تعیین وقت دادگاه برای نیلوفر حامدی و الهه محمدی

تایید حکم قصاص محمد قبادلو با ابهامات فراوان حقوقی

ملی مذهبی _ شعبه یکم دیوانعالی کشور، حکم مربوط به درخواست اعاده دادرسی محمد قبادلو در مورد اتهام محاربه را پذیرفته اما حکم قصاص او به اتهام قتل عمد را تایید کرده است. محمد قبادلو متهم است که در اعتراضات نیمه دوم سال ۱۴۰۱، استوار فرید کرم‌پور از پرسنل ناجا را با ماشین زیر گرفته است. در پی اعلام شکایت اولیای دم کرم‌پور، پرونده‌ای در دادگاه کیفری یک تهران برای محمد قبادلو تشکیل شد که به صدور حکم قصاص منتهی شد.حکم اعدام محمد قبادلو، از معترضان بازداشت شده در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، با وجود ابهامات فراوان در شعبه یکم دیوان عالی کشور تایید شده است. حکم تایید شده توسط دیوان عالی کشور، مربوط به پرونده آقای قبادلو در دادگاه کیفری است و پرونده این معترض در دادگاه انقلاب با حکم بدوی اعدام، کماکان در حال اعاده دادرسی است.

پدر فرید کرم‌پور در گفت‌وگو با “شبکه شرق”، خبر تایید حکم قصاص از سوی دیوانعالی کشور را تایید کرده است.

امیر رئیسیان، وکیل مدافع محمد قبادلو نیز ضمن تایید این خبر گفته است: «اعاده دادرسی ما در رابطه با پرونده اعدام آقای قبادلو که در دادگاه انقلاب حکم اعدام صادر شده بود، هنوز مفتوح است و شعبه اول دیوان هنوز تصمیمی درمورد آن نگرفته است، اما اعاده دادرسی درمورد پرونده قصاص که در دادگاه کیفری یک استان تهران، حکم بدوی داده شده بود، رد شده است.»

این وکیل دادگستری با بیان اینکه “محمد قبادلو فرزند یکی از جانبازان اعصاب و روان با هشت سال سابقه ایثارگری است” ابراز امیدواری کرد که “به حرمت ایثار پدرش با رأفت و گذشت مواجه شود” و اولیای دم مقتول از قصاص منصرف شوند.

دستگاه قضایی ایران در دو محکمه جداگانه، برای این جوان ۲۲ ساله که به اختلال دوقطبی مبتلاست، دو بار حکم اعدام صادر کرده؛ یکی به اتهام قتل و دیگری به اتهام “محاربه”. پرونده محاربه اینک با تایید دیوان عالی کشور برای اعاده دادرسی به دادگاه انقلاب فرستاده می‌شود.

امیر رئیسیان، وکیل محمد قبادلو گفته است که: «اعاده دادرسی ما در رابطه با پرونده اعدام آقای قبادلو که در دادگاه انقلاب صادر شده بود، هنوز مفتوح است و هنوز شعبه اول دیوان تصمیمی در مورد آن نگرفته اما اعاده دادرسی در مورد پرونده اعدام (قصاص) که در دادگاه کیفری یک استان تهران، حکم بدوی داده شده بود، رد شده است».

وکیل آقای قبادلو گفته: «ما امیدوار بودیم، وقتی که تقاضای اعاده دادرسی به شعبه اول ارجاع می‌شود، ریاست محترم دیوان هم در مورد پرونده نظر قضایی اعلام کنند اما حکمی که ابلاغ شده به امضای ایشان نرسیده و با امضای دو عضو معاون حکم به ما ابلاغ شده است. در هر حال این حکم، فعلا حکم نهایی اعاده دادرسی محسوب می‌شود».

آقای رئیسیان در مورد پرونده موکلش همچنین گفته: «موضوع دومی که درباره این حکم وجود دارد این است که متاسفانه در دادنامه‌ای که دیوان به ما ابلاغ کرده، گفته شده که ایراداتی که ما در پرونده مد نظر قرار دادیم، من جمله مباحث مربوط به پزشکی قانونی و سلامت روان و همین‌طور مباحث تحقیقاتی مانند تصاویر دوربین‌های مدار بسته، موضوعاتی ماهیتی است و به مرحله دادرسی بدوی و فرجامی مرتبط بوده و به این دلیل که از زمره دلایل اعاده محسوب نمی‌شود به این موارد رسیدگی نکرده‌اند؛ یعنی به این علت که این موضوعات مباحث ماهیتی بوده‌اند، وارد رسیدگی نشده‌اند. این موضوع برای ما بسیار ناراحت کننده است چرا که از سوی دیگر همین مباحث در مرحله دادرسی بدوی و فرجامی هم مطرح شده ولی مورد توجه قرار نگرفته بود و الان هم گفته می‌شود که اینها باید قبلا مطرح می‌شده و باز هم به دلیل دیگری مورد توجه قرار نمی‌گیرد.»

محمد قبادلو، شهروند ۲۲ ساله و آرایش‌گر، فرزند مادری خانه‌دار و پدری جانباز جنگ هشت ساله با عراق است. در ساعات اولیه صبح ۳۱ شهریور در جریان اعتراضات سراسری در مسیر بلوار «جمهوری» به سمت میدان «استقلال» در رباط کریم بازداشت و کمتر از ۴۰ روز بعد به رغم ابتلا به بیماری دو قطبی، با اتهام «فساد فی‌العرض» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران محاکمه شد.

محمد قبادلو متهم است که با یک دستگاه خودروی پیکان سفید رنگ به سمت یگان موتور سوار پلیس حمله کرده، یک نفر از آن‌ها را کشته و پنج نفر را زخمی کرده است. 

او بر اساس این سناریو، یک بار توسط قاضی «ابوالقاسم صلواتی» با اتهام «افساد فی‌الارض از طریق اقدام گسترده علیه ماموران موتوری نیروی انتظامی» هفتم آبان ماه محاکمه شد. دستگاه قضایی جمهوری اسلامی محمد قبادلو را به «زیر گرفتن عمدی» گروهی از ماموران نیروی انتظامی و قتل استوار فرید کرم‌پور متهم کرده است. 

ذیل همین سناریو دادگاه دیگری نیز برای او در شعبه یکم دادگاه کیفری با اتهام‌های «تخریب و اقدام علیه امنیت ملی ‌کشور که منجر به اخلال در نظم عمومی و ناامنی در کشور و وارد کردن خسارت به افراد و اموال عمومی» در ۱۹ آذر ۱۴۰۱ تشکیل شد.

اوایل دی ماه ۱۴۰۱، حکم اعدام آقای قبادلو، در حالی به تایید دیوان عالی کشور در آمد که به گفته وکیل مدافع وی، پرونده این متهم دارای نواقص متعدد، مستندات ناکافی مبنی بر مجرم بودن و همچنین ابتلای موکلش به بیماری اعصاب است.

روانپزشک سازمان پزشکی قانونی در این جلسه مدعی شد: «متهم به سوابق بیماری دو قطبی خود اشاره می‌کند که در سوابق او دیدیم دو نوبت ویزیت شده، اما بستری نشده است. حرف‌های متهم نیز نشان نمی‌دهد که او در روز حادثه مشکلی داشته و رفتار او هدف‌دار بوده است. علائم و شواهدی از اختلالات عمده و ضعیت روانی در او نیز وجود ندارد.»

آقای رئیسیان با اشاره به عدم توجه پزشکی قانونی به نامه های پزشک زندان تهران بزرگ و سرپرست زندان به بازپرس پرونده مبنی بر «مخاطره آمیز بودن سلامت روان» متهم، عنوان کرد: «پزشکی قانونی فقط بر اساس اظهارات متهم تایید کرده که سلامت روان دارد.»

بازداشت امیر ولایتی و هرش نقشبندی، معترضانی که چشم خود را از دست دادند

امیر ولایتی معترضی که چشم خود را با شلیک گلوله ماموران حکومتی از دست داده بود در ۲۸ اردیبهشت (۱۸ مه) بازداشت شده و خبری از او در دست نیست.

اکانت ۱۵۰۰ تصویر نوشته امیر با توجه به شرایط جسمی‌ای که دارد باید تحت درمان باشد.

همچنین هرش نقشبندی، بازیگر و کارگردان تئاتر نیز که در جریان اعتراضات ۳۱ شهریورماه سال گذشته یک چشم خود را بر اثر شلیک ماموران از دست داده بود، در روزهای اخیر بازداشت شده است. از وضعیت کنونی و محل نگهداری او اطلاعاتی وجود ندارد.

تعیین وقت رسیدگی به پرونده دو روزنامه‌نگار

مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی، روز سه‌شنبه دوم خرداد (۲۳ مه) در نشست خبری گفته است که وقت رسیدگی به پرونده نیلوفر حامدی و الهه محمدی خبرنگاران بازداشتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تعیین شده است.

ستایشی افزود که وقت رسیدگی در مرحله بدوی برای خانم الهه محمدی ۸ خردادماه و نیلوفر حامدی ۹ خرداد ماه است.

سخنگوی قوه قضائیه تأکید کرد که وکلای این دو خبرنگار بازداشتی “با صرف وقت طولانی به مطالعه پرونده مبادرت کردند  تا تدارک دفاع کنند”.

این در حالی است که به نوشته محمدحسین آجرلو همسر نیلوفر حامدی این موضوع نه به خودشان و نه به وکلایشان ابلاغ نشده است.
نیلوفر حامدی، خبرنگار روزنامه “شرق” و الهه محمدی، خبرنگار روزنامه “هم‌میهن” از نخستین خبرنگارانی بودند که واقعه مرگ مهسا امینی را در شهریور ۱۴۰۱ گزارش دادند. نیلوفر حامدی پس از تهیه گزارش درباره وضعیت مهسا امینی در بیمارستان کسری و الهه محمدی پس از گزارش مراسم خاکسپاری مهسا امینی در سقز، بازداشت شدند.

این دو خبرنگار که به خاطر گزار‌ش‌های شجاعانه درباره حقوق بشر، مسائل زنان و سیاست شناخته شده هستند، پس از گذشت بیش از شش ماه  هنوز در بازداشت به سر می‌برند.

دو نهاد امنیتی جمهوری اسلامی در اطلاعیه مشترکی با ادعای “شکست پروژه ویران‌سازی ایران”، نیلوفر حامدی و الهه محمدی را “عوامل آموزش‌دیده” سرویس‌های خارجی نامیدند و این دو را به انتشار “اخبار جهت‌دار” از تجمعات اولیه در اعتراضات سراسری متهم کردند.

نقض حکم اعدام جواد روحی و مهدی محمدی‌فر

وکیل‌مدافع جواد روحی، جوان ۳۵ ساله آملی، اعلام کرد: «با تصمیم مستشار محترم و معاون محترم شعبه نهم دیوان عالی کشور رای سه بار اعدام آقای جواد روحی نقض شده است.»

مجید کاوه افزود موکل‌اش جواد روحی سال گذشته در شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به سه بار اعدام و سایر مجازات‌ها محکوم شده بود. نهایتا با پذیرش فرجام‌خواهی در شعبه نهم دیوان عالی کشور رای سه بار اعدام ایشان و سایر مجازت‌ها نقض شده و پرونده جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم‌عرض دادگاه انقلاب ساری ارجاع داده شد.

جواد روحی از بازداشت‌شدگان ۳۰ شهریور ماه ۱۴۰۱ در نوشهر است. در همان شبی که حنانه کیا در نوشهر با شلیک مستقیم تیر جان باخت، جواد روحی، جوان ۳۵ ساله آملی که برای پیگیری امور شخصی به نوشهر آمده بود هم بازداشت شد.

او در ادامه به جرم سوزاندن قرآن و تخریب اموال عمومی به ۳ بار اعدام محکوم شده بود. اسفند سال گذشته مجید کاوه، وکیل جواد روحی از فقدان ادله اثباتی در پرونده وی خبر داده بود.

حکم مهدی محمدی فرهم پرونده‌ای جواد روحی که همراه او در نوشهر دستگیر و به اتهام افساد فی الارض و محاربه به دو بار اعدام محکوم شده بود نیز در دیوان عالی کشور نقض و به شعبه هم عرض ارجاع شد.در رأی دیوان عالی کشور آمده است: «محکومیت نامبردگان از باب حدود به مجازات افساد فی الارض و محاربه هم از باب تعزیر به چندین فقره حبس با یکدیگر در تناقض بوده و از این حیث قابل ابرام نمی باشد.»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله