بیهوده نجنگید، حسینیه های ارشاد تکثیر شده اند

قرار بود پیکر پوران شریعت رضوی در حسینیه ارشاد تشییع شود اما درب حسینیه را بر همسر دکتر شریعتی بستند تا مردم در خیابان بر پیکرش نماز گزارند و با سرود “ای ایران” بدرقه اش کنند.
داستان غریبی نیست، داستان تلخ استبداد است که خانه مردم را غصب می کند و بر صاحبانش می بندد. استبداد خود را صاحب ایران می داند، شهروندان را رعیت و حق آنها را اگر بخواهد به صورت امتیاز می دهد. شریعتی از بسته شدن حسینیه بیمناک نبود چرا که معتقد بود این ساختمان به خانه های ایرانیان رفته.
ساختمان تنها یک نماد است، مهم خانه ایرانی هایی است که حسینیه ارشاد شود برای ترویج گفتمان آزادی با برداشتی از مذهب که به جای خشونت بر صلح تاکید کند،به جای انحصارطلبی بر تکثر ، به جای دسته دسته کردن مسلمان و غیر مِسلمان بر همبستگی مهر و محبت، به جای قدرت های مطلقه مادام العمر بر قدرت های انتخابی، به جای نظامیگری در سیاست و اقتصاد بر بازیگری جامعه مدنی تاکید کند.
بر همین اساس است که خداوند وقتی فرعونیان عبادتگاهها را کنترل و در تسخیر خود درآوردند به موسا و هارون فرمان داد منزلهایشان را قبله گاه خود قرار دهند و نماز به پا دارند. یعنی هر خانه یک پایگاه مقاومت در برابر زور و پایگاه مقاومت برای آزادی.
امروز خواندن نماز بر پیکر پوران شریعت رضوی در خیابان هم نمادین بود. یعنی اگر درب حسینیه ارشاد را هم به روی صاحبان اصلی اش ببندند باز هم خیابان هست. هر جا که مردم باشند هر جا که عرصه عمومی باشد حسینیه ارشاد آنجاست. این بستن حسینیه به روی صاحبانش مردم و نمازخواندن در خیابان خود نمادی از تقابل سخت جامعه مدنی که حق حیات خود را در ساحت عرصه عمومی مطالبه می کند و هسته سخت محافظه کاران حاکم بر قدرت است که عرصه عمومی را می خواهد ببلعد.
خانه، خیابان، شبکه های اجتماعی هر جا که مردم حضور داشته باشند می شود پایگاه مقاومت برای مقابله با تعدی آشکار به حقوق شهروندی. می شود حسینیه ارشاد برای ترویج گفتمان آزادی . برای ترویج این گفتمان که آزادی حق ماست‌،عرصه عمومی خانه ماست و تاکید بر این نکته که حاکمیت قیم و مالک مردم نیست.
تقابل حاکمیت با جامعه مدنی، تقابلش با حسینیه های ارشاد جنگی بیهوده است و سرانجامش شکست است و جز هزینه و تاخیر در توسعه ایران ثمری نخواهد داشت چرا که امروز کنترل ایران شبکه ای که حسینیه های ارشادش تکثیر شده اند دشوار و غیر ممکن است، آب در هاون کوبیدن است و بدترین و مخرب ترین رویکرد یک حاکمیت، جنگیدن با مردم به جای صلح و گفتگو با آنهاست.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله