جلیل شهناز؛ شهنواز تار ایران به میهمانی خاک رفت

جلیل شهناز اگرچه رفت و غبار شد اما زخمه های او در تار در موسیقی ایران خاموش شدنی نیست.

جلیل شهناز را نخستین بار در جشن هنر شیراز دیدم و مجذوب تار و وقارش شدم. آنزمان نیز مثل حالا سررشته ای در موسیقی نداشتم امّا وقتی تار می‌زد بی‌اختیار با او همدم و همنشین می‌شدم.
می‌گفتند با نواختن ویولون، سنتور و تمبک نیز آشنایی دارد و می‌تواند با ساز خود علاوه بر نواختن، آواز هم بخواند. بگذریم که به قول محمد رضا شجریان ساز آن نوازنده بی بدیل، خودش آوازی بی همتا بود. و او برخلاف دیگر نوازنده‌ها که ۸۰ درصد سازی می‌زنند و فقط ۲۰ درصد آوازی، به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده بود.
جلیل شهناز دوست و دمخور «امیر حسن کسائی» بود و به قول او یکی از سرشناس‌ترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر بود و قدرت فوق العاده ای در جواب دادن و دونوازی داشت. او در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان بود.
پدرش (شعبان خان) که استاد مسلم تار بود و سه‌تار و سنتور نیز می‌نواخت , عمویش، غلامرضا سارنج که کمانچه می‌نواخت، الهام بخش او در کار هنری بودند. از آموزگاران نخست خویش «عبدالحسین شهنازی» و برادرش «حسین شهناز» همیشه به نیکی یاد می‌کرد.
 …
شهنوار تار ایران با استادان بنام موسیقی ایران از جمله تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، فرامرز پایور، حبیب الله بدیعی، پرویز یاحقی، ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر حسن کسائی، محمد موسوی، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری، شهرام ناظری و محمد رضا شجریان و…تار نواخته است.
جلیل شهناز در برنامه‌های رادیو تهران یکی از تکنوازان بنام بود و بداهه‌نوازی می‌کرد و در «برنامه گل‌ها» که به همت داوود پیرنیا در رادیو اجرا می‌شد  نقش بارزی داشت.
بعدها بهمراه فرامرز پایور، نوازنده سنتور، علی اصغر بهاری، نوازنده کمانچه، محمد اسماعیلی، نوازنده تنبک، و محمد کاظم موسوی شوشتری (محمد موسوی) نوازنده نی، «گروه اساتید» را تشکیل داد و آثار بیاد ماندنی یادگار گذاشت.
آلبوم (های) آواز و تصنیفهای ایرانی، نوبهار، ره آورد، راز، عطر افشان، آواز شهناز، باغ نوا، بیات ترک، چهارمضراب، صد سال تار، مهر، دفتر تار، افتخار آفاق، عشق و زندگی، نوید بهاری، شور و زندگی، تار سولو، تار و ترمه، یاران زنده رود، زبان تار، شهناز شهنواز و… و کتاب «گل های جاویدان» (پانزده قطعه برای تار و سه تار). که نت نگاری آن با هوشنگ ظریف بوده، از جمله آثار جلیل شهناز است.
«استاد جلیل شهناز قطعه ای نواخته که در هیچکدام از آوازها و دستگاههای موسیقی ایرانی نیست. این قطعه به «شوردشت» معروف است.» (چیزی میان شور و دشتی)
جلیل شهناز «آخرین بازمانده از نسل غول های موسیقی ایرانی» که حدود ۱۰۰ سال پیش پا به دنیا گذاشت، امروز ۲۷ خرداد ۱۳۹۲به میهمانی خاک رفت اما او زنده است و گویی هم اکنون نیز دارد تار می‌زند.
جلیل شهناز اگرچه رفت و غبار شد اما زخمه های او در تار در موسیقی ایران خاموش شدنی نیست.
توجه شما را به ویدیو زیر جلب می‌کنم.
سایت همنشین بهار
ایمیل

مطالب مرتبط

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

مطالب پربازدید

مقاله