پوشیدن لباس سبز سپاه نماد همبستگی ملی یا ادغام راهبردی؟

با تروریست خواندن سپاه، نمایندگان مجلس به نشانه حمایت ومحکوم کردن این اقدام لباس پاسداری پوشیدند.
برای نظام جمهوری اسلامی بسبج سیاسی ویکدست نشان دادن کل حاکمیت در برابر این پدیده امری طبیعی است ،اما آنچه این پدیده را اشتباه می کند، پیامی است که در این اقدام نهفته است.
یکی از پیامدهای تروریست خواندن سپاه پاسداران ،افق احتمالی رویارویی نظامی است هر چند در کوتاه مدت امکان آن اندک است.
اما در میان مدت و متناسب با واکنش طرف ایرانی و آمادگی متحدان منطقه ای وغربی امریکا ،زمینه درگیری نظامی نیز افزایش می یابد.

در این شرایط نمایندگان مجلس با پوشیدن لباس سبز ،خطاهای راهبردی متعددی مرتکب شدند، خطای اصلی در ژست وفضای نظامی دادن به کل ساختار حاکمیت بود. فراموش نکنیم مجلس نهاد تامین بودجه رسمی کل ارکان حاکمیت است واین اعلام همبستگی ادغام گونه به مثابه تعیین واولویت دادن شرایط کشور براساس اولویت های دولت ترامپ در تحمیل شرایط نظامی به کشور است.

عجیب است کشوری که تجربه بهانه جویی صدام را در حمله به ایران در پس پیشانی دارد،چگونه خود با دست خود این بهانه را برای دولت ترامپ فراهم می سازد؟
هر چند اختیارفرمان جنگ وصلح وفق قانون اساسی جمهوری اسلامی با مجلس نیست، اما مجلس نباید با گرفتن آرایه نظامی ، نمادگی از آمادگی برای ورود به شرایط جنگی تبدیل شود.
مجلس به عنوان یک قوه مستقل باید در کاهش تنش بکوشد وفضا را برای میدان داری سیاسی بگشاید نه آنکه خود با اقدامی احساسی، روزنه سیاست ورزی را کور کند و به بازی نظامی گری ولو با توجیه مثبت دامن بزند.
برای عبور از این فضا ،مجلس فرصت گفتگوی مدنی را فراهم آورد واز نیروهای ملی مستقل بخواهد در تصحیح راهبردهای ملی با امکان اثرگذاری مشارکت فعال کنند.
منبع: کانال تلگرامی نویسنده

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله