شده بودند، ۱۰ نفر بر اثر شدت موج انفجار پرت شده بودند و ۳۱ نفر با گاز مونوکسید کربن خفه شده بودند …

خرداد ۱۳۹۶، کمیسیون صنایع و معادن مجلس بر اساس گزارش کمیته حقیقت یاب اعلام کرد: «.. مطابق مشاهدات میدانی صورت گرفته، معدن زمستان یورت استان گلستان فاقد سیستم تهویه مکانیزه بوده و تهویه معدن به صورت طبیعی صورت می‌گرفته است. حدود ۲ ساعت پس از وقوع حادثه، میزان گاز منواکسید کربن، PPM ۷۵۰ و میزان گاز متان ۴ درصد گزارش شده است. وضع مقررات به منظور اطمینان از رعایت اصول ایمنی، وظایف نظام مهندسی معدن است. متاسفانه کوتاهی نظام مهندسی معدن در انجام وظایف خود مشهود است. همزمانی مسوولیت مدیر معدن به عنوان مسوول فنی معدن، مزید بر علت گردیده و مانع نظارت کافی بر اصول فنی حاکم بر معدن شده است. در گزارش ۳۰ شهریور ۱۳۹۳ نبود طرح تهویه و شبکه تهویه اصلی و احتمال تجمع گاز و عدم رفع عیب توسط کارفرما و در گزارش سال ۱۳۹۴ وجود مشکل تهویه در معدن و در گزارش سال ۱۳۹۵ مناسب نبودن سیستم تهویه تونل شماره ۳ و مواردی از نامطلوب بودن هوای معدن در این تونل، در دفاتر مربوطه ثبت شده است. متعاقب عدم رفع مشکلات تهویه، سازمان صنعت، معدن و تجارت استان گلستان، پیشنهاد تهیه نقشه تهویه مناسب و اجرای آن در مجموعه تونل‌های زمستان یورت را ارایه می‌کند که تاکنون اقدامی در این جهت صورت نگرفته است. نکته عجیب و قابل تامل این است که در گزارش بازدید نظارتی مورخ ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ سازمان صنعت، معدن و تجارت از معدن مذکور، سرعت هوا و میزان گاز‌های خطرناک در تونل‌ها مناسب گزارش شده و همچنین شرکت مهندسی و مشاوره‌ای پارس اولنگ در گزارش ارزیابی ایمنی معادن مورخ ۳۰ آذر ۱۳۹۵، به این معدن در بخش استاندارد‌های تهویه نمره ۱۷.۵ از ۳۰ داده که با توجه به عدد میانگین، معدن تعطیل نشده و این گزارشات در تناقض با گزارشات فوق‌الذکر است. مطابق مشاهدات میدانی صورت گرفته، تعداد دستگاه خودنجات‌های موجود در معدن نامعلوم است. گازسنج‌های موجود در معدن به دو نوع گازسنج قدیمی روسی و گازسنج‌های جدید (که اخیرا توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت خریداری شده و به معادن تحویل داده شده است) تقسیم‌بندی می‌شدند که گازسنج‌های قدیمی در معدن وجود داشته (ولی اطلاعات دقیقی از تعداد و استاندارد بودن آن‌ها به دست نیامد) و دو عدد گازسنج‌های جدید که توانایی سنجش چهار نوع گاز به‌طور همزمان را دارند، در معدن موجود و در تاریخ بهمن ۱۳۹۵ سالم بوده‌اند. با توجه به مشاهدات میدانی صورت گرفته، هواساز موجود در معدن که در دهانه تونل نصب شده بود، همچنین لودر مخصوص تونل، در معدن موجود نبوده و پس از حادثه به محل آورده شده است. عامل اصلی حادثه، انفجار ناشی از گاز جمع شده در مقطعی از تونل بوده است.»

حادثه «زمستان یورت» امروز به نماد مظلومیت کارگران معدن تبدیل شده است. اما استثمار کارگران معادن فقط به حوادث منجر به مرگ محدود نمی‌شود. ناامنی شغلی، رنج مضاعفی است بر شانه کارگران معدن. از دو دهه قبل به دنبال خصوصی شدن معادن در ایران و واگذاری معادن زیر‌زمینی و روباز به بهره‌برداران صاحب سرمایه، نظارت دولت‌ها بر فعالیت صاحبان معدن به حدی کمرنگ شد که تا امروز، مگر در صورت وقوع حادثه منجر به کشته شدن یک یا چند کارگر، هیچ یک از پیمانکاران و بهره‌برداران معادن، بابت بی‌توجهی به اصول ایمنی و تامین نکردن تجهیزات حفاظت از جان کارگران و حتی مشکلات و اعتراضات معیشتی کارگران، بازخواست نشده‌اند، چون اغلب گزارش‌های ارایه شده درباره کیفیت فعالیت معادن، معطوف به آمار استخراج بوده و چنان‌که کارشناسان معدن به «اعتماد» می‌گویند، بسیاری از پیمانکاران و بهره‌برداران معدن، با سوءاستفاده از اهمال ناظران دولتی نسبت به رصد دقیق شرایط شغلی کارگران معادن، در هر زمینه‌ای؛ از رعایت اصول طراحی و ایمنی معدن تا میزان پرداخت مزد و رعایت مزایای قانون مشاغل سخت و زیان‌آور، به سندسازی متوسل می‌شوند که یکی از مصداق‌های رسمی موید این ادعای کارشناسان، همان متن گزارش کمیته اعزامی به معدن «زمستان یورت» و تایید مغایرت اسناد وضعیت ایمنی معدن با واقعیت ناامنی این معدن خصوصی است.

بررسی‌های «اعتماد» بر حوادث معادن از ابتدای ۱۴۰۲ تا ۲۷ خرداد سال جاری نشان می‌دهد که از مجموع ۲۲ حادثه در معادن کشور در طول ۱۵‌ماه اخیر که به کشته شدن ۳۰ کارگر منجر شد، دو حادثه در معادن متروکه و غیرمجاز رخ داده است؛ حادثه اول؛ ریزش معدن کرومیت در استان کرمان در تیر‌ماه پارسال که بعد از کشته شدن یک کارگر این معدن اعلام شد این معدن، متروکه و به صورت غیرمجاز در حال بهره‌برداری بوده است. حادثه دوم؛ ریزش معدن سنگ دراستان سمنان در مهر‌ماه پارسال که بعد از کشته شدن یک کارگر این معدن اعلام شد که این معدن به صورت غیرمجاز فعال بوده است.

طی دو دهه اخیر به موازات افت ایمنی در معادن واگذار شده به بخش خصوصی، امنیت شغلی کارگران معدن هم به ناپایدارترین حد رسیده و هر سال که می‌گذرد، بر شمار کارگرانی که با قرارداد‌های یک‌ماهه، سه‌ماهه و سفید امضا و با سفته‌گذاری و تعهد به سکوت، در معادن خصوصی به کار گرفته شده‌اند اضافه می‌شود. «زمستان یورت» وقتی منفجر شد، هیچ کدام از کارگرانش بیمه مشاغل سخت و زیان‌آور نداشتند و ماه‌ها بود که حقوق نگرفته بودند و بعد از انفجار معدن، طلب و جسدشان یک جا به خاک سپرده شد. بررسی‌های «اعتماد» بر اعتراضات کارگری طی ۲۷ ماه اخیر و از ابتدای ۱۴۰۱ تا خرداد امسال نشان می‌دهد که در این بازه زمانی، هزاران کارگر معادن زغال‌سنگ، مس، سنگ‌آهن و کروم در استان‌های کرمان، مازندران، یزد، خراسان رضوی، خراسان جنوبی و سمنان، در تجمعاتی که از چند ساعت تا چند روز و چند هفته ادامه داشته، خواستار دریافت حق قانونی‌شان شده‌اند در حالی که از مجموع ۱۲ تجمع اعتراضی کارگران معادن در این ۲۷ ماه، محور مشترک ۱۰ تجمع اعتراضی، افزایش مزد و تعویق چند‌ماهه پرداخت دستمزد بوده آن هم در حالی که در این اعتراضات، صف کارگران معادن زغال‌سنگ، بسیار طولانی‌تر بوده و به نظر می‌رسد بستر تضییع حق کارگر معادن زیرزمینی، گسترده‌تر است.

هشت حادثه در سه ماه

از آغاز سال ۱۴۰۳ تا پایان خرداد حداقل هشت حادثه در معادن ایران رخ داده است. روزنامه اعتماد ۲۹ خرداد نوشت از آغاز فروردین تا ۲۶ خرداد هفت حادثه در معادن رخ داده که طی آن هشت کارگر جان باخته‌اند. با مرگ چهار کارگر معدن شازند شمار معدنکارانی که طی سه ماه بر اثر حوادث کاری جان دادند به ۱۲ نفر می‌رسد.

چند روز قبل از حادثه معدن شن و ماسه شازند، پنج کارگر معدن آبنیل کرمان زیر آوار ریزش زغال‌سنگ ماندند؛ چهار کارگر آسیب دیدند و یک کارگر کشته شد.

اعتماد با بررسی حوادث کاری در معادن طی سال ۱۴۰۲، گزارش کرد طی ۱۴ حادثه در این سال ۱۸ کارگر معدن قربانی حوادث کار شدند.

فرشاد اسماعیلی، کارشناس حقوق کار «مقررات‌زدایی و تسهیل کسب و کار» را عامل افزایش حوادث کاری در معادن دانست. او به روزنامه هم‌میهن گفت:

متاسفانه اراده سیاسی در حوزه بازرسی از کارگاه‌ها برای سنجش میزان حفاظت نیروی کار وجود ندارد؛ در حین کار هم توانی برای این موضوع وجود ندارد و بعد از حادثه هم پیگیری‌ها ناکاآرمدند. بعد از حادثه معدن یورت باید شوکی به این حوزه وارد می‌شد اما بعد از آن اتفاقات سهمگین‌تری هم اتفاق افتاده و همچنان شاهد مرگ کارگران در معادن هستیم. عجیب است که ایمنی معدن به این اندازه رها شده است.

حادثه معدن یورت در استان گلستان همزمان با تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۳۹۶ رخ داد. در این حادثه ۴۳ معدنچی جان باختند.

یک کارشناس ایمنی و حفاظت معادن هم ۳۱ خرداد به «اعتماد» گفت: حادثه معدن شازند «قابل پیش‌بینی بود» و تصاویر نشان می‌دهد «اصول ایمنی در این معدن رعایت نشده است».

مهدی زارع، متخصص زلزله‌شناسی نیز در پیوند با مرگ کارگران معدن شازند گفت در صورت رعایت اصول ایمنی حوادث کار ۷۰ درصد کاهش می‌یابد:

متاسفانه در ايران معمولا در جواب ضرورت رعایت مسائل ايمنی گفته می‌شود كه برای رعايت مسائل ايمنی پول نداريم يا اصلا رعايت مسائل ايمنی را یک كار لوكس می‌دانند يا حتی می‌گويند مثلا ۲۰ سال با همين روش‌های ناايمن كار كرديم و هيچ اتفاقی نيفتاده و لزومی به رعايت ايمنی نيست.

او نتیجه نادیده گرفتن ایمنی در محل کار را «نابودی یک یا چند خانواده» و در نهایت «خسات از محل بیمه‌ مسئولیت» به کارگرانی که دچار معلولیت شده‌اند، دانست و افزود: مشکلات این خانواده‌ها با این رقم‌های ناچیز حل نمی‌شود و گرفتاری‌های بلندمدت گریبانشان را می‌گیرد.»

سازمان پزشکی قانونی ایران مرگ دو هزار و ۱۱۵ کارگر بر اثر حوادث کار را طی سال ۱۴۰۲ ثبت کرده است. در همین سال ۲۹ هزار کارگر مصدوم شدند. بخشی از این مصدومیت‌ها همیشگی و منجر به معلولیت است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله