بی گمان بدون ارائه تعریفی، هرچند شخصی و حداقلی از عنوان «دین» و طبعا دینداری، نمی توان افاده مقصود کرد. اما می دانیم که ارائه تعریفی واحد و جامع و مانع از لغت و اصطلاح دین ناممکن است ولی شاید بتوان حول کارکردهای دین اسلام اجمالا روی این تعریف توافق کرد که: دینِ اسلام (البته بیشتر معطوف به ادب اسلامی و در عرف مؤمنان به اسلام) عبارت است
بی گمان بدون ارائه تعریفی، هرچند شخصی و حداقلی از عنوان «دین» و طبعا دینداری، نمی توان افاده مقصود کرد. اما می دانیم که ارائه تعریفی واحد و جامع و مانع از لغت و اصطلاح دین ناممکن است ولی شاید بتوان حول کارکردهای دین اسلام اجمالا روی این تعریف توافق کرد که: دینِ اسلام (البته بیشتر معطوف به ادب اسلامی و در عرف مؤمنان به اسلام) عبارت است
موافقم که این باده ها به مستی ما کفاف نمی دهد و با این چند جمله و حتی هزاران مقاله مشابه نمی توان در برابر توفانی ایستاد که داعشیسم (البته با تکیه بر عوامل قریب و بعید اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی از جمله برخی رفتارهای خود غربیان) به مثابه یک گفتار و یک گفتمان در جهان ایجاد کرده است. زیرا مشکل در ریشه های تئوریک و تاریخی و اجتماعی عمیق تری دارد که در بعد تئوریک بی گمان یکی از آنها همان فقه و فقاهت مرسو است که جناب خلجی به درستی بر آن انگشت تأکید نهاده است.
با توجه به شأن نزول آیه و مقتضیات آن روزگار در مدینه، عموم فقیهان محاربه را خروج زنان و یا مردانی علیه مردم در دریا و خشکی و یا در شب و روز و یا در شهر و جز آن و گردش در معابر عمومی با سلاح و ایجاد ترس و ناامنی در جامعه دانسته اند و طبق آیه مورد اشاره مجازات محاربان نیز قتل و یا به صلیب کشیدن آنان و یا تبعیدشان تعیین شده است.
یک هدف معقول در پی این اقدامات تبهکارانه مد نظر است و آن این که داعشیان، که بیش از دیگر گروههای افراطی و تروربستی با سیاست و نظامی گری آشنا هستند و می کوشند در سطح جهانی و با ابزارهای مدرن اهداف خود را به پیش ببرند، می خواهند جنگ را به اروپا بکشانند و به طور طبیعی و غریزی دولت ها و احیانا مردمان عادی غربی را به واکنش های تند و سرکوبگرانه بکشانند و آنگاه با به رخ کشیدن اقدامات غربیان خود را مدافع و حامی مسلمانان جهان و به ویژه مسلمانان غربی و اروپایی معرفی کرده و در نهایت با تجدید جنگهای صلیبی از جامعه مسلمان (به طور خاص مسلمانان غربی و اروپایی) سربازگیری نمایند.
این است معنای حدیث نبوی «من اصبح و لم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم»؟ از آنسو کشورهایی چون عربستان سعودی و پادشاه «خادم الحرمین» و ترکیه و قطر سالهاست که به مخالفان اسد و گروه های آدم کش و جانی و ویرانگری چون داعش و النصره و القاعده کمک می کنند و موجب این همه جنایت و فساد و ویرانی و فاجعه شده و می شوند. راستی در این میان مسلمان کیست و مسلمانی به چیست؟
اندیشه تاریخیت قرآن و اسلام، به زیان حامیان و حاملان سنتی دین است. زیرا نگاه تاریخی به وحی و نبوت و قرآن، به ویژه قرآن به عنوان معتبرترین سند دین-شناخت مسلمانان، به کلی دین و معارف دینی و بیشتر فقه و تفسیر را از اختیار انحصاری فقیهان و مفسران رسمی اسلام خارج می کند و این حداقل به معنای نفی ولایت انحصاری عالمان دینی در تفسیر دین و به ویژه خلع ید از آنان در صدور فتوا به نام خدا و پیامبر است.
این توافق واقعا تاریخی است و، به رغم تردیدهای جدی در مورد موفقیت آن در آینده، من به عنوان یک ایرانی و دلبسته به آینده روشن وطنم، به تحقق چنین سیاستی از سوی مسئولان کشورم احساس غرور و شعف می کنم. چرا که برای اولین بار سیاست تنش زدایی در نظام سیاسی کشور با هماهنگی نسبی رهبری و دولت و دیگر قوا با جدیت دنبال شد و سرانجام حداقل تا اینجا و به طور رسمی به فرجامی خوش رسید و روشن شد که با گفتگو و تعامل با جهان و در رأس همه ایالات متحده آمریکا بهتر می توان منافع ملی را حفظ کرد و کشور را از خطرات نجات داد تا ایده های ذهنی و شعارهای افراطی و بی پشتوانه و غیر عملی.
در روزهای طولانی و گرم و تابسوز بهار و تابستان چه باید کرد؟ آیا حداقل در بخش هایی از کره زمین که روزها تا ۱۸ و ۲۰ ساعت می رسد، می توان و باید روزه گرفت و در واقع در این مدت طولانی از هر نوع خوردنی و آشامیدنی اجتناب کرد؟ آیا به واقع شارع چنین روزه ای را تشریع کرده و از پیروانش خواسته است که بدان ملتزم باشند؟ در نهایت فلسفه و فایده چنین روزه داری پر رنجی چیست؟