ملی مذهبی _ در چند روز گذشته گزارشهای مختلفی در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی منتشر شد مبنی بر این که به دنبال رسانهای شدن خبر به کما رفتن «آرمیتا گراوند»، نوجوان ۱۶ ساله ساکن تهران به دلیل درگیری عوامل «حجاببان» با او، فعالیت آنها متوقف شده است.رسانه حقوق بشری «ههنگاو» روز چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲ در خبری کوتاه نوشت بعد از انتشار خبر بیهوشی و به کما رفتن آرمیتا گراوند، هیچ یک از حجاببانهای شیفت روز حادثه برای آرمیتا در محل کار خود حاضر نشدهاند.وبسایت خبری «آفتابنیوز» نیز خبر توقف فعالیت عوامل حجاببان در کلیه ایستگاهها و خطوط مترو را تایید کرده و نوشته است این نیروها که در استخدام شهرداری بوده و با هدف ممانعت از ورود و سوار شدن زنان مخالف حجاب اجباری به ایستگاه و واگنهای مترو به کار گمارده شده بودند، از روز دهم مهرماه در محلهای مورد اشاره رویت نشدهاند.
آیا حجاببانها در ایستگاههای مترو حضور ندارند؟
«پریسا» یکی از شهروندان ساکن تهران است که هر روز برای رفتن به محل کار خود از مترو استفاده میکند. او در پاسخ به این پرسش به «ایرانوایر» میگوید: «من هر روز از ایستگاه رودکی سوار مترو میشوم و ایستگاه توحید بعد از عوض کردن خط به ایستگاه تئاتر شهر میروم. از وقتی حجاببانها مشغول به کار شدهاند، نشده که در ایستگاه رودکی مزاحمتی برایم ایجاد کنند اما در ایستگاه تئاترشهر وضعیت خیلی متفاوت است و میتوانم بگویم تقریبا امنیتی است. توی این ایستگاه عموما حجاببانها و خانمهای چادری بدون آرم که تذکر میدهند و روحانی و پلیس همیشه هست اما الان دیگر در داخل مترو و واگنهای قطار آنها را نمیبینم.»
«لیلی» گالری نقاشی دارد. او که از «میرداماد» به «تجریش» میرود، درباره تجربه خود میگوید: «در هفته گذشته اصلا حجاب بانها را ندیدم. ایستگاه میرداماد که ایستگاه نسبتا کوچکی است اما ایستگاه تجریش ایستگاه شلوغی است و همیشه بودند. »
او با اشاره به روایت تازهای از یک شاهد عینی که ضارب آرمیتا گراوند را یک فرد «آتشبه اختیار» معرفی کرده بود، میگوید: «من همیشه هراس حمله از سوی آتش به اختیارها را دارم. حجاببانها مشخص هستند، روی لباسشان یک نوار اریب است که روی آن نوشته شده است حجاببان اما آدمهای معمولی که مزاحم شهروندان مخالف حجاب اجباری میشوند، خیلی ترسناک هستند. همه جا هستند و معمولا زبانشان بسیار تند است.حتی الفاظی که به کار میبرند، رکیک هستند. زن و مرد هم ندارد. از دست زدن به خشونت هم هیچ ابایی ندارند، چون میدانند قابل پیگیری نیست.»
«نیلوفر» دانشجو است. او که از ایستگاههای تئاترشهر و «دروازه دولت» بیشتر از سایر ایستگاهها عبور و مرور میکند، میگوید در این دو ایستگاه همیشه در جایی که باید بلیت را بزند و وارد شود، مامورانی حضور دارند که تذکر حجاب میدهند. اما این شهروند ساکن تهران هم میگوید در هفته گذشته روزهایی بوده که حجاببانها در محلهای همیشگی این دو ایستگاه رویت نشدهاند: «شاید هم خوششانس بودم و وقتی من رسیدهام، کسی نبوده است.»
«سارا» معلم است. او به «ایرانوایر» میگوید در هفته گذشته در مسیرهایی که سوار مترو شده، هیچ حجاببانی را ندیده است: «قبلا خانمهای حجاببان با لباس فرم حتی توی واگنهای مخصوص زنان هم بودند و به کسی که روسری نداشت، تذکر میدادند. یکبار به آنها گفتم اینجا ویژه زنان است، گفتند باشد، از بیرون توی واگن پیدا است و مردان بیرون واگن شما را میبینند.»
