« با یاد گرامی مرحوم مهندس وحید میرزاده، محقق و تاریخنگار کودتای 28 مرداد، که به رحمت ایزدی پیوست.»
مبارزات ملی و در نتیجه پارادایم «ملی»، برای استقرار دموکراسی و استقلال در برگیرنده همه گرایشها بوده و هویتی را نفی نمیکرد. جبهه ملی در دوران دکتر مصدق به عنوان یک ائتلاف فراگیر شامل ناسیونالیستها، مذهبیها، چپ میانه و… بود و هیچیک بر دیگری سلطه نمییافت.
معنی واژه «ملی» برآمده از تجربیات و مبارزات ضداستعماری و تاریخی معاصر بوده است، نه از موضع ضد دینی و در جهت دوقطبی کردن جامعه. این اواخر در ادبیات سیاسی روز سوءتفاهمی در مورد واژه «ملی» پیش آمده است. در طول زمان و با سپری شدن مراحل مختلف تاریخی، مفاهیم و واژهها بار معانیشان، چه فرهنگی و چه سیاسی، تغییر میکند. مفاهیم و واژهها همچون ظرفی هستند که تجربیات تاریخی محتوا و فرهنگ سیاسیشان را دستکاری میکند. با روشمندی تاویل و هرمنوتیک شاید بتوان مفاهیم را حتیالمقدور به جایگاه تاریخی خودشان نشاند و به این وسیله رابطه بهتری بین «متن»، «تاریخ» و «مفهوم» ایجاد کرد.
بیشک معانی و فهم مقولات اجتماعی در بستر تاریخ و در پرتو تحولات تاریخی شکل میگیرند. تفسیرهای ذهنی و مفاهیم گفتمانی، زمانی موثر هستند که با نبض تاریخ هماهنگی داشته باشند. در صورتیکه تعبیر و تعریف مقولات از تحولات تاریخی عقب مانده، یا اگر با کنش ذهنگرایی آن مقولات از تحولات عینی تاریخ سبقت بگیرند، ارتباط و پیوند اجتماعی خود را از دست میدهند. بهعنوان مثال، در بستر تحولات تاریخی اخیر، اکنون مقولات و مفاهیمی چون جریان فکری «چپ»، «استقلال»، «آرمانگرایی»، «واقعگرایی» و «ملی» در تکاپو هستند که معنی مشخصی در کل چارچوب گفتمان قالب امروزی پیدا کنند.
در گفتمان سیاسی امروز جدالی است در تعریف مقوله «ملی»، به اینگونه که بعضی هویت ملی را در تقابل با سپهر دینی قرار میدهند. در این کجفهمی تاریخی، متاسفانه تعدادی از متفکران، موفقیت و کامیابی یکی را در نفی دیگری میبینند. ولی
ملی، چگونه «ملی» شد؟
معنی و بار سیاسی واژه «ملی» در خلأ تاریخی شکل نگرفته است. مفهوم مقوله «ملی»، در دل نهضت ملی ایران شکل گرفت. در آن دوره، این جنبش مردمی حول محور ملی کردن صنعت نفت به رهبری دکتر محمد مصدق بسیج شده و در نتیجه در مقابل سیاست کلنیالیسم انگلستان، دربار و ایادیشان در ارتش قرار میگرفت. هدف نهضت ملی ایران آن بود که با ابزار دموکراتیک، صنعت نفت در دست و کنترل مردم ایران-و در دست دولت منتخب مردم به نمایندگی از جانب مردم کشور- باشد. به عبارتی، هدف آن بود که صنعت نفت ملی و دولتی شود، بهطوری که مقوله «ملی» مخالفت با نفوذ استعمار را تداعی کرده و منعکسکننده مفهوم «استقلال» بود. به این معنی که این نفت خودمان است، ما مستقل بوده و مستعمره انگلیس نیستیم.
در حقیقت، در مرحلههای تاریخی مشروطیت و نهضت ملی نفت، مقوله «ملی» به مفهوم استقلال گره خورد. این تعریف برآمده از تحولات تاریخی، منافاتی با دین نداشت. در دوران مشروطیت، در شهرها و مناطق مختلف، کمیتهها و «شوراهای محلی» مطرح شد. در این راستا، مجلس «شورای ملی» نام گرفت که نماینده سراسر ایران بوده، و نشاندهنده یکپارچگی کشور باشد.
بررسی اهداف، جایگاه تاریخی و نامگذاری «جبهه ملی» در آن مقطع نیز، همین قرائت را میرساند. در اعتراض به آزاد نبودن انتخابات دوره شانزدهم مجلس، عدهای به همراهی دکتر محمد مصدق در دربار تحصن کردند. این اقدام اعتراضآمیز نطفه پیدایش ائتلاف جبهه ملی بود که در سال 1328 شکل گرفت. این تشکل ائتلافی از احزاب، شخصیتها و نیروهایی بود که از ملی شدن صنعت نفت و برنامه دموکراتیک دکتر مصدق حمایت میکردند.
مبارزات ملی و در نتیجه پارادایم «ملی»، برای استقرار دموکراسی و استقلال در برگیرنده همه گرایشها بوده و هویتی را نفی نمیکرد. جبهه ملی در دوران دکتر مصدق به عنوان یک ائتلاف فراگیر شامل ناسیونالیستها، مذهبیها، چپ میانه و… بود و هیچیک بر دیگری سلطه نمییافت.
ناسیونالیسم مذکور برخلاف ناسیونالیسم سلطهگر و ویرانگر اروپایی اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، تاکید بر استقلال، عدالت اجتماعی و جنبه مبارزه با سلطه استعمار و استبداد داشت و به هیچوجه برتریطلبی قومی و سلطه بر جوامع دیگر را مجاز نمیدانست. بینش ملی فوق نوعی از همبستگی جهانی را نیز تداعی میکرد که با شوونیسم تنگنظر در تقابل بود.
از تاثیر و برکات چنین بینشی، جنبشهای ضداستعماری در کشورهای تحت سلطه استعمار شکل گرفت و ملتهایی چون مصر و اندونزی و کنگو همان تجربه ملی ما را تکرار کرده و بعد از آنهم بر پایه چنین مبارزاتی اجلاس کشورهای غیرمتعهد تشکیل شد که مضمون اصلی این تجمع هم برآمده از جنبش ملی و ضد استعماری کشور ما بود.
در بررسی اهداف، جایگاه تاریخی و نامگذاری «نهضت مقاومت ملی» درست بعد از کودتای 28 مرداد نیز همین قرائت را از مقوله «ملی» میرساند. احزاب و شخصیتهایی از جامعه مدنی بهطور مخفی گردهم آمدند که در مقابل کودتای انگلیسی-آمریکایی مقاومت کنند.
مقوله «ملی» در مقایسه، یا رقابت با هویت اسلامی تعریف نشده است. چراکه در صفوف مبارزین ملی، نیروها و رهبران مذهبی و سکولار هر دو در کنار هم حضور قوی داشتند. در عین حال در فرهنگنامه (میراث) نهضت ملی، نیروهایی «ملی» تعریف شده و در طیف «ملی» قرار گرفتهاند که «منافع ملی» را اصل قرار داده، در مبارزات ملی کردن صنعت نفت همراهی کرده و به انتخابات آزاد مجلس نیز متعهد بودند. در طرف مقابل، نیروهای مخالف دکتر مصدق و حامیان کودتا، مانند دربار، شبکه نیروهای متصل به سفارتخانههای خارجی و فئودالها، همگی با توسل به قدرت خارجی در صحنه سیاست حاضر بودند و منافع ملی کشور را فدای مطامع خود کرده که از اینرو ضدملی شناخته شدهاند.
از یک طرف در جبهه ملی بعضی شخصیتها و نیروها تمایلات مذهبی داشته و از طرف دیگر به رغم آنکه برخی روحانیون نسبت به مبارزه ملی شدن نفت و کودتای 28 مرداد 1332 منفعل بوده، عده بسیاری از روحانیون متعهد به جنبش «ملی» پیوسته بودند، افرادی چون آیتالله سید محمد تقی خوانساری، آیتالله شیخ بهاءالدین محلاتی، آیتالله ابوالقاسم کاشانی، آیاتالله سید ابوالفضل و سیدرضا زنجانی. همچنین روحانیونی مانند دکتر آیتالله مهدی حایری فرزند شیخ عبدالکریم حایری یزدی، در انتخابات دوره هفدهم مجلس کاندیدای ملیون از یزد بوده است و در عین حال آقایان حاج سید جوادی و صفایی از قزوین به مجلس راه یافتند.
از قدیمالایام و دوران امپراتوری روم، سلطه خارجی و استعمار بر اصل «اختلاف بینداز و حکومت کن» استوار بوده است و به زبان لاتین Divide et impera خطاب میشد. سعدی هم در این زمینه میگوید: چو در لشکر دشمن افتد خلاف، چرا تیغ باید کشید از غلاف. هر بار که فرصت تاریخی دست میدهد و مقداری اسناد و مدارکی از منابع و آرشیوهای مختلف استخراج میشود، درک تاریخی ما را از وقایع کودتای 1332 روشنتر میکند. با آنکه سازمان اطلاعاتی سیا از در اختیار گذاشتن تمامی مدارک کودتا در آرشیو خود بعد از 50 سال به بهانه «امنیت ملی» ممانعت میورزد، اطلاعات جدیدی از منابع مختلفی در مورد جزییات سرنگونی دولت قانونی دکتر مصدق به دست آمده که در پرتو این اطلاعات، نتایج سیاسی- تاریخی تازهای گرفته میشود.
یکی از طراحان اصلی پروژه آژاکس (کودتا)، از تحلیلگران سرویس اطلاعات سیا وابسته به دانشگاه پرینستون آمریکا شخصی است به نام دکتر دونالد ویلبر. وی در ماه مارس 1954 یعنی چهار ماه بعد از کودتای 32، گزارشی برای قسمت آرشیو تاریخی سیا (عملیات سری گزارش 280) تهیه میکند. در این گزارش محرمانه ما به نکات پراهمیتی پی میبریم. برجستهترین نکته، تشریح عملیات صحنهسازی برای ایجاد کدورت بین ملیون و روحانیون بود. این گزارش و مقاله مارک گازیوروسکی (ص 269) توضیح میدهند که تمامی اقدامات تحریکآمیز مثل حمله به مساجد، تهیه نامههای تهدیدکننده، یا توهین به شخصیتهای مذهبی در اشکال مختلف، بهوسیله عوامل ایرانی سازمان جاسوسی انگلیس برای بدنام کردن ملیون و حزب توده، طراحی و پیاده شده بود.
از این درس تاریخی ما باید عبرت بگیریم. منطقی نیست که بعد از 50 سال ما هنوز تحتتاثیر آن پروپاگاندا و تبلیغات دشمنان کشور در مقابل یکدیگر قرار گرفته و به اختلافات دامن بزنیم.
کودتای نظامی 28 مرداد 1332، به دلیل آنکه با پشتیبانی و همکاری نیروهای بیگانه علیه نهضت ملی ایران بوده و دولت دموکراتیک، «ملی» و مستقل را سرنگون کرد، «ضد ملی» محسوب میشود، هر چند که سران و عوامل کودتا به میراث ایران باستان افتخار کنند. این بحث ارتباطی به دینی و غیردینی نیروها نداشته، بلکه تابع عملکرد، جهتگیری و صفبندی سیاسی و نه دینی یا غیردینی نیروها در آن بزنگاه تاریخی بود. « با یاد گرامی مهندس وحید میرزاده، محقق و تاریخنگار کودتای 28 مرداد، که این اواخر به رحمت ایزدی پیوست.»
-گزارش دونالد ویلبر
CIA Clandestine Service History,”Overthrow of Premier Mossadeq of Iran,
November 1952-August 1953,” March 1954, by Dr. Donald Wilber.
http://www.gwu.edu/~nsarchiv/NSAEBB/NSAEBB28/#documents
•
-2 Mark Gasiorowski: “The 1953 Coup d’etat in Iran” International Journal of Middle East Studies, August 1987, P 269
3- مجله دوماهنامه چشمانداز ایران، «نهضت اصلاحی دکتر مصدق»، فرید مرجایی، شماره 18