فرهنگی که ما هنوز بعد از 1400 سال نیاموختهایم. هنوز بر فرهنگ جاهلی کینهتوزی و تشدید خشونت اصرار میورزیم. چهبسا کار هابیل را خطای محض بدانیم که باید بهمحض اعلام موضع قابیل او را ترور کرده و از میان میبرد. جا دارد از خود بپرسیم آیا مدل حکمرانی صدام حسین به دیدگاه اسلامی ما نزدیکتر است یا نلسون ماندلا؟
مریم روحانی در کانون پرورش فکری کودکان، شورای کتاب کودک و سروش کودکان و نوجوان همکاری داشت. ازجمله کارهای ایشان تدریس بود. انشایی که او تدریس میکرد نویسنده پرورش میداد. ایشان یکی از پایهگذاران نوشتن خلاق است. اشعاری هم دارند که چاپ نشده است. روی متون قدیم و اشعار فردوسی و حافظ و سعدی و شاعران دیگر مسلط بود. در زمینه بازنویسی این متون هم کارهایی انجام داده بود. روانش شاد. همانگونه در دوران حیاتش منشأ اثر و تحول بود، امیدواریم درگذشتش نیز بنا به خواست و آرزوی او، موجب تحول افکار و منشهای ما شود. ازاینرو باید از مادران و همسران بزرگانی که هنوز فعالاند، قبل از اینکه فقدان آنها را ببینیم، بخواهیم رازهای دلشان را برای ما و نسلهای بعد بنویسند و بگویند تا بهتدریج این تاریخ مذکر اصلاحشده و تاریخ واقعی انسانها تدوین یابد.
دو انگیزه اساسی در ایجاد حرکت و تلاش این ملت مؤثر بوده است: انگیزه های مذهبی و ایدئولوژیک و انگیزه های ملی، میهنی و مردمی. هرچند که اسلام نگاهی مثبت به میهن دوستی داشته و آن را نشانه ایمان شمرده است(حب الوطن من الایمان) و این دو انگیزه اساسا" در تقابل با یکدیگرنیستند و همپوشانی دارند، اما در عرصه تاریخی گاه میان این دو جدایی و گاه الفت و اتحاد را شاهدیم.
او به سرمايه انساني سخت ارج ميگذاشت. به تغيير و تحول دروني انسان و تكامل و ارتقاي او دل بسته بود. همواره از منش پهلواني و اخلاق جوانمردي سخن ميگفت. شعار سهگانه و جامع او «بينش، منش، روش» نكتهها دربرداشت. همين رويكرد بود كه مدام او را به عمق و دورانديشي بيشتري ميكشاند. در سطح نميماند، به ريشهها مينگريست و علتها را جستوجو ميكرد.
اگر شاه و دربار به پیشنهادات دلسوزانه گوش میدادند و بهجای کارشکنی و کودتا علیه حکومت مصدق با آن همدلی و همکاری میکردند و دست بیگانگان را در اداره کشور نمیگشودند، ایران به زودی به پیشرفتهای شگرفی نائل میشد.