من خودم شخصا، رهبری و همچنین از بازرسی ویژه رهبری گرفته تا مجمع تشخیص مصلحت نظام و بیت امام و قوه قضاییه و ... را از جزئیات پرونده بابا مطلع کردم که بابا در چه وضعیتی هستند و همانطور که پدر هم گفته بودند خود نیز با پیگیری در این مدت، به این نتیجه رسیدیم که فقط با دستور ایشان است که پدر آزاد میگردد وحبس پدر بعد از نامه قاضی پرونده ،مبنی بر آزادی، غیرقانونیست .من یک فرزندم و طاقت دوری پدر سخت است چه برسد به اینکه دیگر سایه اش بالای سرم نباشد و شاهد شهادت پدر باشم. نمیدانم چه بگویم.فریاد بکشم؟خود را آتش بزنم؟به چه زبانی راضی میشوند؟گریه کنم؟ناله کنم؟درخواست عاجزانه کنم؟التماس کنم؟نمیدانم با چه لحنی بیان کنم.هر لحظه ممکن قلب پدر از طپش بایستد، پدرم را آزاد کنید
امروز صبح به اوین رفتم برای ملاقات پیرمرد جسوری که مثلا معاون بند 209 است ولی همه کاره است با وقاحت گفت:ممنوع الملاقات و ممنونع التلفن است و در انفرادی است .گفتم چرا ؟ گفت :قاضی گفته
محمدصالح خزعلی، فرزند این زندانی سیاسی به کلمه گفته است از ساعت ده صبح و بعد از ملاقات با پدرش به همراه خانواده تصمیم گرفتند در مقابل زندان بنشینند تا شاید پاسخی از مسئولان دریافت کنند. اما باز هم کسی خود را مسئول نمی بیند تا پاسخ این خانواده را بدهد.
1391/12/03
برای مهدی خزعلی از دهم دی ماه قرار وثیقه برای آزادی صادر شده است!!
علیرغم آن که در باره پرونده مهدی خزعلی بیش از پنجاه روز است که توسط قاضی پرونده دستور تودیع وثیقه صادر شده است اما تا دو روز پیش به خانواده وی هیچ اطلاعی در این باره داده نشده بود! این امر حکایت از یک کارشکنی شگفت انگیز در مسیر آزادی این زندانی سیاسی می کند.
در این دیدار حضوری که روز گذشته پس از درخواست آیت الله خزعلی برای دیدار فرزندش انجام شد و بیش از دو ساعت به طول انجامید، مادر و خواهر مهدی خزعلی هم حضور داشتند.
باز قابل تحمل بود اگر این حرف ها را به جوانی مثل من میزدید که سنش به ان زمان قد نمیدهد ولی شما به کسی این حرف ها را میزنید که خودش هم در انقلاب بوده و هم در جنگ ،و از پسران آیت الله خزعلی تنها فرزندی است که جبهه رفته است و در انقلاب تا اخرین لحظات با عموی شهیدم بوده است .