سرانجام ازمعامله قرن رونمایی شد:سندصلحی اعلام شده و احتمالاً قرارست به بهای جنگ و سرکوب وتحریم به فلسطینیها تحمیل شود.
به گمانم نام مناسبی برای آن اختیار شده است:معامله قرن.این معامله، بیانگرسرشت قرنی است که دودهه ازآن گذشته است.رئیس جمهور آمریکا واسرائیل مطابق با طرحی، بنیانگذاریک نظام آپارتاید تازه شدهاند،سه کشورعربی در محل اعلام طرح حاضرشدهاند، کشورهای عربی دیگر،به استثنای اردن، یا همراه شدهاندیاسکوت اختیار کردهاند
سایرکشورهای دنیا نیز،سکوت یا مواضع مزورانهای اختیارکردهاند. در این میان،معلوم نیست مخالفت گروههای فلسطینی وایران،چه اهمیتی دارد
در قرن بیستم محدودهای برای بی شرمی وجودداشت.اعلام چنین طرحی، طوفانی درمنطقه بر میانگیخت و درجهان نیز، مخالفتهای گستردهای ظهور میکرد.ایدئولوژیها درقرن بیستم هر کدام بر منظومهای ازارزشهای متفاوت تکیه میکردند.لیبرالیسم و مارکسیسم ودراین اواخر اسلام سیاسی، با هم منازعه میکردنداما این نزاع، به تولید وحراست از حدودی ازشرم بین المللی کمک میکرد.گویی طوفان زور و پول و نژاد پرستی وبنیادگرایی وخاص گراییهای دینی همه چیز رابا خود برده است.منجمله ازآنها شرم است
شرم یک واکنش روانی درنتیجه قدرت اخلاقی جامعه است.اخلاق در جامعه داخلی و بین المللی بی اعتبارشده است.حاصلش سیاستمدارانی مثل ترامپ است که شرم نمیکنداگراعلام کند همه موجودیت یک ملت را با پنجاه میلیارد دلارمیخرد.وقتی شرمی در میان نیست،پول و زوراست که دائر مداراست.
امروز لازم است ازخود بپرسیم ما چه کردهایم؟میتوانیم افزایش مقدار زوروپولمان راشمارش کنیم.اما چقدر میتوانیم به حفظ و گسترش حریم شرم درعرصه داخلی یا جهانی افتخار کنیم؟
ماانقلابمان را فرهنگی واخلاقی میخواندیم. انتظار میرفت حریمی از شرم و اخلاق درعرصه منطقهای و جهانی ایجادکرده باشیم تا هر سیاستمداری رادر تله مبارک شرم بیاندازیم.اگربه جای آنکه صرفاً به تولید ترس دررقیب وحریفمان بیاندیشیم،کمی هم به شرایط تولید شرم میاندیشیدیم،جامعه،منطقه و جهان بهتری داشتیم.