دانشجویان بار دیگر برای اعتراض به عرصه آمدند

بیانیه دانشجویان در اعتراض به حملات به مدارس و مسمومیت دانش آموزان

ملی مذهبی _ دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی امروز 16 اسفند ماه در اعتراض به مسمومیت زنجیره ای دانشجویان دست به اعتراض و تحصن زدند و بیانیه ای نیز در همین زمینه صادر کردند.

بنا به اخبار واصله، حراست طی درگیری با دانشجویان معترض، تعدادی از آن‌ها را با خود برده است و این دانشجویان تاکنون نزد دوستانشان بازنگشته‌اند.

بیانیه دانشجویان که در تجمع اعتراضی امروز خوانده شد به شرح زیر است،

هزاران تصویر از جلوی چشمانمان در این روزها، در حال عبور کردن است. تصاویری از دختران دانش‌آموز که بر روی تخت بیمارستان‌ها در شهرهای مختلف، از قم تا تهران، از لرستان تا مشهد و از همدان تا خورستان مشاهده می‌شود، در این تاریخ بی‌سابقه است. حتی زمانی که فعالین حقوق زنان در دوران مشروطه، در برابر قداره کشان متحجری که مخالف تاسیس مدارس دخترانه و آموزش به زنان بودند، ایستادگی می‌کردند، هیچ گاه تصور نمی‌کردند که صد سال بعد، این زنانی که در امتداد مبارزات نسل‌های پیشین حیات پیدا کرده‌اند، به جای اینکه پشت میزهای مدرسه باشند، هر روز در بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ ها، به خاطر مسمویت‌هایی زنجیره‌ای، در هراس زندگی کنند.
حق آموزش از حقوق بنیادینی بوده و هست که در طی این سالها زنان و تمامی اقلیت‌ها برای به دست آوردن آن جنگیده‌اند، حقی که هیچ گاه به انها داده نشد و زنان با مقاومت خود، آن را به دست آورد‌اند.
اما نه تنها در حال حاضر، این حق برای زنان، مورد حمله بنیادگران قرار گرفته است که در دانشگاه‌ها، زنان و مردان دانشجو از حق تحصیل منع شده و با احکامی که مبتنی بر آیین نامه‌هایی مرتجعانه است، به تعلیق از دانشگاه و احکامی ریز و درشت محکوم می‌شوند. احکامی که به صورت گسترده در تمامی دانشگاه‌های کشور در حال اجراست و تشکل‌های دانشجویی را هم مورد خطاب قرار داده و امکان فعالیت را از آن ها گرفته است.


زنانی که در این مسیر به آموزش عالی دست پیدا کردند و برای برابری خواهی جنگیدند تا به امروز در جنبش زن، زندگی، آزادی هم،امتداد یافتند. این جنبش، نشان دهنده‌ی این بود که زنان چگونه برای کسب آنچه حق خود می‌خوانند از هیچ مقاومتی فروگذار نمی‌کنند. جنبشی که ساختارهای تبعیض آمیز را مورد هدف قرار داد و به دنبال راهی برای دموکراسی و برابری خواهی از درون جامعه بود و تحولی را رقم زد که پیش از ان قابل تصور نبود. یکی از صداهای مهم این جنبش از درون دانشگاه‌ها طنین انداز شد. جنبش دانشجویی در کنار جنبش زنان و تمامی مردم که در این ماه‌های اخیر اعتراض کردند، برای رفع ستم و تبعیض، در صحن دانشگاه فریاد کشیدند. دانشجویانی که به دنبال تغییرات درونی، تحول‌خواهی و بازنمایی صدای خودشان بودند و در برابر هر گونه مصادره‌ای که به نام ایشان توسط گروه های مختلفی انجام می گرفت، ایستادگی می‌کردند. به همین خاطر هم علی رغم تمامی فشارهای ماه‌های گذشته بر روی دانشجویان یعنی بازداشت و اخراج و تعلیق و محرومیت از تحصیل، و همچنین تلاش‌های گسترده در دهه گذشته برای استحاله نهاد دانشگاه یعنی پولی سازی و بومی گزینی ،همچنان بر خواسته های خود پافشاری می‌کنند و خواهان این هستند که

۱:هر چه زودتر عاملین و آمرین حمله به مدارس و خوابگاه های دانشجویی شناسایی شده و این مسمویت‌های زنجیره‌ای متوقف شود.همچنین امکاناتی برای بهبود سلامت روان و آموزش در اختیار مدارس قرار بگیرد تا بتوانند پیامدهای این اتفاقات ناگوار را برای دانش‌آموزان کمی سبک‌تر کنند.

۲-لغو تمامی احکام تعلیقی دانشجویان در کمیته‌های انضباطی و لغو ممنوع الورود‌ بودن آنها که منجر به محرومیت از حق تحصیل ایشان شده است و همچنین بازگشت تمامی آنها به سر کلاس‌های درس و فضای دانشگاه.

دانشجویان با تمامی فشارها، همچنان به راه خود ادامه خواهند داد، چرا که می‌دانند همانطور که زنان و مردان مشروطه خواه برای پاسداری از قانون، مبارزه کر‌دند،برای بازپسگیری آن و تحقق برابری و دموکراسی، یعنی آنچه که یک جامعه را توانمند می‌کند، مسیر پر فراز و نشیبی همچنان باقی است و باید ایستادگی کرد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله