در حاشیه سخنرانی مراسم بزرگداشت مهندس و هاله سحابی

قابل توجه آقای رنانی

اقای رنانی شریعتی را انقلابی و غير توسعه گرا دانسته است .اما رنانی این نقد را از امیرکبیر تا امروز آورده است که مهندس سحابی را متفاوت از همه این افراد نشان دهد.

در زندگی سیاسی – فکری من از افرادی تاثیر به سزا داشته اند. از جمله شریعتی و سحابی . با شریعتی چشم من به جهان گشوده شد برای من داستان رهائی به وجود آمد اما با سحابی من از آسمان به زمین راهبرد هم رسیدیم در اثار شریعتی و سحابی به انداره خود اطلاع دارم.

اما شریعتی چه زمانی زیست و رفت؟ نقد ها به شریعتی سوپر منی است انگار نقادان شریعتی را مرد اندیشه جزئیات و کلیات همه فصول می دانند که از او متنی ساخته اند که خودش هم خویش را این طور نمی دید.

آقای رنانی در سرمشق زمانه شریعتی، همه او را روشنفکری می دانستند که الویت کار فرهنگی را بر سیاست اعلام کرده است پس چندان آن زمان برای مبارزان مطلوب نبود. در همان زمانه مهندس سحابی که بزرگتر از شریعتی بود با توجه به شرایط زمانه از شریعتی در کار سیاسی تندتر بود او حتی با وجود مشی ساسی ،پیام رسان سازمانی مسلح بود این سیاسی تمام عیار که در ان زمان شریعتی را هم نقد می کرد که با توجه به استبداد حکومت او زیادی فرهنگی است.
شریعتی در جوانی رفت با ایده و متفاوت و اثری باز برای انواع تفسیر ها .

اقای رنانی نمی دانم شما شریعتی را با کدام مرجع خوانده اید.مثلا اقای تاج زاده و حجاریان شریعتی را با مرجعیت خمینی و مطهری خوانند. اما امثال من شریعتی را با مرجع خودش خواندیم البته بی عیب نخواندبم اما با ولایت فقیه و هم مجاهدین مرز بستیم این کاری بود که بعد خیلی ها بهتر از ما انجام دادند اما مهم زمان بود که ما در ان زمان چنین کردیم این مرز بندی با این دو تفکر ویران ساز بدون شریعتی برای ما عملی نبود.

سرمشق زمانه عوض شده سحابی حکومت دینی و هم سازمان برنامه و بودجه را تجربه کرد و در این پارادیم یا سرمشق، سحابی خلق شد که من و امثال من از او بهره بردیم اما تمام کسانی که دور سحابی در کنارش او یاری دادن از بنیان های اندیشه شریعتی سیراب شده اند اینها را هم را ببینید.

سحابی با این افراد سوسیال دموکراسی و توسعه را بسط داد.نه سحابی سوپر من بود نه شریعتی.

شما در قضاوت باید تاریخ زمانه و سرمشق ها را ببینید که در تحلیل خود ندیدید.
در خاتمه خاطره ای دارم از دوران زندان از نظر مجاهدین ما مبارز نبودیم با وجود زندان کشیدن، چون مجاهدین شریعتی را خرده بوژوای راست می دانستند که روشنفکر است. از نظر برخی از جریان های رادیکال ما مبارزان رمانتیک بودیم چون عنصر روشنفکری و روبنا برایمان اصل بود یعنی ما اگاهی را عمده می کردیم.

در دوره اصلاحات زمانی که باد در پرچم لیبرالیسم افتاد، باز اصلاح طلبان ما را چپ می دانستند چرا که هم سحابی و هم شریعتی به ما کمک می کردند که آزادی را با عدالت بخواهیم.

اقای رنانی شریعتی را دوباره با دید انتقادی و اما دقیق بخوانید. سرمشق های زمانه را هم در خوانش خود در نظر بگیرید.
شریعتی اندیشه اش دارای فراز نشیب است و نقد هم به آن وارد است. اما دیالکتیک یا هرمنوتیک فهم به ما می گوید که نمی شود شریعتی را ساده نقد کرد .

اقای رنانی این را قبول دارم که روشنفکری ما ترجمه اندیش است اما روشنفکرانی مانند سحابی و شریعتی و دیگرانی هستند که التقاطی اند و گاه خودشان هم می اندیشند، البته نه بی اشکال.

پ-ن جریانی که با نام ایران فردا دور مهندس سحابی شکل گرفت اکثرا جوانان دهه 1360 بودند که متاثر از شریعتی با سابقه جنبش مسلمانان مبارز که سحابی را هم یاری دادندو هم یاری گرفتند.البته من در آن دوره زندان بودم جز این افراد نبودم.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله