ملی مذهبی _ در پی سخنرانی اخیر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی در رد مذاکره با آمریکا قیمت دلار و سکه مدام در حال افزایش است. روز یکشنبه ۲۱ بهمن خبرگزاری فارس نوشت دلار در بازار آزاد به ۹۱ هزار تومان رسیده و تقریبا روزانه رکورد جدیدی ثبت میکند.
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز نوشت: امروز در بازار طلا، هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید ۷۸ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و هر قطعه سکه قدیم ۷۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان به فروش رفت و قیمت نیم سکه نیز ۴۱ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان و ربع سکه ۲۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان قیمت خورد؛ بهای هر قطعه سکه گرمی نیز به ۱۱ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان نرخ گذاری شد.
بسیاری معتقدند که اگر حکومت در سیاستهای اقتصادی و دیپلماتیک خود تغییری ایجاد نکند، روند افزایش قیمت ارز و سکه همچنان ادامه خواهد داشت.
قیمت دلارِ لجام گسیخته در ایران از مرز ۹۰ هزار تومان گذشت. افزایش بیرویه قیمت دلار و طلا در ایران به دلایل متعددی بستگی دارد که شامل عوامل اقتصادی، سیاسی، تحریمهای بینالمللی، سیاست خارجی کشور و عملکرد دولت مسعود پزشکیان میشود. این عوامل در کنار یکدیگر باعث شدهاند که اقتصاد ایران با نابسامانی شدید، تورم کمرشکن و کاهش قدرت خرید مردم دست به گریبان شود.
کاهش ارزش پول ملی و بحران نقدینگی
به گزارش یورونیوز ، تورم افسارگسیخته و نرخ بالای آن در ایران باعث شده است که قدرت خرید مردم به شدت کاهش یابد و ارزش پول ملی به شکل بیسابقهای افت کند. چاپ پول بدون پشتوانه توسط دولتها برای تأمین هزینههای خود، بدون افزایش تولید و بهرهوری نیز باعث رشد نقدینگی و افزایش صعودی نرخ دلار میشود. کسری بودجه مزمن هم یکی دیگر از دردهای اقتصادی ایران است چرا که هزینههای دولت بیشتر از درآمدهای آن است و عدم توانایی تأمین منابع مالی پایدار به افزایش قیمت ارز دامن میزند.
دولت مسعود پزشکیان، رئیس جمهوری که به تازگی قدرت را در دست گرفته، وعده داده است که سیاستهای مالی انضباطی و کاهش وابستگی به چاپ پول را اجرا کند، اما تا کنون برنامه روشنی برای تحقق این وعده ارائه نکرده است.
نقش تحریمهای اقتصادی و فشارهای بینالمللی
- تحریمهای بانکی و مالی آمریکا و اتحادیه اروپا: این تحریمها باعث شده است که دسترسی ایران به منابع ارزی بلوکهشده در خارج از کشور محدود شود و ورود ارز به کشور کاهش یابد.
- تحریمهای نفتی: ایران به دلیل تحریمهای بینالمللی قادر به فروش نفت بهصورت گسترده نیست، در نتیجه درآمدهای ارزی کاهش پیدا کرده و قیمت دلار بالا میرود.
- قطع ارتباطات بانکی با جهان: سیستم بانکی ایران به دلیل تحریمها از نظام مالی بینالمللی (سوئیفت) جدا شده که مانع از ورود ارز به کشور شده است.
دولت مسعود پزشکیان وعده داده است که در تعامل با غرب و مذاکرات دیپلماتیک، راههایی برای کاهش تأثیر تحریمها بیابد، اما هنوز اقدام مؤثری در این زمینه مشاهده نشده است.
نقش دولت جدید آمریکا تحت رهبری دونالد ترامپ
پس از روی کار آمدن دولت جدید ترامپ در آمریکا، برخی امیدوار بودند که سیاستهای کمتر سختگیرانهای در قبال ایران اعمال شود، چرا که ترامپ تجارپیشه، دستکم در گذشته به مذاکره و دیپلماسی در حل بحرانها باور داشت.
گروه دیگری از تحلیلگران معتقدند که دولت جدید آمریکا ممکن است همچنان بر فشارها ادامه دهد تا ایران به تعهدات خود در چارچوب برجام بازگردد و سیاستهای منطقهای خود را تغییر دهد، برجامی که ترامپ سند آن را در دور اول ریاست جمهوری خود پاره کرد.
از سوی دیگر، برخی دیگر بر این باورند که این دولت به دنبال مدیریت و کاستن از تنشها با ایران است تا فضا برای مذاکرات و همکاریهای اقتصادی باز شود. در هر صورت، تا زمانی که ایران نتواند توافقی جامع با آمریکا بدست آورد، اثرات تحریمها همچنان بر اقتصاد کشور سنگینی خواهد کرد.
سیاست خارجی تنشزای ایران و اثر آن بر اقتصاد
سیاست خارجی ایران نقش بسیار مهمی در وضعیت اقتصادی کشور دارد. برخی از چالشهای مهم عبارتند از:
- تنشهای ایران با غرب و همسایگان: رویکرد سیاست خارجی ایران که در مواردی موجب افزایش تنش با کشورهای منطقه و غرب شده، تأثیر مستقیمی بر افزایش فشارهای بینالمللی و تحریمها دارد.
- عدم احیای برجام و شکست مذاکرات هستهای: بینتیجه ماندن مذاکرات هستهای و عدم توافق برای رفع تحریمها باعث ناامیدی بازار از بهبود شرایط شده است.
- عدم جذب سرمایهگذاری خارجی: به دلیل ریسک بالای سرمایهگذاری در ایران و نبود روابط پایدار با اقتصادهای بزرگ، ورود ارز به کشور بسیار محدود شده است.
دولت پزشکیان تأکید کرده است که سیاست خارجی ایران باید به سمت کاهش تنش و همکاری با کشورهای منطقه حرکت کند. اما تغییر مسیر سیاست خارجی و کاهش فشار تحریمها نیازمند تصمیمی بنیادین از سوی حاکمیت، زمان و مذاکراتی پیچیده است.
افزایش تقاضا برای دلار و طلا نزد مردم
به دلیل کاهش ارزش پول ملی، مردم برای حفظ داراییهای خود به خرید طلا و دلار بهعنوان سرمایه امن روی میآورند. خروج سرمایه از کشور هم دلیل دیگری است چرا که بسیاری از سرمایهداران ایرانی، برای در امان نگه داشتن ثروت خود، سرمایهشان را از کشور خارج میکنند که باعث افزایش تقاضا برای دلار و طلا شده است. فعالیتهای سوداگرانه دلالان و واسطهگرانی که از نوسانات بازار ارز و طلا سود میبرند و با ایجاد جو روانی، باعث افزایش قیمتها میشوند، معضل دیگری است.
قشرهایی که بیشترین آسیب را میبینند
گرانی دلار و طلا، همراه با تورم افسارگسیخته، فشار اقتصادی شدیدی را به بسیاری خانوارهای ایران وارد کرده است. اما برخی اقشار جامعه بیش از دیگران آسیب میبینند:
طبقه کارگر و حقوقبگیران ثابت: از جمله کارمندان که حقوق ثابتی دریافت میکنند، با کاهش ارزش پول ملی، قدرت خرید خود را از دست میدهند. حقوق بازنشستگان و مستمریبگیران دیگر پاسخگوی هزینههای زندگی آنها نیست و قشر متوسط که به طبقه ضعیف نزدیک شدهاند. بسیاری از خانوارهای قشر متوسط هم در حال سقوط به طبقه ضعیف اقتصادی هستند، زیرا هزینههای زندگی افزایش یافته اما درآمدهایشان ثابت مانده است.
جوانان و قشر بیکار: بیکاری گسترده و نبود فرصتهای شغلی باعث شده بسیاری از جوانان نتوانند آینده روشنی برای خود متصور شوند و به مهاجرت فکر کنند.
مستأجران و قشر فاقد مسکن: افزایش قیمت مسکن و اجارهبها باعث شده خانوارهای کمدرآمد در تأمین هزینه مسکن ناتوان شوند.
راهحلی هست یا دلار یاغیتر هم میشود
ظاهرا راه حل، راه و تصمیمی بس دشوار و بقول ایرانیها هفت خوان رستم است، که اتخاذ آن دستکم در وضعیت فعلی بعید به نظر می رسد چرا که اجرای آن نیازمند تغییرات جدی از سوی حاکمیت در سیاستهای داخلی و خارجی است. برخی از راهکارهای ممکن عبارتند از:
- تنشزدایی در سیاست خارجی و احیای برجام: اگر ایران بتواند مذاکرات هستهای را احیا کند و به توافقی برسد که منجر به رفع تحریمهای نفتی و بانکی شود، ورود ارز به کشور افزایش خواهد یافت و قیمت دلار کاهش پیدا خواهد کرد.
- اصلاحات اقتصادی و کنترل نقدینگی: دولت باید از چاپ بیرویه پول خودداری کند و سیاستهای پولی و مالی خود را اصلاح کند تا تورم کنترل شود.
- مبارزه با فساد و شفافسازی اقتصادی: مبارزه با فساد مالی و قاچاق ارز یکی از مهمترین اقداماتی است که میتواند وضعیت اقتصادی را بهبود ببخشد.
- بازگرداندن اعتماد مردم به ریال: دولت باید با سیاستهای اقتصادی پایدار و کاهش تورم، مردم را به سرمایهگذاری در داخل کشور ترغیب کند.
پایان سخن این که، گرانی دلار و طلا، تورم افسارگسیخته و کاهش قدرت خرید مردم، نتیجه مستقیم تحریمهای بینالمللی، ضعف سیاستهای اقتصادی داخلی، تنشهای سیاسی و عملکرد دولتهاست. دولت مسعود پزشکیان با چالشهای بزرگی در این زمینه مواجه است و برای حل بحران، نیاز به اصلاحات جدی در سیاستهای اقتصادی، پولی و خارجی دارد، اصلاحاتی که در هرم قدرت و تصمیمگیریهای تو در توی ایران، اگر نه ناممکن اما آسان هم نیست.
در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت اگر سیاست خارجی ایران به سمت تنشزدایی و رفع تحریمها حرکت کند و همزمان اصلاحات اقتصادی و پولی انجام شود، میتوان تا حدودی به مهار بحران امیدوار بود. در غیر این صورت، روند صعودی قیمتها و کاهش ارزش ریال همچنان ادامه خواهد داشت و فشار اقتصادی بر«بیش از نیمی از مردم» ایران تشدید خواهد شد.