رهبری در چه فکریه؟

چیدمان رهبری آینده برای کنترل حاکمیت با انتصاب صادق لاریجانی به مقام رئیس شورای تشخیص مصلحت بارزتر شد.
در امد نفت و سپاه و نهاد های انتصابی و بنیاد های مالی بال های رهبری نظام برای کنترل حکومت ایران هستند.اما توجه به اصول قانون اساسی در باره رهبری نظام اهمیت انتخاب لاریجانی را به سمت جدید نشان می دهد.
شکل چیدمان ریاست قوه قضائیه و شورای نگهبان و شورای تشخیص مصلحت نظام نشان از نگاه خامنه ای برای اینده نظام دارد. چرا که وی می خواهد حاکمیت انقلاب به سازش و نفوذ مبتلا نشود .
هاشمی و روحانی و خاتمی و حسن خمینی را کانال سازش و نفوذ می داند، نهاد های انتخابی را هم بستر این نفوذ می داند.اخرین سند ادعای ما هم مستند خارج ازدید است که از شبکه ۳ در حال پخش است.
رهبری نظام توان کافی برای مثله کردن نهاد های انتخابی را دارد اما نیروی کافی برای منتفی کردن انتخاب مردم را ندارد پس تلاش می کند حکومت را کنترل کند. این کنترل هم هزینه زا برای ایران و مردم است. البته به این حالت می گویند بن بست ساختاری اما با بالا دستی آقای خامنه ای.
خامنه ای برنده نهائی نیست اما جلوتر از اصلاح طلبان و روحانی افتاده است، باید روشن شود که او در چه فکری است؟
حکومت عجیب و غریب دینی در ایران که بی سابقه بوده است گونه ای از التقاط را نشان می دهد که مقام دینی در جای شاه نشسته است اما ظواهر جمهوریت را نمایش می دهد.
بیش از ۱۰۰ سال است که کهنه در ایران نیمه جان نفس می کشد اما لباس نو پوشیده است پس نه کهنه است نه نو.کهنه در حال جان کندن است و نو هنوز متولد نشده است از دوره مشروطه به این سو هر بار نو متولد شده است مرده بود. پس پوستش را کنده و آن را را به تن کهنه کرده اند که یکبارمحصولش شده است شاهنشاهی مشروطه اما مطلقه . بار دیگر شده است جمهوری اما حکومت ولایت فقیه مطلقه.
حکومت ایران به صفوی مانند نیست اگر چه شباهت های گول زننده به آن را دارد. در صفویه شاه و نظامیان و دیوانیان و روحانیون سر جای خود بودند و مقام روحانی سلطانی نمی کرد و پدیده سلطان-فقیه در دوره صفویه وجود نداشت.
برخی فقیه زادگان در حکومت ایران جایگاه موروثی هم پیدا کرده اند. منتها با پوشش جمهوری خواهی چنین می کنند.
حسن خمینی فقیه زاده – رهبر زاده ای منتظر است که برای اصلاح طلبان در کنار خاتمی و روحانی بدیلی برای مقام رهبری حساب می شود.
خامنه ای با توجه به لاریجانی و رئیسی و بعد مجتبی خامنه ای چیدمانی را در نظر دارد که جلو بدیل اصلاح طلبان را بگیرد.

اگر امتیاز حسن خمینی وراثتی است؛امتیاز رئیسی و لاریجانی عنایت رهبری نظام است و البته بیت قدرتمند وی که زیر نظر مجتبی خامنه ای است.مجتبی که به قول خوشوقت از تمام پسرها به رهبری نظام شبیه تر است.در این وادی است که خامنه ای برای نجات میراث خمینی از دست بازمانده گان آقای خمینی به لاریجانی و رئیسی و پسرش روی کرده است.

اما این چیدمان پست مقام در حکومت برای جامعه ایران پیام تلخی دارد. در نبود خامنه ای سکان دار حکومت می شود مجتبی و رئیسی و لاریجانی و سپاه و بنیاد های زیر نظر این جریان.
موتلفه و راست میانه مانند علی لاریجانی و ناطق نوری می شوند دنباله روتحقیر شده جریان اصلی.اگر قدری تعامل در خامنه ای بود ناطق نوری و یا علی لاریجانی را به ریاست شورای تشخیص مصلحت نظام می گذاشت.
اصلاح طلبان و هم کارگزاران هم می شوند منت کش جریان اصلی نظام اگر بخواهند پست کوچکی در نظام داشته باشند.

اما جامعه ایران از این جریان و انفعال اصلاح طلبان آسیب کلان می بیند، پس باید کاری کرد. البته همیشه هم اتفاقات مطابق خواسته افراد نمی افتد.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله