شنیده شده است که
پس از رد صلاحیت مسئله ساز هاشمی رفسنجانی، در رابطه با ادامه مواضع انتخاباتی در بین کنشگران سیاسی در داخل کشور تنوع آراء به وجود آمده است. برخی معتقدند این انتخابات دیگر مشروعیت ندارد و طبق برنامه های مهندسی شده بیت – نظامیان پیش می رود و جمعی دیگربا استدلال هایی گوناگون – و متفاوت از یکدیگر- معتقدند نباید از صندوق رای و فعالیت علنی و قانونی قهر کرد و یا احتمال شکل گیری دو قطبی مجدد انتخاباتی و اقبال مردم به انتخابات و برخی نامزدها هم چنان بعید نیست و …
طبق همین شنیده نتیجه این نظرات به شکل های گوناگون به صورت تقاضاها و مطالباتی به آقایان خاتمی و هاشمی به شکل پرهیزاز/ لزوم حمایت از نامزدی آقایان روحانی و عارف منتقل می شود.
شنیده ها حاکی از آن است که آقای هاشمی در حال ارزیابی شرایط و میزان آراء آقای روحانی است تا در باره حمایت یا عدم حمایت از وی تصمیم گیری کند. اما توصیه ها به آقای خاتمی بیشتر در رابطه با عدم مشارکت ایشان در حمایت از نامزدی خاص است.
یک مطالبه و پیشنهاد هم این بوده است که یکی از این دو نامزد به نفع دیگری کنار برود و همه از تنها نامزد باقی مانده حمایت کنند و به صورت قوی وارد انتخاباتی شوند که به هر حال مردم در آن شرکت خواهند کرد. در حالی که برخی نیز اساسا معتقدند این انتخابات کاملا مهندسی شده است و حذف آقای هاشمی نشان داد که طیف حاکم نه حاضر به دادن فضای فعالیت است و نه اراده ای برای خواندن صحیح آراء احتمالی نامزد مورد حمایت دارد و دو نامزد باقی مانده نیز به نفع هم کنار نخواهند رفت.
شایان ذکر است بیانیه جبهه مشارکت به مناسبت رد صلاحیت آقای هاشمی علیرغم آن که پس از اشاره به سناریوی چند لایه اقتدارگرایان و بهره گیری از این جملات:«تنها با حضور كانديداي حداكثري كه رأي او در هر كوي و برزن مشاهده شود ميتوان بر اين سناريوي خطرناك غلبه كرد» و یا «بنابراين رد صلاحيت هاشمي، تنها رد صلاحيت يك كانديداي خوشنام و پرآوازه نبود بلكه تعيين رئيس جمهور مورد نظر آينده نيز بود»؛ اما در پایان هیچ توصیه مشخص انتخاباتی ندارد و این خود بیانگر نظرات متنوعی است که هنوز به جمعبندی واحد نرسیده و یا زمان را برای اظهار نظر صریح زود می داند.
بدین ترتیب باید منتظر روزهای آینده برای اعلام نظر روشن حامیان انتخاباتی آقای خاتمی و بعد هاشمی، شد.