روحانی و پشت پرده

همین که قرار به سخنرانی یا مصاحبه یا حضور حسن روحانی در مجلس می‌شود؛ عده‌ای اینجا و آنجا نغمه ساز می‌کنند که او “ناگفته‌ها” را خواهد گفت و “پشت پرده‌ها” را افشاء خواهد کرد! تعدادی هم به او نامه می‌نویسند و هشدار می‌دهند که مبادا سکوت یا احتیاط پیشه کند و پشت پردۀ مشکلات کشور را ناگفته بگذارد چرا که در غیر این صورت، مردم از او رویگردان می‌شوند.
روحانی اما در این موارد، همیشه همان سخنانی را تکرار می‌کند که بارها در مراسم رسمی و نشست‌های عادی مطرح کرده است.
این ماجرا برای رؤسای جمهور قبلی هم تکرار شده است. سید محمد خاتمی پس از اصرار اطرافیان به او برای بیان “رازهای مگو” سرانجام اعلام کرد که هر 9 روز یک بار برای دولتش بحران درست کرده‌اند. گویا به زعم خود رازی را بر ملا کرد که جامعه از آن بی خبر مانده بود!. محمود احمدی نژاد هم با همۀ غوغایی که با “بگم بگم” های خود به راه انداخت؛ تمام هنرش پخش فیلمی در مجلس بود که سعید مرتضوی از یکی از برادران لاریجانی برایش تهیه و تدارک دیده بود!
با این حساب، آیا واقعاً راز هولناک و ماجرای محیرالعقولی پشت پرده‌ وجود دارد که رؤسای قوه مجریه گهگاه به افشای آن فراخوانده می‌شوند؟ و اگر وجود دارد؛ آیا کسی جز رئیس جمهور از آن آگاه نیست؟ و اگر چنین است؛ رئیس جمهور حتماً باید آن را در سخنرانی و مصاحبۀ خود افشا کند و راه دیگری برای افشاگری قابل تصور نیست؟
به نظر من دامن زدن به این ماجرای “پشت پرده” چیزی جز نوعی سرگرمی و تفنن نیست. اصلاً ما را چه کار به پشت پرده؟ چرا همین روی پرده را نمی‌چسبیم؟ به قول سعدی شیرازی: رنگ رخسار خبر می‌دهد از سِّر ضمیر! نمایندگانی که در حین نطق رئیس جمهور توان لحظه‌ای ساکت نشستن و تحمل شنیدن را ندارند و دائم با موبایل یا با یکدیگر حرف می‌زنند؛ روی چه حساب و کتابی باید قادر به حل معضلات این کشور باشند؟ این ناتوانی از سر و روی‌شان می‌بارد؛ چه نیازی است آن را به پشت پرده نسبت دهیم.
رئیس جمهوری که موانع و معضلات رسمی و علنی کارآمدی دولت خود را نادیده می‌گیرد و تصویری “دل خوشکنک” از اوضاع ترسیم می‌کند؛ خود مانع تحرک خود است؛ بنابراین، اصلاً نوبت به پشت پرده نمی‌رسد که بخواهیم آن را عامل ناکارآمدی آن تلقی کنیم!

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله