نویسنده: حافظم زیاد مترجم: علی سرداری

چین و تحولات آن در گزینه های استراتژیک در مشرق عربی

زیاد حافظ، اقتصاددان سیاسی نویسنده مقاله حاضر است. اوپژوهشگر و نویسنده، اقتصاددان سیاسی و عضو هیات موسس مجمع اقتصادی و اجتماعی است.

زیاد حافظ یکی از مقامات سابق شرکت مالی بین‌المللی – است.
IFC در باره نویسنده می گوید که وی بخشی از گروه بانک جهانی از موُسسات متخصص در تأمین مالی پروژه‌های بخش خصوصی است.
او اقتصاددان و متخصص سرمایه گذاری های مالی، متخصص آفریقا و جهان عرب، با بیش از 40 سال سابقه در زمینه تحلیل اقتصادی، تحقیق و تحلیل سرمایه گذاری، تحلیل ریسک و تامین مالی پروژه، علاوه بر اجرا، ارتقا و مدیریت سرمایه گذاری هاست و  تجربه حرفه ای در آموزشِ دانشگاهی در بخش خصوصی در لبنان و عربستان سعودی است که بعدتر در ایالات متحده آغاز شد.
او در حال حاضر مشاور مستقل، در امور اقتصادی و مالی و محقق اقتصادی و سیاسی است. تمرکز وی بر دانشگاه و علاقه حرفه ای در بخشِ خصوصی در توسعه اقتصادی (در تئوری و عمل) بوده و هست.
علاوه بر همه این موارد، او ناظر و تحلیل گر اقتصادی، سیاسی و ژئواستراتژیک شرایط لبنان، جهان عرب و جنوب صحرای آفریقا است.
متن:
دگرگونی های بین المللی، منطقه ای و عربی همزمان با تجدید نظر در گزینه ها و سیاست ها در جهان عرب به طور کلی و مشرق عربی به طور ویژه است.
این بازنگری ها تأثیر مستقیمی بر جهت گیری های رژیم رسمی عرب، چه در رابطه با امنیت منطقه ای و چه در رابطه با روابط با غرب، خواهد داشت.
به نظر می رسد که آگاهی رو به رشدی در نخبگان حاکم عرب وجود دارد که مالکیت ورق های بازی دیگر 99 درصد برای ایالات متحده نیست.
سوال واضحی که از این موضوع مطرح می شود این است که آیا دروازه کسب «رضایت آمریکا» همچنان از طریق موجودیت صهیونیستی عبور می کند؟ برای پاسخ به این پرسش باید به دگرگونی هایی که در تعدادی از کشورهای عربی به طور کلی به ویژه مشرق عربی رخ می دهد، اشاره کرد.
در این راستا  گروهی از کشورها و نیروهای مردمی هستند که تصمیم خود را گرفته اند و فکر کرده اند که «باید به سمت شرق رفت» و این مسیر راهبردی است که باید در پیش گرفت و در واقع این مسیراتخاذ شده است.
این کشورها محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی را تشکیل می‌دهند که هم‌زمان دارای بعد عربی و منطقه‌ای هستند و شاید در آینده‌ای که دور از بعد بین‌المللی نباشد، کشورهایی مانند چین، روسیه و شاید هند ممکن است رژیم اسراییل را به عنوان یک مانع استراتژیک در برابر ابتکار یک طرفه، اتحاد اقتصادی اوراسیا، سازمان همکاری شانگهای، سازمان امنیت جمعی و غیره ببیند.
از جهت دیگر، واضح است که نخبگان حاکم در غرب به دنبال تنظیم مجدد نظم جهانی خارج از چارچوبی که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، به ویژه حاکمیت حقوق بین‌الملل بر اساس قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد هستند، اما شکست می‌خورند. چرا که معاهدات بین المللی، احکام دادگاه های بین المللی و به طور کلی حقوق بین الملل و آن چه این نخبگان می‌خواهند جایگزینی آن با «سیستم ارزش‌ها و قضاوت‌ها» است که فاقد هر گونه پایه قانونی است و خواسته‌های ایالات متحده و کشورهای آنگلوساکسون را در بر می‌گیرد که در مواقع لزوم و همراه با آنها در مدار خود می‌چرخند و کشورهای اروپایی که تسلیم اراده آمریکا شده اند.
اما آن چه برای کشورهای عربی در این دگرگونی بین المللی اهمیت دارد این است که نخبگان غربی مسیر توسعه ای را در پیش گرفته اند که به نفت وابسته نیست.
مجمع جهانی اقتصاد که به عنوان مجمع داووس شناخته می شود، در سال 2020 پروژه بزرگ تغییر انحصاری را راه اندازی کرد که یک جامعه بین المللی خارج از سوخت های فسیلی را پیش بینی می کند و اثراتی بر مهندسی جوامع و انحراف از میراث فرهنگی آن ها دارد.
بنابراین، ما معتقدیم آن شکست خورده است و همچنان شکست خواهد خورد، حتی اگر نخبگان حاکم در غرب در حالت انکار جمعی باشند. این بدان معناست که کشورهای عربی تولیدکننده نفت، به ویژه در شبه جزیره عربستان، خود را در مقابل دنیای غربی خواهند دید که از پایان جنگ جهانی دوم با آن متحد شده بودند، اما دیگر سوخت های فسیلی تولید شده را نمی خواهند.
این یک واقعیت عینی است که رد کردن آن دشوار است زیرا به هسته اصلی سیاست های کشورهای غربی تبدیل شده است که از بحران اوکراین و پیش از آن همه گیری کرونا برای تصویب قوانین، و مقرراتی که منجر به دور شدن از یک کشور می شود سوء استفاده کردند. اقتصاد وابسته به انرژی تولید شده توسط سوخت های فسیلی است. از سوی دیگر، کشورهایی مانند چین را با یک پروژه بین‌المللی می‌بینیم که از مرزهای قاره آسیا فراتر می‌رود و هم آفریقا و هم آمریکای لاتین را شامل می‌شود که بر انرژی تولید شده توسط سوخت‌های فسیلی متکی هستند.
این پروژه ممکن است نیاز به تامین انرژی با قیمت های مناسب و در دراز مدت داشته باشد و چین ممکن است از طریق رئیس جمهور خود شین پینگ، در سفر آتی خود به سرزمین الحرمین، قراردادی پنجاه ساله ارائه دهد که ثبات فروش نفت را برای مدت طولانی خارج از اراده بازارهای نفتی و آینده تضمین کند که قیمت نفت را تعیین می کند.
این در تضاد با تمایل رئیس جمهور آمریکا بایدن برای سوق دادن کشور حرمین شریفین به افزایش تولید نفت خود به منظور کاهش قیمت و مهار تورم قیمت است که پروژه سیاسی داخلی وی در ایالات متحده را تهدید می کند. پاسخ این بود که امکان افزایش تولید وجود ندارد و امروز تصمیم مشترک اوپک پلاس برای کاهش تولید برای افزایش قیمت ها صادر شد، آمریکا که قبلا تصمیم حرمین شریفین را کنترل می کرد کجا بود و امروز کجا قرار دارد؟
همچنین اطلاعاتی وجود دارد مبنی بر این که ولیعهد عربستان سعودی پروژه نمونه شهر خود را همراهی می کند. به همین دلیل دو پروژه مبتنی بر اتصال بیش از حد، که به افزایش فاصله بین کشور حرمین شریفین و غرب کمک می کند، در طرح یک کمربند جاده ای ، به دلیل دو پروژه مبتنی بر اتصال بیش از حد، که به افزایش فاصله بین کشورهای حرمین شریفین و غرب به طور کلی و ایالات متحده به طور خاص کمک می کند در این زمینه باید به عظمت پروژه «NEOM» اشاره کرد که هزینه آن 500 میلیارد دلار برآورد شده است و شهر نمونه غول پیکر در دریای سرخ مقصد سفر مورد انتظار شی پینگ  رئیس به سرزمین الحرمین خواهد بود.
از جمله پروژه های غول پیکر مرتبط با پروژه، NEOM ساخت خط سریع السیر مکه به مدینه، یعنی یک خط قطار سریع السیر به طول 450 کیلومتر است. چین ساخت آن را با هزینه تخمینی 60 میلیارد ریال یا 16 میلیارد دلار به پایان رسانده و سرعت قطار 300 کیلومتر در ساعت است. این دیپلماسی راه آهن چین است! این خط، گسترش خطی است که ریاض را به شهر حدیثه در مرز اردن متصل می کند، که کشور حرمین شریفین را در طرح یک راه شریک می کند. هم چنین گفتنی است، افتتاح این خط بین مکه و مدینه در ماه جاری، شهریورماه، احتمالاً در سفر رئیس جمهور چین به اراضی حرمین شریفین انجام می شود. این پروژه ها علاوه بر پروژه های مشابهی هستند که ترکیه، جمهوری اسلامی ایران، اتیوپی و جیبوتی را به یکدیگر متصل می کند.
مجله بریتانیایی MEED اشاره کرد که پروژه هایی به ارزش 16 میلیارد دلار شامل کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا می شود. در سال 2021، شورای همکاری خلیج فارس با ایجاد یک شبکه ریلی سریع به طول 2100 کیلومتر و پوشش شبه جزیره عربستان، شرق، غرب، شمال و جنوب با هزینه 200 میلیارد دلار موافقت کرد.
