از درون ادیان، دوصدا به گوش میرسد. یک صدا به نفع حقوق بشر، حقوق زنان، دموکراسی و… و یک صدا علیه آن.مسئله اساسي تبيين نسبت اين دو صداست.در این راستا ميتوان از دو نوع مواجهه تاريخي و غيرتاريخي با اديان نام برد.
فرد رده دوم یکی از گروههای سیاسی ضربه خورده در دهه شصت، در زندان با تحلیلی انتقادی – و البته احترامآمیز – به گذشته جریان خود میگفت «ما آینده تاریخ را میدیدیم اما جلوی پایمان را نمیدیدیم»...
در مواجهه نیروهای منتقد و معترض با «وضعیت» حاکم بر کشور به طور عمومی سه راه و رویکرد به چشم میخورد: اصلاحطلبی، براندازی، مطالبهمحوری (تحولخواهی)...
جنبش پرجست و خیز سبز باید برای اصلاح و اعتلای خود از بالا به سوی همگرایی پیش برود و در بدنه نیز طراحیهایی برای پیوند با اقشار مزد – حقوقبگیر پیدا کند.اما ؛چه افراد یا نیروهایی با همگرایی مخالفاند؟ به نظر میرسد دو گرایش یا با همگرایی مخالفاند یا انگیزه چندانی برای آن ندارند….
مهم «مهندسی این ایده» است. مشکل اساسی ما در ایران، بحث نظری زیاد است. چون ما همیشه استدلال های درستی می کنیم اما وقتی وارد عقل عملی می شویم، با مشکلات زیادی روبرو می شویم. پس مشکل ما در عقل عملی است.
جنبش پرجست و خیز سبز باید برای اصلاح و اعتلای خود از بالا به سوی همگرایی پیش برود و در بدنه نیز طراحیهایی برای پیوند با اقشار مزد – حقوقبگیر پیدا کند.اما ؛چه افراد یا نیروهایی با همگرایی مخالفاند؟ به نظر میرسد دو گرایش یا با همگرایی مخالفاند یا انگیزه چندانی برای آن ندارند....
ما در یکی از شمارههای «ایران فردا» بخش ویژه نشریهمان را به بحث نظامیان اختصاص دادیم. عنوان آن بخش «آقا اجازه!» بود. من هم چنان فکر میکنم بخش نظامی حاضر در ساخت قدرت در ایران، برخلاف مصر، ترکیه، پاکستان و...، بخش مستقلی نیست و در عرصه سیاسی تحت سلطه بیت قرار دارد.