جان‌های عزیزی که از دست رفت

آه از آن رفتگان بی بازگشت؛ نگاهی به کشته شدگان اعتراضات سراسری ایران

ملی مذهبی–اعتراضات سراسری ضد حکومتی در ایران، برای هجدهمین شب متوالی به دلیل کشته شدن «مهسا امینی» در بازداشت پلیس اخلاق ادامه دارد. مهسا (ژینا) امینی دختر ۲۲ ساله اهل سقز کردستان که به همراه خانواده برای دیدار با اقوام خود به تهران سفر کرده بود، روز ۲۳شهریور به دلیل عدم رعایت حجاب توسط پلیس امنیت اخلاقی دستگیر شد. تنها دو ساعت پس از انتقال او به پایگاه پلیس امنیت اخلاقی (وزرا)، مهسا امینی در حالت کما به بیمارستان منتقل شد و دو روز بعد در بیمارستان کسری درگذشت. مقامات علت به کما رفتن او را در ابتدا ایست ناگهانی قلبی اعلام کردند، اما تصویر منتشر شده از گوش خون‌آلود و کبود او ابهامات زیادی درباره مرگ او مطرح کرد.

پزشکان معتقدند که ایست ناگهانی قلبی نمی‌تواند منجر به کبودی و خونریزی گوش شود و این کبودی‌ها ناشی از ضربه به سر و خونریزی مغزی است که منجر به کما رفتن خانم امینی شده است. پدر خانم امینی در گفتگو با رسانه‌ها گفته، شاهدان عینی از ضرب و شتم خانم امینی در هنگام انتقال او به بازداشتگاه خبر داده اند. «صالح نیکبخت» وکیل خانواده او درخواست انتشار فیلم دوربین‌هایی را که روی سینه ماموران گشت ارشاد نصب شده، داده است. گروه هکری عدالت برای علی نیز در کانال تلگرامی خود ادعا کرد که به نامه‌ای دست یافته که روند بررسی نحوه دستگیری و مرگ مهسا امینی در آن بررسی شده است. در این نامه نیز گفته می‌شود هنگام دستگیری، سر خانم امینی با جدول خیابان برخورد کرده است، با این حال ابهاماتی درباره صحت این نامه نیز مطرح شده است. «محمدباقر بختیار» از فرماندهان ارشد سابق سپاه‌پاسداران نیز یک فایل صوتی منتشر کرده و در آن مدعی شده است که منابع موثق در پزشکی قانونی، دلیل به کما رفتن و مرگ مهسا امینی را «آسیب به جمجمه» تشخیص داده‌اند. پزشکانی که تصاویرگوش کبود و پرخون مهسا را در بیمارستان دیده‌اند، متفق‌القول می‌گویند او در اثر آسیب به جمجمه و خونریزی مغزی به کما رفته و جان باخته است.

مقامات رسمی هنوز به به ابهامات مطرح شده و این که در هنگام دستگیری و انتقال به وزرا و در وزرا چه بر سر مهسا امینی آمده، پاسخ روشنی نداده‌اند.

جان باختن مهسا امینی خشم شهروندان ایرانی را به اعتراضات سراسری تبدیل کرد. اعتراضاتی که همزمان با اعلام خبر درگذشت او آغاز شد و خیلی زود بسیاری از شهر‌های ایران را در برگرفت.

این اعتراضات در سقز و سنندج در استان کردستان از ۲۶شهریور آغاز شد و با برگزاری تظاهرات در حداقل ۸۳ شهر به سرعت به تمام استان‌های کشور گسترش یافت.

در همبستگی با اعتراضات در ایران و در پاسخ به فراخوان خانواده‌های قربانیان هواپیمای اوکراینی PS۷۵۲ برای روز جهانی اقدام برای ایران، تجمعات و راهپیمایی‌هایی در بیش از ۱۵۰ شهر در سراسر جهان برگزار شد. تنها در کانادا، بیش از پنجاه هزار نفر در تورنتو در همبستگی با معترضان در ایران تجمع کردند.

از همان آغاز اعتراضات معترضان توسط نیرو‌های امنیتی با استفاده از گلوله‌های جنگی و سایر سلاح‌های مرگبار سرکوب شده‌اند. براساس آمار منابع حقوق بشریٖ، تاکنون حداقل ۱۳۳ نفر کشته شده‌اند. پس از تیراندازی گسترده نیرو‌های امنیتی به سوی معترضان در زاهدان، تعداد کشته شدگان به شدت افزایش یافته است. منابع محلی می‌گویند دست کم ۵۰ نفر در اعتراضات زاهدان کشته شده‌اند.

تصاویری از این تظاهرات نشان می‌دهد که نیرو‌های امنیتی به شکلی بی رویه به سمت معترضان و رهگذران تیراندازی می‌کنند. این ویدیو‌ها نشان می‌دهد افرادی که دستگیر شده بودند توسط نیرو‌های امنیتی مورد ضرب و شتم شدید قرار می‌گیرند یا با شوکر برقی به آن‌ها حمله می‌شود. در چندین مورد، ویدیو‌هایی از نیرو‌های امنیتی در حال شلیک گاز اشک‌آور و گلوله به مناطق مسکونی منتشر شده است. به گزارش عفو بین‌الملل، اسناد رسمی فاش شده نشان می‌دهد که ستاد کل نیرو‌های مسلح، بالاترین نهاد نظامی ایران، دستور «مقابله شدید» با معترضان را به فرماندهان نیرو‌های مسلح در تمامی استان‌ها صادر کرده است.

«اگنس کالامار»، دبیرکل عفو بین‌الملل، هشدار داد که «مقامات ایران آگاهانه تصمیم گرفتند به افرادی که برای ابراز خشم خود از دهه‌ها سرکوب و بی‌عدالتی به خیابان‌ها آمده‌اند، آسیب بزنند یا آن‌ها را بکشند. در میان مصونیت فراگیر و نظام‌مند از مجازات که مدت‌هاست در ایران حاکم شده است، ده‌ها مرد، زن و کودک به‌طور غیرقانونی در آخرین دور اعتراضات کشته شده‌اند.»

با گسترش اعتراضات، اینترنت در اکثر نقاط کشور قطع یا به شدت مختل شده است. علاوه بر اکثر شبکه‌های اجتماعی که قبلا در ایران مسدود شده‌اند، نت‌بلاکس، یک سازمان مردم نهاد، که جریان تبادل اطلاعات و آزادی اینترنت در جهان را رصد می‌کند، محدودیت‌های بیشتری را در واتس‌اپ، اینستاگرام و اسکایپ تایید کرده است. اختلال شدید در وسایل ارتباطی در داخل ایران، تایید مستقل آمار کشته شدگان را بسیار دشوار کرده است. علاوه بر این، نیرو‌های امنیتی با دستگیری خانواده مقتولان یا تهدید به سکوت آن‌ها و همچنین سرقت و دفن مخفیانه اجساد معترضان کشته شده، به طور سیستماتیک تلاش می‌کنند تا آمار واقعی کشته‌شدگان را پنهان کنند. در یکی از جدیدترین موارد، نیرو‌های امنیتی جسد «نیکا شاکرمی» ۱۶ ساله را ربوده و مخفیانه او را بدون حضور خانواده دفن کردند و «آتش شاکرمی» از بستگان او را که درباره گم شدن نیکا در اعتراضات ۲۹شهریور و پیدا شدن جسد او پس از ۱۰ روز با رسانه‌ها صحبت کرده بود، دستگیر کردند.

«ایران‌وایر» در حال ضبط زنده اسامی، تصاویر و جزییات همه کسانی است که کشته شدنشان در اعتراضات به طور مستقل تایید شده است. این فهرست با استفاده از منابع مختلفی از جمله شاهدان عینی، خانواده و بستگان قربانیان، سازمان‌های حقوق بشر محلی و بین‌المللی و گزارش‌های رسانه‌ها تهیه شده است.

فهرست کنونی نشان می‌دهد که اکثر معترضان کشته شده زیر ۲۵سال بوده‌اند و در میان آن‌ها حداقل ۱۲ کودک ۱۵ تا ۱۷ ساله وجود دارد. بیشترین آمار کشته‌شدگان تاکنون در استان سیستان و بلوچستان و پس از آن گیلان، مازندران و آذربایجان غربی به ثبت رسیده است.

آمار جمعیتی کشته‌شدگان معترض نشان می‌دهد که نیرو‌های امنیتی در استان‌های مرزی، مانند سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی که اکثریت جمعیت آن متعلق به گروه‌های قومی و مذهبی و از طبقات محروم هستند، به نیروی مرگبار در سطح وسیع‌تری متوسل شده‌اند.

براساس یافته‌های «ایرا‌ن وایر»، علت مرگ در اکثر موارد تیراندازی مستقیم نیرو‌های امنیتی به اندام‌های حیاتی معترضان، عمدتا به سر یا قفسه سینه بوده است. در مورد زاهدان، گلوله‌های جنگی از هلیکوپتر به سوی معترضان شلیک شد که هیچ شکی در دست داشتن ماموران دولتی و شلیک به قصد کشت باقی نمی‌گذارد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله