منطقه عربی احساس می کند که لحظه شیعه به پایان رسیده است ودرخشش «هلال ماه» با آن کم رنگ شده است. مجله اکونومیست گزارشی در مورد کاهش جزر و مد شیعیان منتشر کرد و درخشش هلال شیعی شروع به کمرنگ شدن کرد. در این مجله آمده است که زیارت ضریح بزرگ تازه ساخته در بزرگ ترین قبرستان جهان در شهر نجف به زیارتگاه بسیاری از ساکنان این منطقه تبدیل شده و هدف از آن استقبال از دو قهرمان شیعه در عصر جدید است؛ قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران و نفر دوم ابومهدی المهندس فرمانده گروهی از شبه نظامیان شیعه!
هر دو این اشخاص، سه سال پیش در حمله آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد کشته شدند. ابومهندس در قبرستان صلح که آرامگاهی جدید است به خاک سپرده شده و سلیمانی در جنوب ایران مدفون شده است.
در همین حال به نظر می رسد که اتوبوسی از زائران از لبنان، بحرین، ایران و عراق برای زیارت حرم و ادای احترام به دو مردی که به جامعه که نماینده 15 درصد مسلمانان جهان هستند، لحظه نادری از پیروزی در منطقه را هدیه کردند، سرازیر می شوند.
یک مرد مسلح لبنانی با اشاره به برتری سنیها در قرنهای گذشته در مصر، عربستان سعودی و ترکیه گفت: «ما هرگز در خاورميانه كفشكش و نظافتكننده خيابان هم نخواهيم بود.
اما نکته طنز ماجرا این است که حمله آمریکا به عراق در بیست سال پیش دلیل بازگشت و ظهور شیعیان بوده است. انقلاب اسلامی در سال 1979 در حالی به پیروزی رسید که توانست جایگاه این فرقه را بیش از پیش بالا ببرد، اما در نهایت این فروپاشی رژیم صدام حسین بود که نشانگر گسترش آن شد.
رژیم صدام با یک نظام سیاسی جایگزین شد که شیعیان را در وهله اول حاکمیت و تصمیم گیری قرار داد و به بهار عربی در سال 2011، که خاورمیانه را تکان داد، کمک کرد تا ایران بیشتر از قبل وارد عرصه شود و خلا قدرت را پر کند.
شبهنظامیان شیعه از دوردستهای افغانستان و پاکستان به سوریه سرازیر شدند و اکنون نیز در لبنان، حزب الله به قدرت سیاسی غالب تبدیل شده است. در یمن، یک جنبش سیاسی احیاگر تحت لوای حوثی ها وارد صنعا پایتخت شده اند و از شمال، غرب و شرق، حوثیها حملات پهپادی را علیه عربستان سعودی، مرکز اسلام سنی، حمله به کاخهای سلطنتی در ریاض، پایتخت، انجام دادند و برای مدت کوتاهی مانع از عرضه نفت عربستان شدند.
در سال نیز ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن نسبت به «هلال شیعی» جدید که جهان سنی را به خطر می اندازد، هشدار داده بود.
البته که زیارتگاه های دینی در نجف و کربلا بیشتر از مکه بازدیدکنندگان را به خود جذب می کنند. مبارزان شیعه دولت اسلامی را نیز شکست دادند که در بیشتر مناطق عراق و سوریه خلافت ایجاد کرده بود و توانستند در ادامه زرادخانه ای متشکل از 150000 موشک به سمت اسرائیل جمع آوری کرد و آرزوی دیرینه رسیدن به دریای مدیترانه از طریق عراق و سوریه به لبنان را محقق ساختند.
با همه این موارد اما این حس وجود دارد که لحظه مهم برای جهان شیعه تمام شده است. ایران، مرکز شیعیان، در داخل و از ناحیه رهبری قدیمی و مردد خود با مشکلاتی مواجه است. از سوی دیگر، عراق گرفتار فساد، خشونت پراکنده و حکومت داری ضعیف است و چندین بحران در هر دو کشور در حال وقوع است.
یکی از دلایل این است که روحانیون شیعه در مدیریت اقتصاد خوب نبوده اند، که منجر به کاهش درآمد، سقوط ارز و نرخ تورم بالا در سراسر هلال شیعی شد و قیمت ارز سوریه در برابر یک دلار آمریکا به 7550 پوند رسید که در مقایسه با نرخ مبادله قبل از بهار عربی در سال 2011 که 47 پوند در برابر دلار بود، افزایش بسیار زیادی داشته است.
اقتصاد ایران نیز از زمان خروج آمریکا از توافق هسته ای در سال 2018 آسیب دیده است. نرخ ارز ایران از 45000 ریال در هر دلار به 580000 ریال کاهش یافت که این رقم تا پیش از انقلاب در سال 1357 برابر هر قیمت دلار، 70 ریال بود.
اکنون دیگر شاید عراق با توجه به ارتباطش با اقتصاد جهانی تحت نظارت آمریکا آمادگی بیشتری برای رهبری موج شیعه داشت، اما رهبران آن ثروت نفتی خود را هدر دادند. در سرتاسر منطقه، رهبران شبه نظامیان شیعه از بازار سیاه سوء استفاده کردند و بر قاچاق و حلقه های تولید مواد مخدر نظارت داشتند. حتی در لبنان که مرکز بانکداری خاورمیانه به شمار می رفت، رهبران حزب الله به سوء مدیریت فاجعه بار اقتصاد کمک کردند.
دموکراسی در ایران که خود را به عنوان نمونه ای از حکومت شیعی حتی در دایره باریک حکومت دینی معرفی کرده بود نیز کمرنگ شده است.
مشارکت در انتخابات 2021 برای ایران کمترین میزان از سال 1979 بود. این میزان در میان شیعیان عراق از 80 درصد پس از فروپاشی رژیم صدام حسین به بیش از نیمی و شاید 20 درصد در سال 2021 کاهش یافت، یعنی از زمانی که نامزدهای مستقل در نظرسنجی ها در حومه جنوبی برتری داشتند و در بیروت، پایتخت، حمایت از حزب الله که هنوز بر مناطق تسلط دارد، گفته می شود به طور محسوسی ، کاهش یافته است.
شاید مهم ترین تصویر کاهش موج شیعیان، خود ایران باشد که از سال گذشته شاهد تظاهرات بوده و اگر چه کشور با تظاهراتی که در شهرها شروع می شود و سپس به مناطق گسترش می یابد بیگانه نیست، اما اعتراضات سال گذشته شامل کارگران نیز می شود که پس از طبقه پایگاه نظام و دانشجویان و حتی طبقه متوسط به عرصه آمده اند. اکنون نیز بر اساس یک نظرسنجی، 80 درصد مردم ایران از تظاهرات کنونی حمایت می کنند.
یکی از دلایل نزول این هلال شیعی نیز شاید این است که روحانیون شیعه در مدیریت اقتصاد خوب نبوده اند که منجر به کاهش درآمد، سقوط ارزها و نرخ تورم بالا در سراسر هلال شیعی شد.
عراق شاهد تظاهرات علیه روحانیون حامی نظام سیاسی بود و بر روی بنری در بغداد نوشته شده بود: «به نام دین، دزدان ما را دزدیدند» و اکنون روحانیونی که در مساجد طبقه متوسط بغداد خطبه می خوانند، دیگر نمازگزاران را جذب نمی کنند. یک مطالعه نشان داد که بسیاری از شیعیان عراقی به مراجع احترام می گذارند، اما آن ها دستوراتشان را بدون بحث انجام نمی دهند، به ویژه در تعهد شخصی.
آیتالله خامنهای، رهبر ایران نیز اکنون 83 سال سن دارند و هیچکس از برنامههای جانشینی او اطلاعی ندارد و این که کدام یک از شخصیتهای موجود میتوانند عزت جمهوری را برگردانند نیز محل سوال است.
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور عمامه زده ایران، از سوی روحانیون که فاقد صلاحیت های مذهبی او را به سخره گرفته اند، پذیرفته نمی شود. در مورد مجتبی پسر خامنهای، وی صلاحیتهایی از قم دارد، اما انتصاب او ضربهای به حکومت موروثیای است که انقلاب لغو کرد.
گزینه ها محدود باقی می مانند. زیرا خامنه ای رئیس جمهور سابق، محمد خاتمی را که خواستار تغییر ریشه ای رژیم بود، ساکت کرد. علی اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور اسبق را نیز تا زمان مرگ تحت تعقیب قرار داد و میرحسین موسوی کاندیدای سابق ریاست جمهوری که مدتی پیش خواستار رفراندوم در مورد جمهوری اسلامی شده بود نیز حصر خانگی کرده است.
کسانی هستند که حدس می زنند که فرمانده سپاه پاسداران، حسین سلامی، اگر روحانیون نتوانند کشور را حفظ کنند، قدرت را به دست خواهد گرفت. به گفته یک تحلیلگر سیاسی در تهران، شاید به ایرانیان یک «قرارداد اجتماعی» جدید نیز پیشنهاد شده است.
سپاه پاسداران بر ارتش، اطلاعات و نیروهای امنیتی تسلط دارد و 40 درصد اقتصاد کشور را در دست گرفته است و از این رو، کودتا منتفی نیست. اگر واقعاً این سناریو اتفاق بیافتد، سپاه ممکن است روحانیت را به حاشیه ببرد و سعی کند با غرب ارتباط برقرار کند و ممکن است راه را برای بازرگانان و حتی مهاجرانی که با نهاد مذهبی در تضاد بوده اند باز کند.
سپاه ممکن است حمایت از متحدان ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن را کاهش دهد و بر اساس توافق اخیر با عربستان سعودی استوار شود.
در عراق نیز روحانیون با بحران جانشینی روبهرو هستند، زیرا مراجع حکومت را کنترل نمیکنند، بلکه ترجیح میدهند نظام سیاسی را از پشت به جلو ببرند، به استثنای مقتدی صدر که تصمیم گرفت در موضع اصلی و برابر رهبری کند.
با این حال، سیاستمداران مدتهاست که از آیتالله العظمی علی سیستانی (92 ساله) به ویژه پس از ظهور دولت اسلامی در سال 2013 مشاوره میگرفتند، اما ایشان در دوره اخیر بدون جانشین عقبنشینی کردند.
یک مفسر شیعه می گوید که: زمان مرجعیت تمام شده است. شاید مقتدی صدر جاه طلبی برای جانشینی سیستانی داشته باشد، اما تعدادی از نیروها در عراق در مقابل او ایستاده اند.
از زمان ترور سلیمانی در سال 2020، تهران برای کنترل گروه های نیابتی خود در کشورهای عربی مشکل داشته است. یک مفسر لبنانی در پاسخ به این سوال که چرا حزب الله با توافقنامه تعیین مرزهای دریایی با اسرائیل موافقت کرد، گفت: «آن ها می پرسند چرا باید مأمور ایران بمانیم؟
در مورد بشار اسد نیز او در حال اجرای برنامه های دیگر خود است، زیرا پایتخت های کشورهای حوزه خلیج فارس از او استقبال کرده اند. عراق و ایران اما همچنان دو کشور قدرتمند شیعه هستند، اما در شرایط سختی به سر میبرند و آن ها و متحدانشان در منطقه دست به قمار زده اند و در کل منطقه، با توصیف ملک عبدالله دوم از هلال شیعی دیگر ترسی وجود ندارد.