چین کاری را انجام می دهد که در آن ما خواستار اتصال راه آهن هستیم و ممکن است به رنسانس کشور و  ارتباطات پرسرعت از طریق راهروهای صنعتی و شبکه های راه آهن برای خط سریع السیر کمک کند و این تحولات چنان مبتنی بر حقایقی است که نادیده گرفتن آنها دشوار است.
جمعیت این کشور نیز در حالی به 31 میلیون نفر رسیده است و حدود نیمی از آن ها زیر 25 سال سن دارند، یعنی کشوری جوان به تمام معنا.
این نسل جدید در کشور حرمین شریفین مانند بسیاری از کشورها به فناوری روز توجه دارند و از این رو جای تعجب نیست که پروژه «NEOM» سعودی برای شهری است که قرار است در آن سوی مرز ساخته شود،این نسل را به خود جذب کرده است.
اگر پروژه سد بلند در دهه پنجاه عنوان رنسانس اقتصادی در مصر و در اکثر کشورهای عربی مشرق به دلیل تأثیرات آن بر ساختارهای اقتصادی بود، پروژه فناورانه «NEOM» بدون توجه به مشاهدات بسیار، ممکن است از همین اهمیت برخوردار باشد که می توان به آن سو هدایت کرد.
با این حال، علاقه رهبری چین به آن چیزی است که نمی توان نادیده گرفت، که بتواند حداقل سطح مثبت آن را نشان می دهد.
این پروژه ممکن است به یک «آزمایشگاه» برای کاربردهای فناوری مدرن برای مهندسی مجدد جوامع و شیوه زندگی تبدیل شود.
هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که چه نتیجه ای در پی خواهد داشت، اما اگر فناوری مدرن با میراث تاریخی در سرزمین حرمین شریفین و منطقه عربی و اسلامی مخلوط شود، چشم انداز آینده  آن باز خواهد شد .
در بازگشت به واقعیت حال نزدیکی که شاهد آن هستیم بین کشورحرمین شریفین و چین تنها یک گام نیست، بلکه در چارچوب یک سری تصمیماتی است که باید متوقف شود.
این تصمیمات در سطح اتحادهای قدیمی موجود که احتمالاً اصلاح می شوند و برای تشکیل شبکه ای از ائتلاف های جدید که واقع بینانه تر و در راستای تغییر موازنه قوا در سطوح بین المللی و منطقه ای هستند، بازتاب دارد.
اطلاعات حاکی از آن است که پس از دیداری که چین پینگ، رئیس جمهور چین و محمد بن سلمان، ولیعهد محمد بن سلمان در حاشیه اجلاس سران گروه 20 در شهر هانگژو چین در ژانویه 2016 برگزار شد، نزدیک شدن به روابط با چین سرعت بیشتری گرفت.د آنجا تصمیم گرفته شد مبادلات تجاری و سرمایه گذاری در دو کشور افزایش یابد. آیا اتفاقی است که ولیعهد در آوریل 2016، یعنی بعد از آن دیدار، چشم انداز خود را برای سرزمین الحرمین تحت عنوان «چشم انداز 2030» و پروژه «NEOM» اعلام کرد؟
بیانیه مشترکی که در آن زمان منتشر شد، بر ادامه تلاش های مشترک برای توسعه ابتکار یک جاده، کمربند ی در سطح زمینی و در سطح دریایی تاکید کنند. در این بیانیه، چین همچنین تعهد خود را نسبت  به توسعه زیرساخت های کشورهای عربی که خواهان مشارکت چین در آنها است، ابراز دارند. از سوی دیگرتوسط تعدادی از ناظران برای نموونه ، کماثیو هارت و ام.کی. بهادرکومار، اما به عنوان مثال نه محدود به این،است که روند مثبتی که در کشور حرمین شریفین در حال وقوع است، مبتنی بر عقل سلیم و تلاش های آرام روسیه و چین است که به دنبال ایجاد یک معماری امنیتی منطقه ای و جهانی در خارج ازهژمونی آمریکا و غرب هستند.
نشانه های زیادی برای این روند وجود دارد، از جمله باز شدن مرزها در سال 2020 بین کشورهای حرمین شریفین و عراق و نقش عراق در پیشبرد گفتگو با تهران.
شایان ذکر است که بیانیه های صادر شده در مورد پیشرفت گفت و گو و ضرورت آن برای برقراری امنیت در خلیج فارس و میادین داغ منطقه عربی. شاخص دیگر، اتصال راه آهن بصره-شلمشه است که به عنوان بخشی از طرح یک طرفه، 1500 کیلومتر راه آهن بین ایران، سوریه و لبنان را از طریق عراق به هم متصل می کند.

بهبود روابط تهران و ریاض نتیجه تلاش روسیه و چین برای متقاعد کردن ریاض است که جمهوری اسلامی ایران بخشی از پروژه بزرگ اوراسیا و شبکه راه آهن و ایجاد جاده  های استراتژیک بین شرق و غرب آسیا و بین شمال  و جنوب آن، از جمله کشور شبه جزیره عربستان. همچنین لازم است به بهبود روابط با ترکیه پس از تنش شدیدی که بین دو کشور به ویژه در بحران با قطر حاکم شد، اشاره کرد .
حالا دیگر نقش چین در نزدیک شدن به کشور حرمین شریفین در حال به ثمر نشستن است. رئیس شرکت آرامکو اعلام کرده است که امنیت نفت چین ازاولویت اصلی این شرکت است. این به معنای موافقت با تامین نفت چین به مدت پنجاه سال است.از طرف دیگر این بدان معناست که کشور حرمین شریفین نمی تواند به درخواست های آمریکا برای انتقال نفت خود از آسیا به اروپا که به دلیل عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین و تحریم های اروپا با بحران خفه کننده ای مواجه خواهد شد، پاسخ دهد.
این بحران ممکن است ثبات کشورهای اتحادیه اروپا، انسجام سیاسی و اجتماعی را از بین ببرد و اروپا را به تاریکی فاشیسم در حال افزایش و زوال اقتصادی بکشاند.
تقاضای آمریکا از کشور حرمین شریفین برای کنار گذاشتن اوپک +، شریک اصلی خود در تضمین ثبات در بازار نفت از نظر تولید، و دور شدن از چین به عنوان بازار اولیه (حدود 25 درصد از صادرات نفت از … کشور حرمین شریفین) اگر نتواند تولید نفت خود را افزایش دهد تقاضای غیرقابل اجرا است.
علاوه بر همه این موارد، لفاظی های دولت فعلی آمریکا، به ویژه رئیس جمهور نسبت به کشور حرمین شریفین و ولیعهد، دیگر در ریاض قابل قبول نیست.
شاید در ریاض این شرط وجود داشته باشد که انتخابات میان دوره ای ایالات متحده در نوامبر 2022 ممکن است اکثریت جمهوری خواهان را در کنگره ایالات متحده به ارمغان بیاورد که ممکن است توانایی کاخ سفید را در تحرکات خارج از کشوررا فلج کند.
این انتخابات همچنین ممکن است راه را برای بازگشت ترامپ رئیس جمهور آمریکا به کاخ سفید هموار کند. اما این شرط بندی ها ممکن است با حقایق مادی در میدان، از جمله تحولات و نزدیکی با کشورهای بلوک اوراسیا و ورود کشور حرمین شریفین به سیستم بریکس و شاید مشارکت در سازمان همکاری شانگهای، معکوس شود.
اما برای هر حادثه اخیر، روندی که شروع به شکل گیری کرد ممکن است واقعیت جدیدی ایجاد کند که ایالات متحده ممکن است بدون این که بتواند آن را تغییر دهد، خودش را با آن وفق دهد.
منطقه عربی، و به ویژه در شبه جزیره عربستان، وارد مرحله انتقالی شده که نیاز به بررسی تغییرات در موازنه قوا و امکان سنجی ائتلاف هایی که در دهه های گذشته بافته شده ، اختصاص دارد.
نمی توان مطمئن بود که کشورهای عربی به طور کلی روابط خود را با غرب قطع خواهند کرد، اما دیگر نمی توانند از درماندگی و سردرگمی کشورهای غربی در برخورد و مقابله با بحران های چند جانبه اعم از بحران های بهداشتی، اقتصادی، مالی، نظامی و یا سیاسی چشم پوشی کنند.
سیاست ایالات متحده حالا دیگر وارد مرحله عدم تعادل داخلی شده است. اکنون شاهد بحران حاکمیتی است که ممکن است به بحران موجودیتش تبدیل شود. در این مدت، دیگر قادر به برجسته کردن ویژگی‌های قدرت سیاسی، نظامی، اقتصادی و مالی نخواهد بود،  که همین باعث  می شد 99 درصد از کارت‌های بازی را در اختیار داشته باشد.
قدرت واقعی ایالات متحده آنقدر که نتیجه شرایط خارج از کنترلش است، نتیجه توانایی های خودش نیست و این عقل عرب است که هنوز به قدرت واهی ایالات متحده اعتقاد دارد. آیا  اکنون نخبگان عرب حاکم موعظه خواهند کرد و به خود خواهند آمد و تصدیق خواهند کرد که مالکیت اوراق در دست آن هاست نه در دست آمریکا؟ معیاری که ممکن است به این پرسش پاسخ دهد، بازگشت سوریه به اتحادیه عرب با شرایط خودش است و نه با کشورهای غربی.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله