به هیچ آلبوم تکخوانی خانم مجوز ندادیم و تلاش ما این است که در حوزه کتاب، فیلمهای سینمایی، تئاتر و موسیقی، موازین قانونی و شرعی را رعایت کنیم و درگیر شایعات هم نمیشویم، چون ما آمدهایم که ارزشهای دینی و فرهنگ دینی را توسعه دهیم.
وی خاطرنشان کرد: مردم دیگر تحت تاثیر صدا و سیما و جعبه ای که مطالب را با سانسور به مردم تحویل می دهد نیستند؛ مردم ایران امروز آگاه شده اند و عقل خود را دست جعبه ای که سانسور می کند نمی دهند.
وزیر ارشاد افزود: «اما در فرایند صدور مجور باید بر اساس قانون عمل کنیم، نه بر اساس سلیقه شخصی. من از زمانی که به وزارت ارشاد آمدهام بسیاری از کتابهایی را که ایراد گرفته بودند، ملاحظه و موارد را بررسی کردم و دیدم که برخی از برخوردها در این حوزه بسیار سلیقهای بوده است.»
شماری از نویسندگان، مترجمان و شعرای ایرانی در نامه ای به علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، خواهان حذف سانسور شده و اعلام کرده اند که اگر کتاب ها بدون دخالت سانسور منتشر شود، در صورت لزوم در قوه قضاییه مسئول و پاسخگوی نوشته های خود خواهند بود.
«در آستانهی ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، رژیم که روزنامهها را به شکل روزمره سانسور و تحت مهار خود دارد، و با ارسال پارزایت بر روی امواج رادیو و تلویزیونهای ماهوارهای در پخش برنامههای آنها اخلال میکند، حال قصد دارد، اینترنت را نیز قطع کند که ابزاری مهم برای اطلاع رسانی در ایران است. انزوای رسانهای کشور، دستکم فراهم کنندهای شرایط لازم برای برگزاری انتخاباتی آزاد و دمکراتیک نیست.»
1392/02/18
علیاشرف درویشیان ضمن انتقاد تند از وضعیت سانسور در کشور اعلام کرد:
درویشیان وضعیت این روزهای کتاب کشور را اینگونه توصیف کرد: تیراژ بعضی از کتابها به ۲۰۰ نسخه رسیده است. این رقم برای کشوری است که بیش از ۷۰ میلیون نفر جمعیت دارد و اکثریت این جمعیت را جوانان تشکیل میدهند، جوانانی كه مشتریان عمدهی فرهنگ و هنر محسوب میشوند. جریان سانسور، حوزهی فرهنگ را چنان بیاعتبار کرده و اعتماد مردم را گرفته که این بیاعتنایی را ایجاد کرده است.
1391/11/23
گزارشی که پس از چند ساعت در خبرگزاری مهر سانسور شد:
ایران از معدود کشورهایی است که در ابتدای قرن بیست و یکم هنوز هم نویسندگانش مجبورند برای نشر آثار خود، از دولت "مجوز چاپ" بگیرند. "مجوزی" که حتی در قانون اساسی حاکمیت نیز به آن اشارهای نشده است. در حقیقت این روش در حکم به گرو گرفتن آزادی بیان ، خلاقیت و معاش نویسندگان از جانب دولت است تا بتواند دیدگاههای خود را بر آثار نویسندگان تحمیل کند؛ حربهای است برای اعمال تبعیض میان نویسندگان و سوق دادن آنها به خودسانسوری؛ ابزاری است برای دخالت حاکمیت در عرصهی ادبیات، هنر و اندیشه.