سخنگوی کانون صنفی ‎معلمان بار دیگر بازداشت شد

بازداشت مجدد محمد حبیبی، کمتر از ۲ ماه بعد از «عفو» 

ملی مذهبی _ محمد حبیبی، سخنگوی کانون صنفی ‎معلمان، کمتر از ۲ ماه پس از آزادی از زندان دوباره بازداشت و به زندان منتقل شد.خدیجه پاک ضمیر، همسر آقای حبیبی، روز چهارشنبه، شانزدهم فروردین، در توییتر نوشت:«ظهر امروز چهار نفر از ماموران اداره‌ی اطلاعات غرب استان تهران با حضور در مدرسه و در دست داشتن حکم بازداشت، همسرم محمد حبیبی را بازداشت و جهت تفتیش خانه به خانه آوردند و با فحاشی نسبت به ایشان و بنده وی را به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند.»آقای حبیبی بهمن‌ماه سال گذشته در جریان آزادی تعدادی از زندانیان اعتراض‌های سراسری حکم «عفو» دریافت کرده بود.
به‌ گزارش «کانال صنفی معلمان ایران» در تلگرام، مأموران امنیتی جمهوری اسلامی چهارشنبه ۱۶ فروردین محمد حبیبی، سخنگوی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان را در خانه‌اش بازداشت کردند. بنا بر این گزارش، چهار مأمور امنیتی که خود را از اطلاعات غرب تهران معرفی کردند با حضور در مدرسه و سپس منزل شخصی این معلم و فحاشی به محمد حبیبی و همسرش خدیجه پاک‌ضمیر، او را بازداشت کردند. خدیجه پاک‌ضمیر در توئیتر ضمن تأیید این خبر گفته است همسرش را به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کرده‌اند. محمد حبیبی به‌تازگی و در روز ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ از زندان آزاد شده بود. نیروهای امنیتی صبح دهم اردیبهشت سال گذشته، یک روز پیش از تجمع سراسری معلمان در روز جهانی کارگر، حبیبی، جعفر ابراهیمی، رسول بداقی و علی‌اکبر باغبانی، چهار تن از فعالان صنفی معلمان را بازداشت کردند. باغبانی مدتی بعد به قید وثیقه از زندان آزاد شد اما دستگاه قضایی در یک پرونده‌سازی، سه عضو کانون‌های صنفی معلمان تهران و اسلام‌شهر را به «همکاری با نیروی خارجی به قصد براندازی نظام» متهم کرد. دادگاه انقلاب تهران هم این سه معلم را به سه سال و هفت ماه تا چهار سال و شش ماه زندان محکوم کرد. بر اساس رأی دادگاه انقلاب تهران محمد حبیبی بابت اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» به سه سال و هفت ماه و بابت «فعالیت تبلیغی علیه نظام» به یک‌سال حبس محکوم شد که سه سال و هفت ماه آن قابل اجرا است. دو سال ممنوعیت از فعالیت اجتماعی، یکی دیگر از مجازات‌هایی است که قوه قضاییه برای این فعال صنفی معلمان در نظر گرفته است. حبیبی پیش از این نیز در سال ۱۳۹۸ بازداشت و از آموزش و پرورش اخراج شده بود. حبیبی در یکی از آخرین نوشته‌های خود در رشته‌توئیتی از «تلاش جریانی خاص در بایکوت رسانه‌ای» فعالیت‌های شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران و نادیده گرفتن نقش آن در جنبش ژینا (مهسا) امینی خبر داد و تأکید کرد که این شورا با جنبش سراسری همراهی کرده است.

محمد حبیبی خوزانی، سخنگو و از اعضای هیئت مدیره و مسئول تشکیلات کانون صنفی معلمان ایران، حدود دو ماه پیش، در ۱۹ بهمن سال گذشته پس از ده ماه حبس از زندان آزاد شد. گفته شده بود که او مشمول “عفو” شده است.

محمد حبیبی نخستین بار به تداوم روند پولی کردن و کالایی شدن آموزش در ایران، برخلاف اصل تأمین آموزش رایگان و اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران معترض بود.
او ابتدا در اسفند ماه ۱۳۹۶ مقابل مدرسه محل تدریس‌اش بازداشت شد و به گفته کانون صنفی معلمان، مأموران با خشونت او را به خانه‌اش بردند تا وسایلش را تفتیش کنند و تا ۲۶ فروردین ۱۳۹۷ زندانی بود و پس از ۴۴ روز با تودیع وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی تا زمان برگزاری دادگاه آزاد شد.

این فعال مدنی در ۲۰اردیبهشت ۱۳۹۷ در تجمع سراسری معلمان به مناسبت “روز معلم”، مقابل سازمان برنامه و بودجه شرکت کرده بود، توسط پلیس امنیت با ضرب و شتم شدید بازداشت و تحویل سپاه ثارالله تهران داده شد. در حالی که دیگر افراد بازداشت شده در تجمع اعتراضی معلمان با وثیقه ۵۰ میلیون تومانی آزاد شدند، بازداشت محمد حبیبی ادامه یافت و پرونده او به دادگاه ارسال شد. صدیقه پاک‌ضمیر فیلم لحظه شروع حمله لباس شخصی‌ها را در صفحه توئیتر خود گذاشته‌است.

خانواده آقای حبیبی ۵ روز پس از بازداشت در حالی او را ملاقات کردند که علائم ضرب و شتم به وضوح روی بدن دیده می‌شد. او بیش از ۴ ماه را در زندان فشافویه سپری کرد و سپس به زندان اوین منتقل شد.

در پی آن، این فعال صنفی معلمان به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت ملی، اخلال در نظم عمومی، تبلیغ علیه نظام به ۷ سال و شش ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد. او در آبان ۱۳۹۹ مشمول عفو و از زندان آزاد شد.

کانال تلگرامی کانون صنفی معلمان ایران اعلام کرد که این فعال صنفی فرهنگیان که دوران محکومیت خود را در زندان تهران بزرگ سپری می‌کند، روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۱ با دستور هیئت بدوی رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش از شغل معلمی اخراج و حکم بازخرید وی به همسرش ابلاغ شده‌ است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله