شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان و خاتمی مسول هستند.
لیست امید انتخابات شورا ها را به دو دلیل برده است. 1- شکست رقیب راست.2-اجماعی فراگیر برای انجام اصل اول
اما زمزمه های بعد از پیروزی انتخابات اخیر هم در تشکیل کابینه و هم انتخاب شهردار نشان از اختلاف و سر در گمی می دهد.
اختلاف طبیعی است اما مشکل فقدان مکانیزم رفع اختلاف است که رقیبان را امیدوار کرده است که با به راه انداختن جنگ روانی بر میزان تنش بیفزایند در این راه و مسیر هم به جامعه تزریق نا امیدی کنند.
چاره ای باید کرد.1- کابنیه ای کارا و موثر .
اما بحث ما انتخاب شهردار تهران است.
تا کنون اختلاف برای انتخاب به میزانی است که اعضای جوان شورا و هم نیروهای جا افتاده آن در عمل توان جمع کردن مسئله و موضع گیری کارا را ندارند.
از طرفی اتهام حزبی شدن شهردار مطرح است حتی اختلافات درونی یک حزب هم در انتخاب شهردار موثر است و یک حزب دو کاندیدا در برابر هم می گذارد.
این تنش ها در ادامه خود به تنش میان احزاب و هم شورای سیاست گذاری می رسد
این دو نتیجه از این تنش ها حاصل می شود 1- احزاب دخالت نکنند 2- شورای سیاست گذاری کاری ندارد که انجام دهد و منحل شود.
از طرفی دبیر کل حزب دیگر می گوید شورای سیاست گذاری به خاتمی گزارش دهد و بعد منتظر تعیین تکلیف از شوی وی شود.این نظرات تائیر برانگیز است.
آیا راه حلی است؟
تجربه تلخ شورای اول در حال وقوع است اگر چاره نشود. یعنی تظاهرات افراد شورا بر علیه هم و زمینه خلع ید از بهترین شهردار فراهم شد.
خاتمی و شورای سیاست گذاری مسول کنترل این شورا هستند منتها نه پدر خوانده شورای شهر بلکه مسول هستند که اعضای شورا در انتخاب شهردار و هم عملکرد 4 ساله آن درست عمل کنند یعنی مطابق تعهدی که اعضا داده اند اگر چنیبن نکردند در مرحله اول تذکر دهند و در مرحله بعد با مردم در میان بگذارند.
این روش باعث می شود که احزاب از طریق شورا عالی حضور داشته باشند بدون این که کار به دست یک حرب بیفتد . چرا که لیست امید را یک حزب نبرده است تا شورا حزبی شود.
شورای عالی سیاست گذاری می تواند ترمیم شود اما انحلال شورا یعنی آغازی هرج مرج میان افراد و احزاب درون شورا با هم و حمله دیگر احزاب به شورا که این کشمکش برای مردم آزار دهنده خواهد شد.
انتخاب شهردار در حوزه اختیار شورا است اما عمل کردن به وظایف قانونی شورا به نظارت شورای سیاست گذاری و مسولیت خاتمی می باشد. این نسبت ظریف میان شورای شهر تهران و شورای عالی سیاست گذاری می تواند مفید باشد. این نسبت دخالت نیست.
انحلال شورا دست باند ها و افراد و برخی احزاب را برای دخالت در امور شورا باز می گذارد که نتیجه اش فاجعه است.شهر را صاحب صد کلانتر می کند.
شورای شهر تهران به امید مردم شلیک نکند .
ملاحظه می شود که برخی از افراد ذی نفوذ در روند انتخاب شهردار با پیچیده کردن انتخاب شهردار و خسته کردن اعضای شورا می خواهند فردی را که مطلوب خود می دانند شهردار کنند این عمل مورد انتقاد است .
شورای شهر باید روند انتخاب شهردار را شفاف بیان کند و گزارش بدهد. در غیر این صورت به امید مردم شلیک کرده است .
پس سوال این است که شهردار تهران کیست و چگونه با چه مکانیزمی انتخاب می شود ؟