عقب نشینی مسئولین فرهنگی کشور و طرح برخی حرفها برای خوشامد نیروهای تندرو نتیجه معکوس خواهد داد. هنگامی که مسئولین فرهنگی کشور عقب نشینی می کنند و حرفهایی می زنند که با پیام و شعارهای انتخاباتی آقای روحانی نمی خواند، نه تنها نیروهای تندرو را نمی توانند جلب کنند بلکه حمایت نیروهای حامی خود را هم از دست می دهند. این موجب تضعیف آنها خواهد شد و پایگاه کسانی که از آنها رای آورده اند را هم از دست می دهند و پایگاه مقابل را نیز که از ابتدا مخالف آنها بوده است به دست نخواهند آورد.
اظهار نگرانی اخیر آیت الله خامنه ای در رابطه با مسائل فرهنگی با ارجاع به صحبتهای رئیس مجلس خبرگان و دغدغه هایی فرهنگی است که ایشان مطرح کرده بوده است. این دغدغه ها در بیانیه ى پایانی اخیر پانزدهمین اجلاس رسمى مجلس خبرگان رهبرى دوره ى چهارم منعکس شده است. در دغدغه های آقای خامنه ای مسائل اساسی و متینی وجود دارد. اما به گونه دیگری مطرح شده است و فکر می کنم که در مجموع این اخبار، آدرس اشتباهی که داده شده، و نگرانی ها به اموری سطحی کاهش پیدا کرده، ناشی از چشم بستن بر واقعیتهای موجود جامعه است.
در این مباحث اخیر فرهنگی، دو نکته قابل توجه است: یکی کاهش دادن مشکلات فرهنگی به برخی امور رفتاری سطحی و فردی، و دوم تلاش برای عقب نشینی مسئولان فرهنگی کشور جهت انسداد فضای سیاسی و فرهنگی .
کاهش دادن مشکلات فرهنگی به امور رفتاری سطحی و فردی:
بی تردید نسل جوان ایرانی در یک بحران هویتی و فرهنگی قرار دارد، همه ی این بحران را نمی توان به تهاجم فرهنگی خارجی نسبت داد و رفتار حاکمیت را در ایجاد این بحران نادیده گرفت و مضافا بحران را به رفتار های ظاهری و فردی کاهش داد.
بسیار ساده اندیشانه است که گمان می شود مسائل فرهنگی به یک سری ظواهر اسلامی مربوط می شود و اگر جلوی نشر برخی از تولیدات فرهنگی گرفته شود تمام مشکلات فرهنگی حل می شود. مشکلات فرهنگی، ریشه هایی عمیق در جاهای دیگری دارد که باید مستقلا به آن پرداخت.
در این دغدغه ها، آیت الله خامنه ای اشاره می کند که در جریان یک سفر خارجی در زمان ریاست جمهوری شان شاهد بوده اند که در یک کشوری چند سال بعد از انقلاب، روابط تجملاتی دوران قبل دوباره برقرار شده بوده است. ایشان اعلام می کند که در جمهوری اسلامی ایران چنین نیست. در حالی که ما می دانیم و مشاهده می کنیم که در برخی زمینه ها، روابط به وضعیت قبل برگشته و حتی در مواردی بدتر شده است، این روابط را نباید محدود به زندگی شخصی ایشان کرد، بلکه روح تجمل گرایی و تکبر و تلاش برای زراندوزی در برخی از مسولان کشور بیداد می کند، و این روحیه از یک رفتار فردی به یک فرهنگ عمومی و رقابتی تبدیل شده است.
ایشان همچنین به عنوان افتخار اعلام می کنند که جوانان ما نماز شب می خوانند و هنوز دغدغه دینی در اینها از بین نرفته و قوی هم شده است. این مطلب متین و درست است و برخی از جوانان نماز شب می خوانند و گرایشات دینی و پاکدستی صادقانه دارند، اما برخی دیگر جوانانی هستند که دین را رها کرده و به دلیل رفتارهای ناشایست ما به ضدیت با دین برخاسته اند. ایشان به جوانان گروه اول و به حضور آنها در جبهه ها و جنگ هشت ساله اشاره می کند. اما مسئله مهم این است جوانانی که الان نماز شب خوان هستند چرا وقتی که به قدرت می رسند یا وقتی میانسال می شوند به همان روابطی که مورد نقد آقای خامنه ای است بازمی گردند؟
ما امروز با یک نسل جوان «نماز شب خوان سابق» مواجه هستیم که در رقابت سرمایه اندوزی و قدرت طلبی، ارزش های اخلاقی و فرهنگی را به فراموشی عمدی سپرده است، بسیاری از مفاسد از همان نسل برمی خیزد و آنها طی دو- سه دهه استحاله شده و تغییر هویت داده اند و بسیاری از مشکلات فرهنگی در حال حاضر ناشی از سودجویی همان نسل است. اینجاست که می بینیم فساد به قول نماینده مجلس -آقای توکلی- سیستماتیک شده است. با آن نسل جوانی مواجهیم که در جوانی پاکدامن و نمازشب خوان بوده و به جبهه می رفته است اما هنگامی که به قدرت می رسد پیشتاز چنین مفاسدی می شود.
جالب است که در بیانیه مجلس خبرگان در بند یازدهم وقتی اشاره به «تهاجم فرهنگی شدید» می شود در نهایت نسخه ای که می پیچند این است که از مسئولین کشور می خواهند با حمایت از خانواده و سیاست ازدیاد نسل جلوی این تهاجم را بگیرند. گویا اگر ازدیاد نسل بشود و نسل جدیدی تولید شود این مشکلات حل خواهد شد! خیلی تعجب آور است که در بند یازده در کنار دغدغه های فرهنگی اشاره می کنند که مسئولین کشور برای ازدیاد نسل تلاش کنند! مشکلات فرهنگی کاهش یافته است به نگرانی از کاهش نسل. مشکلات فرهنگی کشور و از جمله این که فرهنگ فساد اقتصادی و رشوه و روابط ناسالم و ناکارآمد در کشور حاکم شده اصلا به عنوان فساد دیده نمی شود. شاید گمان می شود اگر نسل جدیدی تولید شود این نسل پاک و پاکیزه خواهد بود، ولی چه می شود که همین نماز شب خوان ها وقتی به قدرت می رسند اختلاس های هزار میلیاردی می کنند. این نتیجه نبودن رسانه های مستقلی هست که چشم بینای جامعه باشند.
تلاش برای عقب نشینی مسئولان فرهنگی کشور:
نیروهای تندرو در حاکمیت تلاش می کنند تا برای از دست ندادن نیروهای خویش، برخی از شعار ها و برخی از سنگرها را حتی اگر شده است به شکل سمبولیک نگه دارند. «امور فرهنگی» نیز در نگاه و ذهن آنان کاهش می یابد به روابط ظاهری انسان ها و چند رمان و چند فیلم که مثلا مسائل شرعی در آنها رعایت نشده است!
در بحث روابط خارجی به دلیل حساسیت موضوع و این که ظاهرا پیغام هم به آنها داده شده که چندان مقاومت به خرج ندهند و چاره ای هم ندارند و برخی از اینها می دانند که این مشکلات بایستی حل شود؛ با دولت به صورت مشروط همسویی نشان می دهند. در مجلس هم می بینیم در بحث هسته ای، به دلایل فوق؛ نمایندگان توانایی مقابله با سیاست خارجی را ندارند. یعنی با این کار جلوی مردم خواهند ایستاد و چه بسا آیت الله خامنه ای هم با این دیدگاه موافق نباشد و به آنها علامت داده باشد که سیاست خارجی با توافق انجام شده است. اینجاست که به سراغ سیاست فرهنگی داخل کشور می آیند. معاونت فرهنگی وزارت کشور، آقای صالحی انسان فرهیخته و با سوادی است، اهل فرهنگ است ومسائل فرهنگی کشور را درک می کند. منتها به نظر می رسد ایشان برای ساکت کردن مخالفین گاهی حرفهایی می زند که من گمان نمی کنم خود ایشان به آن حرفها باور داشته باشد.
عقب نشینی ایشان و دیگر مسئولین فرهنگی کشور، و طرح برخی حرفها برای خوشامد نیروهای تندرو، این پیامد را نخواهد داشت که نیروهای تندرو دست از سر مسئولین فرهنگی کشور بردارند و اجازه دهند فضای فرهنگی کشور، فضایی باز و سالم شود. بلکه نتیجه معکوس خواهد داد. هنگامی که مسئولین فرهنگی کشور عقب نشینی می کنند و حرفهایی می زنند که با پیام و شعارهای انتخاباتی آقای روحانی نمی خواند، اینان نه تنها نیروهای تندرو را نمی توانند جلب کنند بلکه حمایت نیروهای حامی خود را هم از دست می دهند. این موجب تضعیف آنها خواهد شد نه تقویت شان. اینها با برخی از این حرکات، پایگاه کسانی که از آنها رای آورده اند را هم از دست می دهند و پایگاه مقابل را نیز که از ابتدا مخالف آنها بوده است به دست نخواهند آورد.
به نظر می رسد تنها راه مقابله با حملاتی که به مسئولین فرهنگی کشور می شود، مقاومت آنان، حداقل در چهارچوب پیامهای انتخاباتی آقای روحانی باشد که به هر صورت مورد توجه و اقبال رای دهندگان قرار گرفته است و آنها می توانند برمبنای آن منشور، مقاومت کنند تا فضای فرهنگی کشور باز شود.
امروزه، فضاهای فرهنگی- سیاسی داخلی و روابط بین المللی، در ارتباط تنگاتنگی هستند و دیگر نمی توان، این فضاها را بسان جزایری پراکنده و مستقل پنداشت و در هر جزیره ای، سازی جدا کوک کرد.
سایت ملی – مذهبی محلی برای بیان دیدگاه های گوناگون است.