سایت ملی – مذهبی: این نوشته آخرین مکتوب و جمع بندی شهید هدی صابر است که از درون زندان برای برخی از دوستان اش نوشته است. این نوشته برای اولین بار منتشر می شود . از آوردن اسامی افرادی که در نامه خطاب قرار داده شده اند صرف نظر شده است.
به نام دوست
با سلام داغ از راه دور و با سپاس از زحمات ماه های اخیر در شرایط عدم امکان گفتار، نوشتار راهی است برای اتصال.
در چهار ماهی که از شر من رها بودید، فرصت بسیار ویژه و مغتنمی فراهم آمد برای تجربه همزمان همه جریانات و گرایش ها، مرور بر دیدگاه ها و عملکرد خودم و نیز تعمق جدی تر به وضعیت م.م و نیز جریان موسوم به سبز. امکان زیاده و مبسوط نویسی نیست. به فشرده نویسی بسنده میکنم؛
1- در بدو ورود به عمومی با یک فرمول دوگانه با دیگران هم مکان شدم:
– زیست مشترک حد اکثری با همه بدون دخالت مذهب و گرایش های سیاسی و مدارا و نشست و برخاست با همه
– مبادله فکری با افراد و جریانات مایل به تبادل
2- نمایندگان 11 جریان فکری درمیان 170-150 زندانی بند وجود دارند که با همه آنها داد و ستد فکری داشتم و دارم
3- دیدگاه روشن و تحلیل مشخصی نسبت به آینده در میان نیروهای زندان وجود ندارد. گرایش به مطالعه، جمع بندی و بحث جدی بسیار کم است. وقت کالای پریابی است و از آن استفاده نمی شود و زندان، زندان گذران وقت است تا تخصیص وقت.
4- بضاعت موجود فکری – سیاسی و تاریخی – تجربی در شورای فعالان م.م قابل قیاس با بضاعت دیگر جریانات حتی اصلاح طلبان نیست. درک کلان و تاریخی جریان م.م در مداری بسیار بالاتر از دیگران است. چنان چه مجموعه دوستان قدر خود بدانند، جریان م.م نقش تحلیلی – تاریخی مهمی در وضعیت بن بست استراتژیک کنونی و نارسایی ها و نادارایی های سبز، خواهد داشت. 6 دهه حضور جریان م.م در تحولات ایران، وزن مخصوص جدی به آن اعطاء کرده است؛ زیست همزمان با دیگران، این مهم را در مقابل روی قرار می دهد. بی هیچ تعصب و برخورد فرقه ای.
5- مسئله اقوام بسیار جدی است و کار جدی و طرح جدی برای “چسب ملی و هویت محلی” می طلبد.
6- ضمن جمع بندی دیدگاه های جریانات موجود در زندان فرصتی برای دو کار قرآنی: “خدای راه” و “تشکیلات مطلوب خدا” فراهم آمد و نیز نقد و ارزیابی دقیق سبز.
7- وقت کافی برای مبادله فکری با اصلاح طلبان، بچه های خیابان، طیف های فرهنگی جنبش سبز و قومیت ها اختصاص دادم که خود یک ترم چهارماهه تجربی بسیار پربار بود.
8- کلاس های “مروری بر طه”، “تاریخ معاصر”، “اقتصاد سیاسی ایران” و “سیر تحول سرمایه داری غرب” به رغم تذکرات چند باره رئیس زندان ادامه یافت و بحث تاریخ هنوز ادامه دارد. برخورد رئیس بند و افسر نگهبان ها برغم آن با من بسیار محترمانه است.
9- درگیری و برخورد تند با نیروها نداشتم و اصل بر مدارا و مفاهمه است. امکان تشکیل فراکسیون م.م بنا به علل عدیده در زندان نیست.
10- به تبادل با شما بس نیازمندم و به عبارتی جای شما در اینجا خالی است. جدا از این شوخی این زندان آموزشی نیست . وجود تان در بیرون بسیار کارآتر است.
11- پذیرای هر توصیه و سفارش تان هستم.
12- آینده بسیار روشن است و از آن نیروهایی است که
– کار می کنند و کار و کار و کار و خدا را به مشارکت می خوانند.
– تضادهای درونی خود را رو به حل می برند.
– جمع بندی و طراحی می کنند و خروجی عملیاتی رقم می زنند.
– با مشارکت دیگران، شرایط را پیش می برند.
نامه به شما، یادگار گرانقدری برای من خواهد ماند.
به امید دیدار و هم آغوشی وهم تحلیلی
هدی 6/9/89