برای یاشار دارالشفاء

این قصه ها کی به سر می‌رسند آخر؟ ماهی‌ها کی به آب برمی‌گردند؟ تمام عید منتظربودیم!

می‌گویند: «چرا هر کس فقط وقتی دوستان خودش گرفتار می‌شوند دادخواهی می‌کند؟»

راست می‌گویند. باید از هر کسی که به خاطر افکارش متهم می شود دفاع کرد. باید به این شعار جان بخشید که “من دشمن تو و عقاید تو هستم اما حاضرم جان‌ام را برای آزادی تو وعقایدت فدا کنم”.

با این حال، دوستان زندانی ما هم کم نیستند: روئین‌عطوفت، سعیدمدنی، مسعود‌پدرام، …، همه عزیزانی که سال نو را با یادشان تحویل کردیم و اسارتشان نشانه‌های این عید را تکذیب می‌کند… و یاشار دارالشفا.دانشجوی‌برجسته‌ی کارشناسی‌ارشد علوم‌اجتماعی دانشگاه‌تهران.

تازه از رساله‌اش دفاع کرده‌بود. فارغ از قیود واحدهای اجباری، تازه رفته بود به سراغ علائق فکری خودش.علائق فکری‌اش؟ بی حد و حصر. یک دانش-جوی بالفطره! از آنها که وجودشان به دانش-گاه معنا می‌بخشد و به حضور تو در دانشگاه.

تا مدت‌ها امید می‌رفت به آزادی قریب‌الوقوع‌اش. اما، سال نو شد و خبری نیامد.

نوشته بود: ” نمی خواستم «خداحافظی» کنم… دوست داشتم آخر قصه معلوم نشود ماهی به آب برمی‌گردد یا نه!”

این قصه ها کی به سر می‌رسند آخر؟ ماهی‌ها کی به آب برمی‌گردند؟ تمام عید منتظربودیم!

به نقل از فیس بوک احسان شریعتی

سایت ملی- مذهبی محلی برای بیان دیدگاه های گوناگون است.

مطالب مرتبط

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

مطالب پربازدید

مقاله