انقلاب فرهنگی دوم را رقم می‌زنند

تسویه حساب با دانشگاه؛ ۱۱۰ استاد در دولت رییسی از تدریس محروم شده‌اند

ملی مذهبی _ از آغاز فعالیت دولت سیزدهم به ریاست ابراهیم رئیسی در مرداد ۱۴۰۰ تا هشتم شهریور امسال، ۱۱۰ استاد دانشگاه برخلاف خواست خود از تدریس محروم شده‌اند. این اساتید یا اخراج شده یا به اجبار بازنشسته شده‌اند. در این گزارش البته تصریح شده که “این اسامی، فهرست تمام استادان حذف شده نیست، بلکه فقط نام‌هایی است که خبرنگار اعتماد درباره کناره‌گیری اجباری آنها، اطمینان حاصل کرده است”.
هفته‌ای که به پایان آن رسیده‌ایم، روزهای تلخی برای جامعه دانشگاهی و اندیشمند کشور داشت؛ از ابتدای هفته و به دنبال انتشار اخبار جدید درباره اخراج استادان، معلوم شد یکدست‌سازی بدنه آموزش عالی، پروژه‌ای است که با جدیت در دولت سیزدهم دنبال می‌شود و این کابینه برخلاف همتایانش در دولت‌های نهم و دهم، قصد آتش‌بس ندارد.به گزارش اعتماد، با وجود آنکه طی هفته‌های اخیر، اخبار اخراج استادان و بازخوانی سابقه تصفیه در دانشگاه‌ها در دهه‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰، فراوانی بالایی در رسانه‌ها داشته، تعداد دقیق استادانی که از شهریور ۱۴۰۰ تا امروز، به خانه‌نشینی محکوم شده‌اند نامعلوم است اما می‌توان استادان حذف شده از نظام آموزشی را،

در چند گروه طبقه‌بندی کرد:
گروه اول: اغلب استادان اخراجی در دولت‌های نهم و دهم، بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، یا در نهادهای دولتی دعوت به کار شدند یا دوباره به تدریس و دانشگاه بازگشتند. تعدادی از همین استادان که اغلب، چهره‌های اصلاح‌طلب بودند، از کابینه سیزدهم حکم اخراج دوباره دریافت کردند و با بهانه‌هایی همچون «بازنشستگی، پایان قرارداد همکاری، رکود علمی» خانه‌نشین شدند.

گروه دوم: اغلب استادان اخراجی در دولت دوازدهم، گروهی هستند که در دوران ریاست فرهاد رهبر بر دانشگاه آزاد (تیر ۱۳۹۶ تا مرداد ۱۳۹۷) در واحد علوم و تحقیقات این دانشگاه مشغول تدریس بودند که تعدادی از این استادان، بعد از برکناری رهبر از ریاست دانشگاه آزاد به دانشگاه و تدریس بازگشتند اما در دولت سیزدهم و به دنبال انتصاب فرهاد رهبر به عنوان دستیار اقتصادی رییس‌جمهور، باز هم با خطر اخراج مواجه شده‌اند.

گروه سوم:نگاهی به اخبار اخراج استادان شاغل در دانشگاه‌های وابسته به وزارت علوم و وزارت بهداشت نشان می‌دهد که تعداد قابل توجهی از استادان اخراجی، در فاصله پاییز پارسال تا هفته اول شهریور امسال از حضور در کرسی استادی دانشگاه محروم شده‌اند؛ این استادان هنوز به سن بازنشستگی نرسیده یا سابقه تدریس ۳۰ ساله ندارند اما با بهانه‌های دیگری از جمله «رکود علمی» از فهرست اعضای هیات علمی دانشگاه و تدریس، حذف یا وادار به بازنشستگی شده‌اند.

در گزارش امروز، نام ۵۲ نفر دیگر از استادانی که از شهریور ۱۴۰۰ (آغاز فعالیت دولت سیزدهم) تا ۸ شهریور امسال، برخلاف خواست خود از بدنه آموزش عالی حذف شده‌اند، اضافه شده است.

بررسی‌های این روزنامه همچنین نشان می‌دهد که “دانشگاه‌های آزاد، تهران، علوم پزشکی تهران، علامه طباطبایی و شهید بهشتی، بیشترین احکام تعلیق، انفصال موقت از تدریس، ممنوع الورودی، قطع حقوق استاد، پایان همکاری و بازنشستگی اجباری” را داشته‌اند.

بر اساس این تحقیقات دانشگاه آزاد با ۲۹ مورد، دانشگاه تهران با ۲۷ مورد، دانشگاه علوم پزشکی تهران با ۱۱ مورد، دانشگاه علامه طباطبایی با ۸ مورد، دانشگاه شهید بهشتی با ۷ مورد، دانشگاه علوم پزشکی ایران با ۵ مورد، دانشگاه‌های فردوسی مشهد و شهید باهنر کرمان هر کدام با ۳ مورد، بیشترین فراوانی حذف استادان را در این بازه زمانی داشته‌اند.

همچنین دانشگاه‌های کردستان، اصفهان، صنعتی شریف و علوم پزشکی بابل، هر کدام با ۲ مورد و دانشگاه‌های گیلان، شیراز، مازندران، علوم پزشکی کرمانشاه، جهرم، حکیم سبزواری، علوم پزشکی تبریز، خلیج فارس، الزهرا هر کدام با یک مورد حذف استادان در ردیف‌های بعد قرار دارند.

اساتید اخراج‌شده در جریان اعتراضات سراسری

بنا بر تحقیقات روزنامه اعتماد، در فاصله پاییز سال گذشته تا هفته اول شهریور امسال اساتید زیادی در دانشگاه‌های وابسته به وزارت علوم و وزارت بهداشت از کرسی استادی محروم شده‌اند. دلایل مختلفی برای محرومت این اساتید اعلام شده از جمله “رکود علمی، تخلف علمی، تایید نشدن صلاحیت علمی، نداشتن کد استادی، ارائه ندادن مقالات پژوهشی و حضور نداشتن در دانشگاه”.

این اساتید از فهرست اعضای هیأت علمی دانشگاه یا از لیست تدریس حذف شده‌اند، یا بدون آنکه به سن بازنشستگی رسیده باشند به اجبار بازنشسته شده‌اند. بسیاری از این اساتید پس از اعلام همبستگی با معترضان به مرگ مشکوک مهسا امینی ، یا همراهی با دانشجویان در برگزار نکردن کلاس‌ها و امضای بیانیه‌های اعتراضی از تدریس محروم شده‌اند.

خبرگزاری “هرانا” نیز روز سه‌شنبه (هفتم شهریور) نام ۲۲ استاد را که از ابتدای امسال تا کنون اخراج یا تعلیق شده‌اند، منتشر کرد.

اعتراض به اخراج اساتید

هم‌زمان با موج گسترده اخراج اساتید، اعتراض به این موضوع نیز ادامه دارد. در همین راستا کارزاری اینترنتی در حمایت از علی شریفی زارچی، استاد اخراجی دانشگاه صنعتی شریف منتشر شده که تا لحظه تهیه این گزارش ۱۰ هزار و ۹۴۶ نفر آن را امضا کرده‌اند. 

در این کارزار که هفتم شهریور آغاز شده خطاب به وزیر علوم، مدارج علمی دکتر زارچی برشمرده شده و آمده است: «چگونه می‌شود در زمانی که کشور ما تشنه تزریق علم و پیشرفت است، با نخبه‌های خود اینگونه رفتار کنیم؟ کسانی که مانده‌اند و خدمت می‌کنند را برنجانیم و آن‌ها را دلسرد کنیم.»

حسن خمینی نیز روز چهارشنبه (هشتم شهریور) در دیدار با دبیر کل و اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در حسینیه جماران، به موضوع اخراج اساتید اشاره کرد و گفت: «در جریان مسائل دانشگاه امروز با مسأله بسیار زشت اخراج‌ها مواجه هستیم. البته من چندان از وسعت این امر آگاه نیستم، ولی مقدار کم هم در این مهم نمی تواند مورد قبول باشد. استقلال دانشگاه و دانشجو از اموری است که اگر خدای نکرده مورد لطمه قرار گیرد ضررهای بسیار برای کشور پدید می‌آورد.» 

البته ذکر این نکته ضروری است که اولین موج اخراج اساتید و دانشجویان پس از انقلاب ۵۷ در زمان رهبری آیت‌الله خمینی، پدر بزرگ حسن خمینی و با انقلاب فرهنگی آغاز شد. 

حمایت از اخراج اساتید 

در کنار اعتراض به اخراج اساتید، حمایت از این امر نیز در میان اصول‌گرایان تندرو ادامه دارد. رییس بسیج اساتید کشور در روزهای اخیر طی اظهاراتی، اخراج اساتید را “فضاسازی دروغین” نامید و آن را به “رکود علمی” این اساتید نسبت داد که به گفته او “برابر قانون باید کنار گذاشته شوند”.

او اما توضیح نداد که چرا تمامی این اساتید که به گفته او “موفق به کسب مرتبه علمی بالاتر نشده‌اند” اتفاقا از معترضان و منتقدان وضع موجود و حامیان دانشجویان معترض هستند.

حسین محمدصالحی، عضو کمیسیون امور داخلی مجلس نیز “خبرگزاری‌های خارجی” را متهم به “بزرگنمایی” در موضوع اخراج اساتید کرد و گفت: «اگر استادی در حال همکاری با رسانه‌های معاند است، دولت وظیفه دارد با او برخورد کند و مانع تشویش افکار عمومی شود‌.»

او در پاسخ به سوالی در این باره که آیا اخراج اساتید باعث فرار نخبگان نمی‌شود، گفت: «جلوگیری از خروج نخبگان به چه قیمت؟ وقتی نخبه در کشور می‌ماند، باید در خدمت مردم باشد، اما فعالیت‌های ضدمردمی از هیچ فردی در هیچ سطحی قابل پذیرش نیست. همه در برابر قانون یکسان‌اند. قرار نیست ما نخبگان را به این قیمت که هر کاری بخواهند انجام دهند، در کشور نگه داریم.»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله