در سی و ششمین سالگرد درگذشت آیت الله سید محمود طالقانی جا دارد مبانی اندیشه و منش آن مرحوم و سایر پیشگامان روشنفکری دینی مورد بازخوانی و واکاوی قرار گیرد؛ زیرا امروز از جهاتی بیش از دهه بیست راهبردهای آن زنده یاد و یاران و هم فکرانشان شادروانان مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی در شرایط امروز ایران و منطقه میتواند پاسخ گوی مسائل و مشکلات پیش رو باشد.
طالقانی اندیشه بازگشت به قرآن را از همان آغاز تلاش اجتماعی خود در سرمقاله اولین شماره مجله دانش آموز در سال ۱۳۱۹ مطرح میکند. در آن سر مقاله حدیث مفصلی از پیامبر (ص) نقل میکند که مضمونش بازگشت به قرآن است. (اذالتبست علیکم الفتن کقطع الیل المظلم، فعلیکم بالقرآن): یعنی وقتی شرایط اجتماعی به نحوی تیره و تار میگردد که تشخیص حق و باطل دشوار میشود، به قرآن رجوع کنید. شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران در آن سالها این ضرورت را پیش روی طالقانی و بازرگان میگذارد. زیرا جامعه ما از یک سو به لحاظ فرهنگی آن چنان گرفتار پیرایهها و خرافات تاریخی و قشریگری و تحجر مذهبی شده بود که نسل جدید و تحصیل کرده ارتباط فکری خود را با نسل قدیمی با نگاه اسلام سنتی قطع کرده بود. راهکار این پیشگامان برای التیام این گسست نسلی زدودن این پیرایههای تاریخی از طریق بازگشت به قرآن بود و بر این باور بودند تا این خرافات پالایش نشود و ما به فطرت اصیل انسانی خود و متن اصلی قرآن (سرچشمه ذلال وحی) بازنگردیم، زمینه تحول جامعه فراهم نمیشود. از جمله آیات قرآنکه در صدر اندیشه ایشان قرار داشت و بعدا در مرامنامه نهضت آزادی ایران نیز آمد، آیه مبارکه «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» بود. بنابراین آن پسشگامان اصلاح جامعه را از درون جامعه و از طریق ایجاد تحول فرهنگی و اجتماعی میدیدند.
از سوی دیگر بعد از شهریور بیست که فضای سیاسی نسبتا باز شده بود و روشنفکران به ویژه نسل جوان دانشگاهی عموما تحت تاثیر افکار واندیشه مارکسیزم که حزب توده منادی آن بود قرار داشتند ایجاب میکرد به القای شبهههای آنان پاسخ داده شود. در این فضای فرهنگی اجتماعی است که طالقانی با زمینه قبلی خانوادگی و تحلیل شرایط آن روز بر خلاف سیره وروش متداول روحانیون حوزه؛ حرکت آگاهی بخش خود را ابتدا با نسل نوجوان و جوان و دانشگاهی شروع میکند. پیشگامان روشنفکری دینی به ویژه طالقانی و بازرگان در طول چند دهه تلاشهای فرهنگی اجتماعی خود از جمله طالقانی در آثار پرتوی از قرآن و بازرگان در سیر تحول قرآن مجموعه آثار ۱۲ و ۱۳ و بازگشت به قرآن مجموعه آثار ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ همواره بر این اندیشه خود اهتمام و تاکید میورزیدند.
امروز به نظر راقم این سطور جامعه ما بیش از آن دوران، با توجه به ابهامات و پرسشهای جدیدی که به ویژه توسط نسل جوان در جامعه ما مطرح شده است، نیازمند بازگشت به قرآن است؛ زیرا در جامعه ما نیز پیرایهها و خرافات کم نیست و عملکردها با آرمانهای اعلام شده و انتظارات مردم فاصله زیادی دارند. امروز متاسفانه شاهد هستیم که با توسعه دروغ، فساد و آسیبهای اجتماعی، اخلاق و رفتار فردی و اجتماعی ما با آموزههای قرآنی بسیار فاصله دارد و مشمول آن نهیب علی (ع) در نهج البلاغه هستیم که: «نکند که دیگران در عمل به قرآن از شما پیشی گیرند».
بعلاوه امروز ما در منطقه شاهد گرایشهای انحرافی به نام اسلام و توسعه خشونتهای عریان در این کشورهای اسلامی هستیم. در نتیجه نیاز به بازگشت به قرآن و معرفی آموزههای اصیل اسلامی که انسانی و رحمانی و دور از خشونت و توام با عقلانیت است، داریم. این امر نشان دهنده ضرورت بازگشت به اندیشه طالقانی و بازرگان در شرایط کنونی و توسعه تلاشهای فرهنگی و آگاهی بخش در این زمینه است.
آنچه که امروز به عنوان بنیادگرایی و نماد فعال آن داعش در منطقه مطرح است؛ از یک سو متاثر از اندیشه وهابیت ابن تیمیه است که با پشتیبانی کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان دنبال میشود و از سوی دیگر استیلا و حمایتهای کشورهای خارجی به ویژه اسرائیل برای تغییر جغرافیای منطقه خاور میانه در راستای منافع راهبردی آنان است. مقابله با چنین طرح توطئه آمیز که حیات مسلمانان را در سالهای اخیر با مخاطرات جدی روبرو ساخته است، که گوشهای از آن فاجعه مهاجرت اخیر آوارگان جنگی به کشورهای اروپایی است، در دو بعد فرهنگی و سیاسی میتواند انجام شود. در بعد فرهنگی مقابله با مبانی اندیشه داعش است که ظاهرا در واکنشی به تمدن غرب با برداشتهای سلفی میخواهند به نوع زندگی صدراسلام آن هم عناصر فرهنگ قبیلگی در چهارده قرن قبل، بازگردند. در حالی که این برداشتها مغایر آیات محکم قرآن است. آیات محکم و راهبردی قرآن همواره بر پاسداشت ارزشهای انسانی و رحمانی اسلام و واقع بینی و عقلانیت تاکید دارد. از این رو راهبرد بازگشت به قرآن، البته در فضای باز که امکان گفتوگو و تعامل فکری وجود داشته باشد، میتواند برای زدودن این گونه پیرایهها و برداشتهای ناصواب مفید و سازنده باشد. امروز متاسفانه برخی از روشنفکران ما سلفیگری بنیادگرایان از جمله داعش را فرزند روشنفکری دینی که بر بازگشت به قرآن تاکید داشتهاند دانستهاند!! که مقایسهای مع الفارق است و در جای خود این نگاه نقد شده است.
. نوع نگاه طالقانی به ویژه در تفسیر پرتوی از قرآن و سایر آثار ایشان و همچنین آثار بازرگان در این زمینه روشنگر است. موضوع شناخت انسان در قرآن در آثار طالقانی و بازرگان کاملا برجسته است. به استناد آیات قرآنی، انسان، مختار و بنابراین آزاد تعریف میشود. اگر اختیار از انسان سلب شود یعنی آزادی از او گرفته شود دیگر ارزشی برای انسان باقی نمیماند. به تعبیر دیگر راه کمال و رشد انسان برخورداری از موهبت اختیار و آزادی خدا دادی است. در همین رابطه، این بزرگان ضمن تحلیل شرایط تاریخی ایران مشکل اصلی جامعه ما را فرهنگ استبدادی و حاکمان مستبد که این موهبت الهی را از انسانها سلب میکردهاند دانستهاند. در مدافعات مهندس بازرگان در دادگاه نظامی سال ۴۳ زیر عنوان «چرا با استبداد مخالفیم» به تفصیل در باره ریشهها و تاثیرات فرهنگ استبدادی درخشکاندن استعدادهای انسانها و اتلاف امکانات جامعه و ایجاد وقفه در برنامههای پیشرفت و توسعه، توضیح دادهاند. بنابراین اساس اندیشه طالقانی و بازرگان بر پایه آموزههای قرآنی و تجربه بشری؛ آزادی انسان و رفع استبداد است. آزادی، عدالت، کرامت انسانی و حق تعیین سرنوشت انسان، پایههای اندیشه طالقانی و بازرگان را تشکیل میدهد. هدف ایشان در نهایت حضور فرهنگ دینی در عرصه عمومی است. این تفاوت نگاه طالقانی و بازرگان و سحابی با جریانهای چپ و اسلام سنتی است که در آثارشان کاملا مشهود است. در این گفتمان ضمن آنکه حاکمیت ارزشهای دینی در عرصه عمومی مطرح میشود، اما میان نهاد دین و نهاد قدرت جدایی وجود دارد. البته امروز این شناخت با تجربه سی و چند ساله بیشتر از گذشته مورد توجه است.
منیع: هفته نامه پایتخت کهن ۲۱ شهریور ۹۴