سارا میگوید حضور حجاببانها پیش از این تنها به مترو و ایستگاههای مترو محدود نمیشد: «یک سری فروشگاههایی هستند که اقلام و اجناس را در سطح شهر تهران به صورت اقساط به شهروندان ارایه میکنند. عموما هم به خاطر وضعیت اقتصادی، مردم از آنها خرید میکنند، چون چارهای ندارند. اینبار که من برای خرید به یکی از این فروشگاهها رفتم، دیدم هم در ورودی و هم داخل فروشگاه حجاببان گذاشتهاند و هم مانع ورود زنان بیحجاب میشدند و هم در داخل اگر کسی روسری یا شالش میافتاد، سریع تذکر میدادند. انگار روی هر زنی یک دوربین زوم شده و هر حرکتش تحت نظر است.»
برخی شهروندان هم میگویند حضور یا عدم حضور حجاببانها بسیار به منطقه و ایستگاه مترو مرتبط است.
«ساغر» از ایستگاه «نوبنیاد» سوار مترو میشود تا به ایستگاه «پیروزی» برود. او به «ایرانوایر» میگوید: «من از ایستگاه شهدا هم که آن اتفاق تلخ برای آرمیتا رخ داد، میگذرم. توی این ایستگاهها هنوز هم در ساعتهای اول صبح و پیک رفت و آمد حجاببانها هستند؛ هم داخل قطار، هم بیرون و هم در خروجی بعد از گیتها. حتی در خروجیهای آخر مترو که بعدش وارد خیابان میشوید، بهویژه در ایستگاه پیروزی، خانمهای حجاببان همراه ماموران مرد در دو ردیف میایستند و مدام تذکر میدهند.»
«شکوفه» هم معلم است. او به «ایرانوایر» میگوید حجاببانها نه تنها در مسیر عبور و مرور او حضور دارند بلکه خیلی هم خشونتشان بیشتر شده است. میگوید روز چهارشنبه ۱۲ مهر نزدیک بود که از سوی یکی از این افراد مورد خشونت قرار بگیرد: «داشتم میرفتم سرکار که جلویم را گرفتند. حتی یکی از آنها به سمت من آمد که حمله کند، چون روسری را گذاشته بودم توی کیفم و حتی دور گردنم هم نبود. فریاد زدم حق نداری به من دست بزنی، میخواهید من را هم مثل آرمیتا بزنید؟ با پررویی تمام گفت بله!»
به گفته شکوفه، در جریان این بگومگوی لفظی، زن مخالف حجاب دیگری هم به او پیوسته و از او حمایت کرده است: «به آنها گفت لعنتیها ما دیگر از شما نمیترسیم. داد زدیم زن، زندگی، آزادی ولی واقعا آنقدر لحظات پراسترسی بود که وقتی در نهایت از گیت رد شدیم، تا مدتها بدنم داشت میلرزید.»
ماموریت نیروهای حجاببان چه بود؟
نیروهای حجاببان با هدف جلوگیری از ورود آقایان به واگنهای اختصاصی زنان به کار گماشته شدند اما بعد از آن اعلام شد که تذکر درباره حجاب و پوشش نیز بخشی از وظایف آنها است.
هنوز مشخص نیست عدم رویت یکباره این ماموران در برخی ایستگاهها و واگنهای قطار با فاجعه رخداده برای آرمیتا گراوند مرتبط است یا آن که سیاست کلی شهرداری تهران در این باره تغییر کرده، چرا که اظهارنظر رسمی از سوی شهرداری در این زمینه منتشر نشده است.
اقدام «علیرضا زاکانی»، شهردار تهران از دو ماه قبل با اعلام خبر استخدام ۴۰۰ نیروی موسوم به حجاببان و استقرار آنها در مترو مورد انتقاد گسترده رسانهها و کارشناسان قرار گرفته بود که چرا رسیدگی به وظایف اصلی شهرداری همچون جمعآوری زباله و کنترل ترافیک را رها کرده و در موضوع کنترل حجاب دخالت میکند.
روز یکشنبه ۹ مهر۱۴۰۲، آرمیتا گراوند، نوجوان ۱۶ ساله به هنگام رفتن به مدرسه در ایستگاه مترو شهدا تهران و در واگن مترو بیهوش و توسط نیروهای اورژانس به بیمارستان منتقل شد.
یک منبع مطلع به «ایرانوایر» گفته بود که او با علایم حیاتی بسیار ضعیف و کاهش سطح هوشیاری شدید به بیمارستان «فجر» نیرو هوایی منتقل شده و سطح هوشیاری یا «جیسیاس (Glasgow Coma Scale) او سه بوده است.
پیشتر «ایرانوایر» خبر داده بود که این نوجوان با علایم «ضربه به سر» (هد تروما) و آثار آشکار ضربوجرح به بیمارستان فجر نیروی هوایی در خیابان پیروزی منتقل شده است.
به گفته منابع آگاه، این دانشآموز در کما است.