گفتگو با دکتر ابراهیم یزدی در برنامه خشت خام را باید دید و شنید.
باید دید که چگونه حتی پرسش گری در برابر مردی که برای ایران هزینه داده است اما در قدرت نیست احترام قائل است اما انتقاد خود را هم دارد. البته زبان پرسش گرایانه خود را با تندی و طعنه همراه نمی کند تا جذابیت کاذب برای مصاحبه ایجاد کند.
اما باز باید دید که مردی که خستگی سالها بر او مستولی شده است هنوز امید دارد.
اما باید شنید که چگونه مهندس بازرگان در دوره اول ریاست جمهوری کاندیدای نهضت آزادی نشد؟باید شنید که سید احمد چگونه راه امثال یزدی را برای دیدار با پدرش بست. مسائل دیگر.
در این مصاحبه روشن می شود که نهضت آزادی ایران در مجموع دو مزیت داشت که موتلفه در برابرآن ایستاد تیم حکومتی و هم چنین توان ملک داری مدرن و دموکرات.
در این مصاحبه روشن می شود که دکتر یزدی و نهضت آزادی در برابر اعدام ها چه موضعی داشته اند .
اما کاش در این مصاحبه تلاش می شد زوایای اختلاف دید طالقانی با دکتر یزدی گشوده می شد؟ کاش تلاش می شد نگاه یزدی هم در ان سالها که به درستی به مهندس سحابی انتقاد می کند نگاه وی نیز که با بازرگان فاصله داشت باز می شد؟
کاش در باره این موضوع که در دوره نوفل لوشاتو و چرا کار طالقانی را برای انتخاب شورایی انقلابی که از احزاب بودند را نپذیرفت و شورا را پیشنهاد داد و به نفع دید حزبی نبود سئوال می شد و دکتر یزدی هم باید دلایل خود را می گفت.
کاش در این مصاحبه به ابعاد اختلاف نزدیکان دکتر یزدی با دکتر سنجابی که وزیر امور خارجه بود پرداخته می شد تا دلایل وی هم شنیده می شد. تا قضاوت بهتر صورت بگیرد.
کاش دکتر یزدی توضیح ميداد که در بزرگداشت مهندس سحابی چرا تفسیر دکتر سروش از مهندس بازرگان را نهضت بی جواب گداشت در حالیکه نهضت آزادی جریان مذهبی بوده است.مهندس سحابی هم به این سکوت انتقاد داشت.
کاش دکتر یزدی توضیح می داد که چرا ائتلاف نیرو های ملی-مذهبی دوام نیاورد آیا به خاطر هزینه امنیتی بود؟
کاش پرسش می شد که نقش ملی-مذهبی و نهضت آزادی در جنبش سبز چقدر بوده اطلاعی که وزرات اطلاعات دارد اما جامعه ندارد کاش پرسش می شد چرا به این جریان تا این حد فشارمی آورند و کاش های دیگر.
با این حال با احترام برای مردی که دبیر کل جریانی خوشنام اگر چه قابل انتقاد است این مصاحبه را می توان گوش داد.