جاوید رحمان نماینده ویژه حقوق بشر سازمان ملل اعلام کرد

اعدام‌ زندانیان سیاسی در سال ۶۰ گسترده‌ترین کلان‌جنایت جمهوری اسلامی

ملی مذهبی _ گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران اعدام دست‌کم سه هزار و پانصد زندانی سیاسی با فتوای روح الله خمینی در سال ۱۳۶۰ را «گسترده‌ترین کلان‌جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی» نامید.

جاوید رحمان روز پنجم تیر‌ماه این «قتل‌عام» را «نخستین کشتار گسترده مخالفان سیاسی» پس از انقلاب اسلامی و قابل مقایسه با «کشتار جمعی و ناپدید شدن قهری مخالفان و زندانیان سیاسی سال ۶۷» دانست. او با اشاره به «مصونیت» عوامل این «کشتار» گفت:«رهبر کنونی جمهوری اسلامی که نقشی کلیدی در قتل عام سال ۱۳۶۰ داشت، امروز نیز نقشی کلیدی در سازماندهی نقض حقوق بشر دارد.»
آقای رحمان، گزارشگر ویژه حقوق‌بشر سازمان ملل در امور ایران، اعدام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۰ را «گسترده‌ترین کلان جنایت در تاریخ جمهوری اسلامی» دانست.

جاوید رحمان پنجم تیرماه، در نشستی در دانشگاه آمستردام پیرامون اعدام‌های سال۱۳۶۰ با «کشتار» نامیدن این اعدامها گفت که به این قتل‌عام در سطح بین‌المللی توجه نشده است.

جاوید رحمان؛ اعدام های سال ۶۰ ناشناخته ماند!

آقای جاوید رحمان با بیان اینکه این اعدام‌ها را می توان با «کشتار جمعی و ناپدیدشدن قهری مخالفان و زندانیان سیاسی سال۱۳۶۷ مقایسه کرد» تأیید کرد: «با آن که قتل‌عام ۱۳۶۰ نخستین کشتار گسترده مخالفان سیاسی است که به‌طور سراسری پس از انقلاب رخ داده، از منظر حقوقی در سطح ملی و بین‌المللی به این قتل‌عام توجه کافی نشده است».

اشاره آقای جاوید رحمان به اعدام‌های گسترده و جمعی در سال ۶۰ است که به گفته شاهدان تنها در اوین برخی شب‌ها بین ۳۰۰ تا ۷۰۰ نفر اعدام می شدند. زندانیان سیاسی محبوس در سلولها یا بندهای عمومی این فرصت را داشتند از روی صدای تیرخلاصی که به اعدام شدگان زده می شد شمار زندانیان اعدام شده را در بیاورند.

همان طور که آقای جاوید رحمان درمورد اعدام‌های سال ۶۰ گفت موضوع قتل عام ۶۷ نیز تا همین سالیان اخیر یک موضوع فراموش شده بود که به همت مقاومت ایران و به یاری طلبیدن نهادهای بین المللی اکنون به یک موضوع شناخته شده بین المللی تبدیل شده است.

در سال 1401 بود که یک گروه مستقل پژوهشی متشکل از دانشگاهیان، پژوهشگران و خبرنگاران تحقیقی در داخل و خارج از ایران به تازگی موفق به ثبت اطلاعات بیش از ۳ هزار و ۵۰۰ نفر از اعدام شدگان سال ۱۳۶۰ شده‌اند. این گروه با نام «راست‌یاد» بر مبنای بررسی اعلامیه‌های رسمی نهادهای قضایی جمهوری اسلامی و تطبیق آنها با باقیمانده‌های قبرهای اعدام شدگان سال ۱۳۶۰ این آمار را ارائه داده‌ است.

«راست‌یاد» می‌گوید تحقیقاتش دو سال به طول انجامیده و متکی بر یک کار میدانی گسترده در آرامستان بهشت زهرای تهران و بررسی دقیق بیش از ۲۵۰ سند از اطلاعیه‌های دادگاه‌ها و دادستانی‌های انقلاب، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تمام فهرست‌های سازمان‌های حقوق بشری و گروه‌های سیاسی است.«راست‌یاد» خود را وابسته به نهاد یا سازمان خاصی نمی‌داند و می‌گوید تمام منابع و امکانات مالی، انسانی، فنی و تخصصی آن از سوی اعضایش تأمین شده است.

این گروه یافته‌هایش را برای انتشار در اختیار رادیوفردا قرار داد.بر مبنای این تحقیقات اعدام‌های سال ۱۳۶۰ در دست‌کم ۸۵ شهر ایران انجام شد و طیف گسترده‌ای از تمام گروه‌های سیاسی و اعتقادی مخالف یا منتقد حکومت جمهوری اسلامی را در آن زمان در بر می‌گرفت.

«راست‌یاد» می‌گوید در جریان تحقیقاتش توانسته است برای اولین بار بر مبنای یک کار تحقیقاتی میدانی طولانی در ۵ قطعه آرامستان بهشت‌زهرای تهران به اطلاعاتی پیرامون تاریخ دقیق خاکسپاری برخی چهره‌های سیاسی و نیز ثبت بیش از ۱۰۰ مورد اعدام زیر ۱۸ سال در سال ۱۳۶۰ دست یابد.تحقیقات «راست‌یاد» نشان می‌دهد دامنه اعدام‌ افراد زیر ۱۸ سال در سال ۱۳۶۰ حتی به کودک ۱۱ ساله هم رسیده بود.

بررسی‌های رادیوفردا هم مشخص می‌کند دادگاه‌ها و دادستانی‌های انقلاب در اطلاعیه‌هایشان انجام اعدام در سال ۱۳۶۰ توسط سایر زندانیان و همین‌طور عدم دفن افراد مطابق فرایض اسلامی و در قبرستان‌های مرسوم را بیان کرده بودند.یافته‌های این تحقیقات می‌تواند به طور مستند ابعاد گسترده خشونت حکومتی در سال ۱۳۶۰ را ثبت و آن را به عنوان یکی از پرخشونت‌ترین سال‌های پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ اثبات کند. اهمیت این موضوع در نوعی فراموشی نسبی شدت خشونت‌های سال ۱۳۶۰ و تعداد بسیار زیاد اعدام‌های حکومتی در قالب تیرباران در آن سال است.

سال ۱۳۶۰ از نظر شدت و میزان حوادث رخ داده در آن، نمونه کم‌نظیری در تمام سال‌های پس از انقلاب سال ۱۳۵۷ محسوب می‌شود. در این سال، ایران سه رئیس جمهور و چهار نخست‌وزیر متفاوت به خود دید و شماری از عالی‌رتبه‌ترین مقام‌های سیاسی و قضایی جمهوری اسلامی جانشان را در کنار هزاران نفر از طبقات مختلف جامعه ایران از دست دادند.

مجموعه اتفاقات سال ۱۳۶۰ به حذف تمام گروه‌ها و جریان‌های سیاسی منتقد و مخالف روح‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی و اطرافیانش انجامید.

عملکرد مسئولان جمهوری اسلامی در آن سال به نمونه‌ای از قاطعیت و ایستادگی در برابر مخالفان تبدیل شد و به تناوب در صحبت‌های مقام‌های حکومت در سال‌های بعد مورد اشاره قرار گرفت. در یکی از آخرین موارد، علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ۷ تیر ۱۴۰۱ در دیدار با مسئولان قضایی وقت حکومت گفت: «حوادث بزرگ و تلخ سال ۱۳۶۰، ایستادگی و تلاش و نهراسیدن از دشمنان بود و این سنت الهی در همه دوران‌ها قابل تکرار است و باید بدانیم خداوند سال ۱۴۰۱ همان خداوند سال ۱۳۶۰ است.»

پس از آغاز جنگ ایران و عراق و در ماه‌های پایانی سال ۱۳۵۹، تنش‌های سیاسی موجود میان حزب جمهوری اسلامی به عنوان اصلی‌ترین گروه و جریان مورد حمایت روح‌الله خمینی، رهبر وقت جمهوری اسلامی با سایر جریان‌ها و گروه‌های سیاسی شدت گرفت.

رحمان در ادامه سخنرانی خود با اشاره به اینکه این اعدام‌ها با فتوای روح الله خمینی انجام شده گفت که «آزار مستمر بازماندگان»، «از بین بردن عمدی اسناد و مدارک و تخریب مزارهای اعدام‌شدگان» و همزمانی این اعدام‌ها با شروع جنگ ایران و عراق از دلایل اصلی بی‌توجهی به این کشتارها هستند.

او با اشاره به «مصونیت» عوامل این «کشتار» گفت: «رهبر کنونی جمهوری اسلامی که نقشی کلیدی در قتل عام سال ۱۳۶۰ داشت، امروز نیز نقشی کلیدی در سازماندهی نقض حقوق بشر دارد.»
«راست‌یاد» می‌گوید در جریان تحقیقاتش توانسته است برای اولین بار بر مبنای یک کار تحقیقاتی میدانی طولانی در ۵ قطعه آرامستان بهشت ‌زهرای تهران به اطلاعاتی پیرامون تاریخ دقیق خاکسپاری برخی چهره‌های سیاسی و نیز ثبت بیش از ۱۰۰ مورد اعدام زیر ۱۸ سال در سال ۱۳۶۰ دست یابد.

جمهوری اسلامی تاکنون آمار دقیقی از تعداد افراد اعدام شده در سال ۱۳۶۰ ارائه نکرده است اما در مقابل، از کشته شدن حدود ۱۲ هزار نفر از مسئولان و هواداران حکومت در جریان ترورهای دهه ۶۰ صحبت می‌کند.
دستیابی به آمار دقیق افراد اعدام شده در سال ۱۳۶۰ به دلیل عدم دسترسی به اسناد و مدارک دادگاه‌ها و زندان‌های شهرهای مختلف ناممکن است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله