پرونده نیکا شاکرمی؛ خشم و اندوه مردم، انکار حامیان حکومت

جزییات تازه‌ای از کشته‌شدن نیکا شاکرمی پس از آزار جنسی

ملی مذهبی _ سرویس جهانی بی‌بی‌سی با استناد بە یک گزارش “بسیار محرمانه” نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جلسه استماع پرونده نیکا شاکرمی، اعلام کردە کە این نوجوان معترض ۱۶ ساله در جریان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی مورد تعرض جنسی ماموران حکومتی قرار گرفتە، سپس کشتە شدە است.

جزییات گزارش تکان‌دهنده سرویس جهانی «بی‌بی‌سی» از آخرین ساعات زندگی «نیکا شاکرمی»، نوجوان ۱۶ ساله‌ای که در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» جان سپرد، با واکنش‌های زیادی روبه‌رو شده است. حامیان حکومت گزارش را جعلی می‌خوانند و تلاش می‌کنند جزییات تعرض، شکنجه و کشته شدن نیکای نوجوان را زیر سوال ببرند اما شهروندان خشمگین و اندوهگین برای آن‌چه بر سر این نوجوان معترض آمده، به عزا نشسته‌اند. 

«وقتی متهمه مجدداً شروع به داد و بیداد و تقلا کرد، لحظه‌ای موبایلش را روشن کرده و دیده صادق منجزی همان‌گونه که روی متهمه نشسته است، دستش در شلوار او است»، «سرپرست تیم، مرتضی جلیل در عقب ون را باز کرد و پیکر بی‌جان نیکا را دید»، «از سه باتون و سه شوکر استفاده شده بود. مشخص نیست کدام ضربه باعث مرگ شده است» و … این‌ها بخشی از گزارش هولناک سرویس جهانی «بی‌بی‌سی» هستند که در رابطه با آخرین ساعت‌های حیات «نیکا شاکرمی» منتشر شده است؛ نوجوان ۱۶ ساله‌ای که در جریان اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» روز ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ جان باخت. 

این گزارش کە روز دوشنبه ٢٩ آوریل (١٠ اردیبهشت)، منتشر شدە است، با واکنش‌های بسیاری مواجه شدە و بازتاب رسانه‌ای گستردەای در سطح بین‌المللی داشتە است.

در شامگاه ۲۹ شهریور چه گذشت

گزارش سرویس جهانی بی‌بی‌سی با توصیف صحنه بازداشت نیکا شاکرمی آغاز می‌شود؛ نوجوانی جسور که شال‌ خود را در دست گرفته بود.

در این گزارش آمده است که «تیم۱۲» به یک نوجوان به دلیل رفتار «جسورانه» و تماس‌های مکررش با تلفن مشکوک شده و تصور می‌کنند او نقش «هدایت» معترضان را بر عهده داشته باشد.

در ادامه این گزارش که بر اساس «سندی که خطاب به فرمانده کل سپاه پاسداران [انقلاب اسلامی]» تنظیم شده، به تایید رسیده که نیکا موفق شده است در اقدام اول تیم ۱۲، از دست ماموران امنیتی فرار کند اما در نهایت یک ساعت بعد توسط آن‌ها بازداشت و به قسمت عقب یک ون بدون آرم و علامت منتقل و به همراه سه مامور به نام‌های «آرش کلهر»، «صادق منجزی» و «بهروز صادقی» حبس می‌شود. سرپرست این تیم، «مرتضی جلیل» در قسمت جلوی ماشین با راننده بوده است.

تیم۱۲ اما آن شب نتوانسته است بازداشتگاهی را بیابد. بازداشتگاه اول، مقر موقت پلیس، پر بوده و بازداشتگاهی دیگر از پذیرش نیکا به دلیل «شجاعت و جسارت» او سر باز زده است: «رییس بازداشتگاه دوم در فاصله‌ای ۳۵ دقیقه‌ای، ابتدا با پذیرش نیکا موافقت کرد اما بعد نظرش عوض شد، چرا که متهم مدام فحش می‌داد و شعار می‌داد. در آن زمان ۱۴ زن بازداشتی دیگر در بازداشت بودند و تصور من این بود که او ممکن است بقیه را تحریک کند.» 

رییس این بازداشتگاه تاکید کرده است: «نگران بودم باعث شورش شود.»

سرویس جهانی بی‌بی‌سی در ادامه نوشته است: «در مسیر انتقال نیکا به زندان اوین به عنوان سومین مقصد او در آن شب، این نوجوان شروع به مقاومت می‌کند.»

بهروز صادقی در این رابطه به بازپرس پرونده می‌گوید: «آرش کلهر با جورابش دهان وی را بست اما همچنان به سمت ما لگد می‌زد. آخر صادق [منجزی] او را کف یخچال خواباند و رویش نشست. اوضاع کمی آرام شد. اما چند دقیقه بعد نمی‌دانم چه شد که او شروع کرد به دست و پا زدن و فحاشی. واقعا من نمی‌دیدم چه می‌شود، فقط صدای زد و خورد می‌شنیدم.»

آرش کلهر گفته است: «صادق منجزی همان‌گونه که روی متهمه نشسته بود، دستش را در شلوار او کرده بود.» 

او حاضر به سوگند خوردن در این رابطه نیز بوده است.

صادق منجزی اما ضمن تایید این موضوع که زمانی که روی بدن نیکا نشسته، تحریک شده بوده، فرو بردن دستش به درون لباس نیکا شاکرمی را تکذیب کرده است. 

او ضمن متهم کردن آرش کلهر، در آن جلسه می‌گوید: «او مدت‌ها به رشد من در تیم و احتمال استخدام شدنم در سپاه حسادت داشت.»

به تایید هر سه مامور، در تمامی این لحظات دستان نیکا از پشت بسته شده و برای خفه کردن صدایش، جورابی به درون دهانش فرو کرده بودند. با این حال، هم‌زمان با این که مورد تعرض جنسی قرار گرفته بود، با باتون، مشت و لگد هم به جانش افتاده بودند تا زمانی که مرتضی جلیل، سرپرست تیم در عقب ون را باز می‌کند و با پیکر بی‌جان این نوجوان مواجه می‌شود.

بر اساس این گزارش، مرتضی جلیل، مسوول تیم تلاشی برای پی‌ بردن به جزیيات وقایع نکرده بود: «فقط به این فکر می‌کردم که چه طور او را منتقل کنم و از هیچ کس سوالی نکردم. فقط پرسیدم نفس می‌کشد؟ فکر کنم بهروز صادقی بود که جواب داد نه، مرده است.»

جلیل که یک جسد روی دستش مانده بود، برای بار سوم با ستاد سپاه تماس می‌گیرد و با یک افسر ارشدتر صحبت می‌کند با نام مستعار «نعیم ۱۶».

نعیم ۱۶در بازجویی‌ها گفته است: «ما قبلا هم در پایگاه کشته داشتیم و من نمی‌خواستم تعداد این‌ها به ۲۰ نفر برسد. آوردن او (نیکا) به پایگاه مشکلی را حل نمی‌کرد.»

او به جلیل گفته بود جسد را در خیابان بیندازد. 

مرتضی جلیل گفته است: [بعد از دریافت این دستور] صادق منجزی را به جلو فرستادم و خودم داخل یخچال نشستم. با کمک چراغ قوه و با استفاده از زیرپیراهنی خودم، خون‌های صورت را پاک کردم. دندان‌ها و سر سالم نبودند… هر طوری بود، سر و صورت او را سامان دادم… در خیابانی نسبتا خلوت در حوالی تیموری، زیرگذر یادگار احتمالا… جنازه را رها کردم.»

در این گزارش همچنین اسنادی در خصوص تیم۱۲ وجود دارد؛ تیم ۱۲ «مسلم‌‌‌بن‌عقیل»، یگان امنیتی «امام رضا» از گردان امنیتی «امام حسن مجتبی».

انتشار جزیيات آنچه بر نیکا شاکرمی رفت، خشم و اندوه عمومی را در پی داشت.

نیکا شاکرمی، دختر ۱۶ ساله‌ای بود که روز ۲۹ شهریور سال ١۴۰۱ در جریان اعتراضات تهران در بلوار کشاورز مفقود شد و پس از حدود ٩ روز جنازه‌اش توسط نیروهای حکومتی به خانواده‌اش تحویل داده شد. در آن زمان منابع حکومتی ادعا کردند که نیکا خودکشی کرده است. ادعایی کە هیچگاه توسط خانوادە و معترضان پذیرفتە نشد.

گزارش اختصاصی سرویس جهانی بی‌بی‌سی در مورد علت مرگ نیکا شاکرمی شامل اسامی “قاتلان” او و فرماندهان ارشدی است که سعی کردند حقیقت را پنهان و علت مرگ او را طور دیگری جلوە دهند.

بی‌بی‌سی جهانی می‌گوید کە این گزارش محرمانه بخشی از یک یک پرونده ۳۲۲ صفحه‌ای درباره معترضان بوده است و به‌دلیل تناقض‌های موجود در اسناد، از طریق مشاوره با یک افسر اطلاعاتی سابق ایران که به آرشیو سپاه پاسداران دسترسی داشته صحت این گزارش را تأیید کرده است. دویچە ولە فارسی به طور مستقل امکان راستی‌آزمایی این گزارش را ندارد.

این گزارش تفصیلی و بە ادعای بی‌بی‌سی “مستند”، حاوی گزارش افراد درگیر در ماجرای بازداشت و قتل نیکا شاکرمی، از جمله اظهارات خود این افراد بوده است. بی‌بی‌سی با استناد بە اسنادی کە بە آن‌ها دست پیدا کردە است، تا آنچه را که بر نیکا شاکرمی، ۱۶ ساله، از زمان بازداشت تا ناپدید شدن او گذشتە است را بازسازی و روایت کردە است.

بی‌بی‌سی می‌گوید کە گزارشی کە به آن دست پیدا کردە است، مهر “بسیار محرمانه” داشتە و حاوی خلاصه جلسه رسیدگی به پرونده نیکا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.
این گزارش حاوی نکات و جزئیاتی تکان‌دهندە است. در آن آمدە کە ماموران حکومتی پس از بازداشت نیکا شاکرمی او را سوار بر قسمت پشت یک وانت یخچال‌دار کرده و در آنجا او را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. حتی با وجود اینکە او دست‌ها و پاهایش بستە بودە، با لگد و فحش دادن به مقابله، دفاع از خود و مقاومت می‌پردازد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده کە این افراد اعتراف کردند که او را با باتوم به شدت کتک زدەاند.

بی‌بی‌سی می‌گوید کە  به‌علت مقاومت بیش از حد نیکا در برابر ماموران و ادامه سردادن شعار، بازداشتگاه موقت از پذیرش او سر باز زده و قرار می‌شود نیکا را به زندان اوین منتقل کنند، که در بین راه نیز در داخل ون با ماموران درگیر می‌شود و به همین دلیل یکی از ماموران با جوراب‌هایش دهان  او را می‌بندد.

بر اساس این گزارش، ماموران همراه نیکا شاکرمی در حین انتقال او به زندان اوین، او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده و پس از مقاومت نیکا در برابر اقدامات، آنها با باتوم او را مضروب کرده و کشته‌اند و سپس جسدش را به دستور مافوق خود در خیابانی خلوت در بزرگراه یادگار امام تهران رها کرده‌اند.

بر اساس این سند، نیکا شاکرمی در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ “به عنوان جسد ناشناس” از کلانتری ۱۲۹ جامی به پزشکی قانونی کهریزک انتقال یافته و علت ارجاع “سقوط از ساختمان” ذکر شده است.

اما در بخش دیگری از گزارش بی‌بی‌سی آمده است کە سازمان پزشکی قانونی ایران، در گزارشی بە معاونت سیاسی و اجتماعی شورای عالی امنیت ملی علت مرگ نیکا شاکرمی را “صدمات متعدد بدنی متعاقب اصابت جسم سخت” عنوان کردە است.

همچنین آمده کە بنا بر این مدرک، علاوه بر “صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی در بدن” نیکا شاکرمی، “در معاینه تناسلی، آثار مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی خشن مشهود” بوده است.

پیشتر نیز روایت‌های مشابهی از مرگ این معترض نوجوان در رسانه‌ها منتشر شدە است. از جملە آزار جنسی، شکنجە و قتل نیکا شاکرمی توسط ماموران حکومتی. اما این اولین‌بار است کە یک رسانه بین‌المللی با استناد بە سندی محرمانه چنین گزارشی را منتشر می‌کند.

کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد می‌گوید کە در جریان خیزش سراسری زن، زندگی، آزادی دستکم ۵۴۰ معترض توسط نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کشتە شدەاند کە از این تعداد دستکم ٧٣ نفر آن‌ها نوجوان و زیر ١٨ سال سن داشتەاند.

نان در خون

خانواده نیکا شاکرمی از ۲۹ شهریور جست‌وجو در زندان‌ها،‌ بازداشتگاه‌ها،‌ ادارات پلیس امنیت و بیمارستان‌ها را آغاز و از روز چهارم مهر درباره مفقود شدن او در شبکه‌های اجتماعی اطلاع‌رسانی کرده بودند. ‌

در نهایت، روز هفتم مهر در حالی که مادر، خاله و دایی نیکا شاکرمی برای تکمیل پرونده مفقودی او به پلیس امنیت مراجعه می‌کنند، به آن‌ها گفته می‌شود جسدی پیدا شده است که با مشخصات نیکا تطابق دارد.

روز هشت مهر، در حالی که ۱۰ روز از مفقود شدن نیکا شاکرمی می‌گذشت، خانواده او پیکرش را در سردخانه «کهریزک» شناسایی کردند. هم‌زمان منابع حکومتی ادعا کردند که نیکا خودکشی کرده است. آن زمان اما خاله نیکا به بی‌بی‌سی گفت در پرونده این نوجوان،‌ علت مرگ سقوط از ارتفاع نوشته شده است. عکسی هم که از جسد نیکا در پیاده‌رو به آن ضمیمه بوده، به گفته دایی و مادرش، شبیه عکس کسی که از بلندی سقوط کرده باشد، نبوده است: «به نظر می‌رسید که بطری آب و موبایل کنار دستش چیده شده است برای عکاسی.» 

روز تحویل پیکر نیکا شاکرمی، خانواده‌اش متوجه می‌شوند که دماغش منهدم شده و جمجمه‌اش شکسته است. روایت‌های خانواده نیکا از شرایط پیکر او، با داده‌های گزارش سرویس جهانی بی‌بی‌سی هم‌خوانی دارد.

احتمالا به همین دلیل بود که خاله و دایی نیکا در همان روزهای اول، بازداشت و وادار به اعتراف اجباری در راستای سناریو‌سازی‌ تکراری حاکمیت در مقابل دوربین‌های صداوسیما شدند؛ اعترافات اجباری که به سرعت پس از آزادی اعضای خانواده شاکرمی تکذیب شدند و با اسناد و مدارک منتشر شده نیز در تضاد بودند.

«مهدی کشت‌دار»، مدیرعامل خبرگزاری «میزان» تلاش کرد با زیر سوال بردن خانواده نیکا شاکرمی، در اصالت گزارش سرویس جهانی بی‌بی‌سی خدشه وارد کند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله