محافل نزدیک به حاکمیت آمار صعودی مهاجرت از ایران را "سیا‌ه‌نمایی" می‌نامند

برخورد امنیتی و پلیسی با دفاتر مهاجرتی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان ایرانی

ملی مذهبی _ سلمان سیدافقهی، قائم مقام بنیاد ملی نخبگان از ایجاد یک نمایندگی پلیس گذرنامه و همچنین کنترل “ورود و خروج نخبگان و افراد مدنظر” در این بنیاد خبر داده و در عین حال مدعی شده است که آمارهای کنونی، “افزایش مهاجرت در ایران” را نشان نمی‌دهند.

او روز ۳۰ بهمن‌ماه در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر همچنین با انتقاد از اظهارات اخیر چند وزیر در کابینه دولت حسن روحانی در خصوص موج مهاجرات نخبگان از کشور، این اظهارات را “جوسازی بدی در حوزه مهاجرت” و “آب ریختن به آسیاب دشمن” توصیف کرده است.قائم مقام بنیاد ملی نخبگان همچنین برای ارائه کارنامه‌ای مثبت از عملکرد این بنیاد، مدعی شد که “هر ساله حدود ٢ هزار نفر که در خارج از کشور تحصیل کرده‌اند، به کشور بازمی‌گردند” اما در عین حال افزود که پلیس گذرنامه و مهاجرت، از این پس اطلاعات مربوط به “ورود و خروج نخبگان و افراد مدنظر” را  “به صورت آنلاین و کمتر از یک‌ساعت” در اختیار این بنیاد قرار می‌دهد.

او همچنین با بیان این که برخی از این افراد، مهاجرین “موقت” هستند و “نباید در آمارها جزو مهاجرین در نظر گرفته شوند”، افزود: «خیلی از افرادی که حتی در حوزه شغلی و کسب و کار خودشان رفت و آمد دارند ماندگاری آنها در خارج دائمی نیست و پیوسته می‌روند و می‌آیند.»قائم مقام بنیاد ملی نخبگان در ادامه به روند مهاجرت پزشکان اشاره کرد و مدعی شد که آمار مهاجرت پزشکان، “نه تنها رشد پیدا نکرده بلکه سیر نزولی داشته است.” او بدون ارائه دلیل و سند اظهار داشت که “آمار مهاجرت کشورهای پیشرفته از ایران بیشتر است.”

سیدافقهی، ارائه آمارها درباره موج فزاینده مهاجرت از ایران را “تیترهای زرد و گزنده در حوزه مهاجرت نخبگان” توصیف کرد که با هدف “فضاسازی سیاسی و به هم زدن جو روانی جامعه” انجام می‌شود، و این بنیاد به همین دلیل قصد دارد که نهادی را با عنوان “رصدخانه ملی مهاجرت نخبگان” راه‌اندازی کند.

به گفته او ماموریت راه‌اندازی رصدخانه ملی مهاجرت نخبگان، بر اساس مصوبه هیات امنای بنیاد ملی نخبگان در سال ۱۴۰۱ به این مجموعه سپرده شده است. او همچنین مدعی شد که برخی از دفاتر مهاجرتی، اقدام به راه‌اندازی بیزنس یا کسب و کاری از “مهاجرت سازمان‌یافته نخبگان” کرده‌‌اند و از تفاهم این بنیاد با پلیس “برای برخورد با دفاتر مهاجرتی” خبر داد. سیدافقهی با بیان این که این دفاتر، کار مهاجرتی را که برای مثال، ۱۰هزار دلار هزینه دارد، “با هزار یا دو هزار دلار” انجام می‌دهند، دفاتر مهاجرتی را بدون ارائه دلیل و مدرک متهم کرد که “از یک سیستمی تامین مالی می‌شوند.”

مدیر حوزه‌های علمیه: مسائل فرهنگی و سیاسی در انتهای فهرست عوامل مهاجرت است

در همین حال علیرضا اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه، با ابراز نگرانی از آن چه که “مهاجرت نخبگان و از دست دادن سرمایه کشور” توصیف کرد، مدعی شد که بر اساس طرح شناسایی علل مهاجرت نخبگان در شورای عالی انقلاب فرهنگی، “منزلت و معیشت” در بخش خصوصی و دانشگاه، از جمله عوامل اصلی مهاجرت به شمار می‌روند. به ادعای او “مسائل فرهنگی و سیاسی” نیز آخرین عوامل مهاجرت از ایران محسوب می‌شوند. اعرافی اظهارنظرها درباره مهاجرت را “مبالغه” خواند و مدعی شد که حضور نخبگان در خارج کشور و بازگشت آن‌ها به کشور و ارتباط با کشورها “منعی ندارد” اما به گفته او این شرایط زمانی موجب نگرانی می‌شود که به “موج” تبدیل شود.

هشدار وزرای دولت سابق نسبت به موج مهاجرت

در روزهای گذشته، در جریان نشستی از سوی گروه علوم اجتماعی خانه اندیشمندان علوم انسانی برای رونمایی از کتابی با عنوان “مهاجرت نخبگان”، سه وزیر سابق در دولت حسن روحانی نسبت به موج مهاجرت نخبگان از ایران هشدار دادند.

در این نشست، که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، علی‌اکبر صالحی، معاون رئیس‌جمهوری و رضا صالحی‌امیری، وزیر ارشاد و سرپرست وزارت ورزش و جوانان در دولت دوازدهم در آن حضور داشتند، همچنین به پیمایشی در سال ۱۴۰۱ در زمینه “میل به مهاجرت” اشاره شد که بر اساس آن ۶۰ درصد از افراد، “تمایل زیاد و خیلی زیادی به مهاجرت داشته‌اند”.

شرکت‌کنندگان در این نشست همچنین با اشاره به این که در پی خروج هر نخبه از کشور، ۵ میلیون دلار سرمایه کشور از دست می‌رود، اعلام کردند که “زیان مالی ناشی از خروج نخبگان از کشور در سال ۹۳، بیش از ۳۸ میلیارد دلار” بوده است.

در نشست یادشده، همچنین اعلام شد که “از هر ۱۰ ایرانی مدال‌آور، ۷ نفر در آمریکا تحصیل می‌کنند و مهاجرت، “به آموزش‌وپرورش و حتی کودکستان‌ها رسیده است.” رسانه‌ها و محافل نزدیک به حاکمیت جمهوری اسلامی، آمار صعودی مهاجرت از ایران را “سیا‌ه‌نمایی” می‌نامند و منکر چنین فرآیندی می‌شوند. هم‌زمان نهادها و دستگاه‌های مختلف می‌کوشند برای مهاجرت معکوس برنامه‌ریزی کرده و مشوق‌هایی ارائه دهند. امری که به گفته بسیاری از کارشناسان و جامعه‌شناسان مستقل، با فضای امنیتی موجود و بی‌ثباتی سیاسی در ایران کمترین پشتوانه‌ای ندارد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله