از سرکوب دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی چه می‌دانیم؟

آزار دانشجویان و سرکوب در دانشگاه ادامه دارد

ملی مذهبی _ دانشجویان در دانشگاه‌های سرتاسر ایران یکی از موتورهای محرکه انقلاب ژینا بودند که پس از قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی به راه افتاد. حکومت در مواجهه با مبارزه دانشجویان، همچون در مواجهه با دیگر معترضان، دست به سرکوب گسترده زده است.

دانشگاه علامه طباطبایی تهران یکی از بیشترین شمار دانشجویان تعلیقی و ممنوع‌الورودی را داشت. همزمان شماری از دانشجویان این دانشگاه بازداشت شدند و تا کنون برای برخی از آنها حکم‌های زندان صادر شده است.

منابع دانشجویی به «زمانه» گفته اند که بسیاری از دانشجویان بازداشت‌شده را حراست این دانشگاه به نهادهای امنیتی لو داده است. به علاوه، مدیریت این دانشگاه هیچ کاری برای رهایی این دانشجویان انجام نداده است.

دانشجویان علامه اما علی‌رغم این سرکوب‌ها به اعتراضات خود ادامه داده اند؛ چه با تجمع و تحصن و چه با دیوارنویسی.

همکاری نهادهای دانشگاه با نیروهای امنیتی و ورود این نیروها به دانشگاه‌ها بر خلاف قانون جمهوری اسلامی است. ۳۰ مرداد ۱۳۷۹ نمایندگان مجلس ششم قانون «ممنوعیت ورود نیروهای مسلح به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی ایران» را تصویب کردند که بر أساس آن، «ورود نیروهای مسلح اعم از نظامی، انتظامی و اطلاعاتی برای انجام ماموریت‌های امنیتی، حمل و نگهداری سـلاح و دستگیری افراد در محیط دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور» ممنوع شد.

علی اسماعیل فراهانی، یک دانشجوی تعلیقی دانشگاه علامه طباطبایی در نامه‌ای خطاب به مسئولان این دانشگاه که یک ماه پیش منتشر شد، چنین می نویسد:

شما مسئولینِ دانشگاه علامه در حال رقم زدن یکی از سیاه‌ترین دوران تاریخ نهاد علم در این کشور هستید. فراموش نکنید تاریخ قضاوت‌گری عادل است، شما حضرات فردا در محکمه تاریخ نمی‌توانید بگویید که ما مجری قوانین مستبدانه مافوقین بودیم و ناچار بودیم. تاریخ ناظری بینا است چراکه اگر آن توجیه را بیاورید به سرعت پاسخ شما را می‌دهد که علی‌اکبر سیاسی نیز رییس دانشگاه تهران در دوره استبدادیِ بعد از مصدق بود اما دربرابر اوامر شاه استقلال داشت و به زاهدی گفت: «اگر دستم را قطع کنید با اخراج این اساتید موافقت نخواهم کرد.» بی‌شک تاریخ میان علی‌اکبر سیاسی و عبدالله معتمدی قضاوت خواهد کرد چراکه شرایط هر دو یکسان است و هر دو رییس دانشگاه در دورانی استبدادی هستند. شورای انضباطی شما به دادگاه انقلاب شما می‌ماند و این حجم از شباهت در همه سطوح نظام برای استبدادی‌ترین حکومت‌ها در این سرزمین هم ممکن نبود. شما موفق شدید زشت‌ترین سمفونی تاریخ نظامات سیاسی را خلق کنید و تاریخ مستبدین متشکر این لطف شما به آنان است.

تنها بازداشت و تعلیق برای سرکوب دانشجویان علامه به کار بسته نشد. پس از آنکه دانشجویان در اعتراض به بازداشت علی زیرایی و حکم ۵ سال حبس میلاد عبدی ۲۰ دی در دانشکده‌ علوم اجتماعی تجمع کردند، این دانشگاه با ارسال پیامک‌ به دانشجویان این دانشکده نوشت:

«دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی، با سلام؛ به دلیل شرکت شما در تجمع غیرقانونی مورخ ۲۰ دی ماه در دانشکده علوم اجتماعی به موجب این ابلاغ به مدت یکماه از شنبه ۲۴ دی از ورود شما به آن دانشکده ممانعت به عمل خواهد آمد.»

انجمن آزاداندیش علامه در واکنش به این «ابلاغ» می‌نویسد:

درحالی در این پیامک دلیل ممنوع‌الوردی را شرکت در تجمع ۲۰ دی عنوان کرده‌اند که سازوکار این اتهام زنی مشخص نیست. آیا ریاست دانشگاه می تواند با استناد به گزارشات مغرضانه حراست و بدون دادن حق دفاع به دانشجویان، آنها را ممنوع الورود کند؟

هم اکنون نیز در دانشگاه علامه طباطبایی امتحان‌های همه مقاطع لغو شده است و برگزاری امتحانات جبرانی به ۴ بهمن موکول شده.

دانشجویان بازداشت‌شده یا زیر حکم علامه طباطبایی

در زیر به شماری از دانشجویان بازداشت‌شده و زیر حکم دانشگاه علامه طباطبائی می‌پردازیم. فهرست شاید کامل نباشد. در این صورت، لطفاً با «زمانه» تماس بگیرید.

ملیکا قراگوزلو، دانشجوی کارشناسی رشته روزنامه‌نگاری که از ۱۰ مهر در بازداشت و از ۲۵ آبان در بیمارستان روانپزشکی امین آباد بستری بود، در تاریخ ۲۹ آذر با توقف اجرای حکم حبس موقتا آزاد شد.

میلاد عبدی، دانشجوی کارشناسی رشته مددکاری بر اساس رای شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران  به ۵ سال حبس تعزیری و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۱ سال ممنوعیت حضور در فضای مجازی محکوم شد. او از ۱۵ آبان در بازداشت به سر می برد.

نازیلا معروفیان، دانشجوی رشته روزنامه نگاری که در شامگاه ۸ آبان بازداشت شده بود، به قید وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی موقتا آزاد شد. او در جریان جلسه دادگاه خود که در تاریخ ۱۴ دی برگزار شده بود بر اثر فشارهای روانی مدتی بیهوش و به بیمارستان منتقل شد.

محمدحسین شعائی، دانشجوی رشته کارشناسی علوم سیاسی که در تاریخ ۷ مهر بازداشت شده بود، براساس رای شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۲ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و تهیه پژوهشنامه ای ۱۱۰ صفحه ای پیرامون وطن دوستی، ادب و آسیب رسانی به افکار عمومی محکوم شد.

حسین کرمی، دانشجوی رشته حقوق که پیشتر در تاریخ ۲۷ مهر بازداشت و پس از چند روز آزاد شده بود، طی روزهای گذشته و برای بار دوم بازداشت شد.

مرتضی قنبری، دانشجوی کارشناسی رشته روانشناسی که پیشتر در تاریخ ۷ مهر بازداشت شده بود  پس از حدود ۳ هفته با تودیع وثیقه یک میلیارد و صد تومانی و تا زمان دادگاه موقتا آزاد شد.

یوسف ظریف، دانشجوی کارشناسی رشته گردشگری که از تاریخ ۲۷ آبان در بازداشت بود، ۶ دی ماه به قید وثیقه موقتا آزاد شد.

هدی توحیدی، دانشجوی دکتری رشته علوم سیاسی که روز ۳۱ شهریور بازداشت شده بود با تودیع وثیقه در تاریخ ۲۶ آذر موقتا آزاد شد.

رادبه کشاورز، فوق لیسانس ادبیات از دانشگاه علامه، در روز ۲۶ مهر در تهران دستگیر شد. او به اتهامات اجتماع و تبانی علیه نظام و تبلیغ علیه نظام به ۵ سال زندان محکوم شده است. همچنین شعبه پانزده دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، ۲ سال ممنوع الخروجی و ۲ سال منع عضویت در گروه و دسته‌جات سیاسی را نیز به عنوان مجازات تکمیلی برای او در نظر گرفت. حکم رادبه کشاورز در دادگاه تجدید نظر به یکسال کاهش پیدا کرد و همچنان در بازداشت به سر می‌برد.

علی زیرایی، دانشجوی ورودی ۱۴۰۱ کارشناسی ارشد رشته مددکاری دانشکده علوم اجتماعی یکشنبه ۱۸ دی، مصادف با سالگرد سرنگونی هواپیمای اوکراینی بازداشت شد.

فائزه عبدی‌پور، فعال دانشجویی و فارغ‌التحصیل رشته علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، یکم آذر بازداشت شد. او پس از تحمل ۴۵ روز بازداشت، به قید وثیقه ۳۰۰ میلیونی و کفالت ۶۰ میلیون تومانی از زندان مرکزی گرگان (امیرآباد) آزاد شد. اتهامات عبدی‌پور، تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم‌زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه جمهوری اسلامی و نشر اکاذیب بوده است.

هستی امیری، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه علامه طباطبایی، پیش از انقلاب ژینا و روز ۹ مرداد در خانه‌اش برای اجرای یک سال حکم زندان بازداشت شد. او را به خاطر دفاع از حقوق زنان و مخالفت با مجازات اعدام به حبس محکوم کرده بودند.

آرش صادقی، دانشجوی اخراجی علامه را هم ۲۰ مهر ۱۴۰۱ در جریان انقلاب ژینا برای چندمین بار بازداشت کردند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله