«به یاد آزاده، طاهر احمدزاده»

زنده‌یاد طاهر احمدزاده تاریخ زنده و مجسم ما بود. نام او یادآور آراء و ارزش‌هایی بود که دو حوزهٔ نواندیشی دینی معاصر و در نهضت ملی و آزادی‌خواهی ایران، از دههٔ ۲۰ بدینسو، توسط چهره‌هایی چون استاد محمدتقی شریعتی و آیةاهلت طالقانی عرضه شده بود. از تأسیس «کانون نشر حقایق اسلامی» مشهد در سال ۱۳۲۳ گرفته که نام او همراه استاد در مشهد و خراسان و ایران مطرح می‌شود، تا اوج فعالیت‌ «حسینیه ارشاد» در آغاز دههٔ ۵۰، که حضور او را در کنار دکتر شریعتی می‌بینیم؛ و از دههٔ ۷۰ که جنبش اصلاحی پس از انقلاب آغاز می‌شود تا سالهای آخر عمر که پیش از بیماری، همچنان پیگیر سیر تحول تلاش‌ها وپژوهش‌های فکری بود در زمینهٔ جهان‌بینی و هستی‌شناسی توحیدی، و پیآمد و تضمّن عقیدتی آن در پاسداشت کرامت و آزادی انسان.

و اما بیش از اندیشه‌ورزی، نام احمدزاده (و فرزندانش) در سپهر کُنش و مبارزات سیاسی ملی و مردمی، در راه آرمان‌هایی چون استقلال و آزادی و عدالت، شناخته شده بود. احمدزاده و یاران کانونی او، در همان دههٔ ۲۰، با پیوستن به صفوف نهضت ملی شدن صنعت نفت به رهبری مصدق (و همسو با گرایش «خداپرستان سوسیالیست» به‌رهبری نخشب)، و پس از کودتای ۳۲، با پیوستن به «نهضت مقاومت ملی» به‌هدایت طالقانی و زنجانی، از چهره‌های برجستهٔ این جنبش‌ها به شمار می‌آمد.
و در خانوادهٔ ما، از دوران کودکی با نام ایشان، به‌عنوان یکی از نزدیک‌ترین یاران استاد و دکتر، آشنا بودیم. در آن سال‌های سختی که از دههٔ ۴۰ تا ۵۰ و تا زمان انقلاب ۵۷، به جرم همسویی با جنبش انقلابی (که فرزندانش از رهبران آ فراخوان ن بودند)، سال‌ها حبس را با رشادت تمام تحمل می‌کرد، و به پدران ما روحیه می داد، و به به پایداری فرامی‌خواند.

پس از انقلاب نیز، احمدزاده با همان روحیهٔ جوان و بیان رسای خود، با خوش‌بینی و اخلاص خاص خود، پشنهادات اصلاحی بسیاری را در همهٔ زمینه‌ها به رهبران انقلاب عرضه می‌داشت؛ و با همین انگیزه در دوران دولت موقت بازرگان، مسئولیت استانداری خراسان را پذیرفت، و در این مقام نیز نمونه و الگو‌یی از همهٔ ارزش‌های ملی و مردمی و مُدلی عالی از سلامت اخلاقی و سادگی رفتار را به نمایش می‌گذارد: با شور و گفتگو، تعامل و تسامح، با دگراندیشان و همفکران، وساطت مدام برای یافتن راه‌ عادلانهٔ آشتی و حل تضادها، در همهٔ تنش‌های قومی و مذهبی و سیاسی و اجتماعی…
مخالفانش اما که او را به عوام‌فریبی متهم می‌کردند (در کنار اتهامات دیگری چون هواداری از راه مصدق و شریعتی و طالقانی و…)، عاقبت او را به استعفا و انزوا و ..، عقوبتِ حبسی جان‌کاه در دههٔ ۶۰، مجبور و محکوم ساختند که تا «مرز» ترور نه فقط فیزیکی (رنج و شکنج و..)، که شخصیت مقاوم او پیش رفت.
آزاده، احمدزاده، اما، در پایان از همهٔ این آزمون‌ها و ابتلاءهای تاریخی، جان و روان سالم بدر برد، و «نام» او برغم همهٔ توطئه‌ها و کژرفتاری‌های بدخواهان، به نیکی و بلندی و رفعت در یادها خواهد ماند.
آخرین بار که در مشهد برای دیدار ایشان می‌رفتم، از پیرمردی در آن محله آدرس خانهٔ ایشان را پرسیدم، گفت: احمدزاده؟ همان استانداری که با دوچرخه به سر کار می‌رفت؟ یادش به خیر! مرد بزرگی بود.

مطالب مرتبط

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه


در سال‌های اخیر، نظم بین‌الملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونه‌ای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. نه تنها ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفه‌ی پاسداری از این ارزش‌ها را داشتند، به شدت مورد بی‌اعتمادی و تردید قرار گرفته‌اند.

مطالب پربازدید

مقاله