آلودگی شدید هوای کلانشهرها به ویژه کلانشهر تهران در روزهای پایانی آبان ماه سال جاری که بعنوان آلوده ترین شهر جهان (با شاخص ۱۶۳) به خود اختصاص داد؛ با واکنشهای گستردهای از سوی مقامات دولتی، شهرداری تهران و صاحبنظران در رسانه ها روبرو شد. خانم دکتر ابتکار معاون محترم رئیس جمهور و رئیس سازمان محیط زیست با اشاره به اقداماتی که در سه سال اخیر برای مشکل آلودگی هوا انجام شده است که حاکی از بهبود شاخص های کیفیت هوا نسبت به شاخص های نظیر در هشت سال دولت گذشته بوده؛ تصریح کرده اند که: “دولت دقیقا میداند برای آلودگی هوا در کلانشهرها چه کار باید بکند، اما مشکل آلودگی هوا زمانبر است”. آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم نیز ضمن سخنرانیهای خود در استان البرز به برنامه های دولت درباره “بحران آلودگی هوا” اظهار داشته اند که باید با عوامل آلوده کننده هوا مقابله و آنها را مهار کرد و در این راستا به اقدامات زیر اشاره کرده اند:
- تبدیل سوخت مایع بسیاری از صنایع و نیروگاهها به گاز
- خارج ساختن ۸۰۹ هزار خودرو فرسوده از چرخه حمل و نقل
- تحول درساخت خودروهای داخلی و ارتقاء آنها با کیفیت یورو ۵ و۶
- تولید سه نوع خودرو جدید توسط ایران خودرو و پژو با سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیون یورو با استاندارد یورو ۵ و۶ که تا پایان سال به بازار میآیند.
- تولید ۱۵۰ هزار خودرو با سرمایه گذاری ۳۰۰ میلیون یورو توسط سایپا و سیتروئن
- ارتقاء کیفیت بنزین توزیعی به یورو۴ در جایگاههای کلانشهرها و ادامه این روند در کل کشور
اگرچه این اقدامات هر یک میتواند برای کاهش آلودگی هوا مفید و در چارچوب یک برنامه کلان راهبردی لازم باشند؛ اما آیا به لحاظ کارشناسی و تجربه سایر کشورهای توسعه یافته تداوم چنین اقداماتی بدون برنامه راهبردی مشکل آلودگی هوا و معضل ترافیک کلانشهرها را حل خواهد کرد؟ به نظر صاحب این قلم که با دانش حمل و نقل و تجربه کشورهای توسعه یافته آشنایی دارد و در چهار دهه گذشته در عرصه های مختلف آنها را در مدیریت شهر تهران مورد عمل و بصورت آیین نامه های ملی و یادداشت های متعدد در معرض نشر عمومی قرار داده است؛ این نگاه “خودرو محور ” و توسعه عرضه تسهیلات و خدمات برای خودروسواری با بنزین ارزان؛ هرگز مشکل آلودگی هوا و معضل ترافیک کلانشهرها را حل نخواهد کرد. زیرا تجربه جهانی بعد از سالهای ۱۹۷۰ با نگاه “انسان محور”، که سلامت و نیاز واقعی انسان را مدنظر قرار میدهد، نشان میدهد که استفاده از خودرو سواری و موتورسیکلت در برنامه ریزهای حمل و نقل شهری در کشورهای توسعه یافته محدود و در مواردی حذف شده است. و نگاه راهبردی متمرکز بر تقویت حمل و نقل عمومی (شامل اتوبوسرانی، قطار سبک شهری و مترو) برای سفر های متوسط و طولانی و استفاده از تسهیلات دوچرخه سواری برای سفرهای کوتاه و متوسط و پیاده روی برای سفرهای کوتاه شهری بوده است.
نگاهی اجمالی به سیستم حمل و نقل شهری کشورهای توسعه یافته ازجمله آلمان و فرانسه که شهرهای ما میزبان بازار و مصرف خودروهای لوکس آنهاست، این تجربه را به وضوح نشان میدهد. شبکه مترو شهر پاریس آنچنان در سطح شهر پوشش دارد که فاصله ایستگاه های مترو از هم، حداکثر ۳۰۰ متر است و ۴۵ درصد سفرهای شهری با مترو انجام میشود ( در تهران ۱۶ درصد). علاوه بر این، شبکه گسترده اتوبوسرانی و دوچرخه سواری و پیاده روی بخش عمدهای از سفرهای شهری را تامین میکند بطوریکه سفرهای با خودرو سواری فقط حدود ۱۲ درصد کل سفرهای روزانه را به خود اختصاص میدهد (در تهران ۴۲درصد شخصی بعلاوه ۲۲ درصد تاکسی). در شهرهای آلمان نیز حمل و نقل عمومی شامل مترو و قطار شهری و اتوبوسرانی بخش عمدهای از سفرهای شهری را جابجا میکنند و بطور متوسط در تمام شهرهای آلمان ۱۲ درصد از سفرها با دوچرخه انجام میشود. در برخی از شهرهای شمالی اروپا تا ۸۰درصد سفرها با دوچرخه انجام میشود. در شهرهای آمریکا نیز برنامه ریزی برای کاهش استفاده از خودرو سواری و تقویت حمل و نقل عمومی و دوچرخه سواری در برنامه های راهبردی دولت فدرال پیشبینی شده و مورد عمل قرار گرفته است.
آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم در سخنرانی خود همچنین به درستی تصریح کرده اند که ما حداقل با سه بحران روبرو هستیم. بحران اقتصادی، بحران محیط زیست و بحران آب. آیا اعتبارات موجود کشور متناسب با این بحرانها در بودجه اختصاص پیدا کرده است؟ در کلانشهر تهران در برنامه های توسعه مترو قرار بوده است تا پایان سال ۹۴ خط ۳ مترو به بهره برداری برسد اما تاکنون بعلت عدم تخصیص اعتبارات هنوز کامل نشده و بهره برداری سایر خطوط مترو نیز با تاخیر زیاد روبرو بوده است.
بحران محیط زیست از جمله آلودگی هوای کلانشهرها که سلامت شهروندان را در معرض مخاطره قرار می دهد (فقط فوت ۴۱۲ نفر شهروندان تهرانی در آبان ماه) و اتلاف وقت روزانه شهروندان در سفرهای شهری، نیاز به برنامه ریزی راهبردی و اختصاص اعتبارات لازم متناسب با اهمیت آن دارد. میدانیم هزینه های پیشگیری بسیار کمتر از هزینه های درمان و تلفات انسانی است.
نظر به اینکه سیاستگذاری در برنامه ریزی برای رفع معضل آلودگی هوا و تامین محیط زیست سالم برای شهروندان منوط به عزم ملی است و مسئولیت اصلی آن برعهده دولت و مدیریت اجرایی کشور است اما همکاری نزدیک بسیاری از وزارتخانه های چون نفت،صنایع، راه و شهرسازی، وزارت کشور، شهرداریها ودر راس آنها سازمان محیط زیست و همچنین رسانه ها، سمن ها، نهادهای مدنی و احزاب سیاسی و همه شهروندان در اجرای چنین برنامه های ضروری است. طرفه آنکه، برای تغییر نگاه “خود رومحور” به نگاه “انسان محور” و تمرکز سیاستها و برنامه ها بر تامین نیاز واقعی شهروندان مستلزم کار کارشناسی و فرهنگی گسترده ای است تا دولت بتواند با همکاری همه دست اندرکاران و با همکاری مردم چنین برنامه ای را جامه عمل بپوشاند.
بطور خلاصه برای تامین اعتبارهای لازم برای اجرای برنامه های حمل ونقل شهری “انسان محور” از جمله میتوان قیمت بنزین را بصورت مالیات به تدریج تا سطح قیمت جهانی افزایش داد و مابه التفاوت آن را با همکاری و نظارت خود مردم (شوراهای شهری) فقط صرف توسعه حمل ونقل عمومی و مترو و زیرساخت های دوچرخه سواری در شهرها کرد.
با عرضه امکانات حمل و نقل عمومی برای جابجایی ارزان و ایمن شهروندان و افزایش قیمت سوخت عملا جابجایی با خودرو سواری محدود خواهد شد و علاوه بر کاهش آلودگی هوای کلانشهرها و صرفه جویی قابل ملاحظه دولت بعلت کاهش مصرف سوخت و حفظ سلامتی شهروندان یکی از موانع اجرای برنامه های توسعه پایدار کشور برطرف خواهد شد.
منبع: روزنامه شرق – ۱۳ آذر ۹۵