انتخابات به مثابه “راه” نه “هدف”

در جامعه امروز ایران نیز جناح اصول گرا و صاحبان سرمایه چه از نوع سنتی و چه از نوع دولتی آن از مهم ترین عوامل بازدارنده عمده در جهت رسیدن جامعه ایران به یک مدل حکومتی قانون مند مبتنی بر ارزش های شهروندی می باشد.

در خبرها آمده بود که آنچه موجب تردید سید محمد خاتمی در اعلام کاندیداتوری تا این لحظه شده است شرایط نامناسب اقتصادی کشور و توقع داشتن از رییس جمهور آینده در جهت بهبود سریع وضعیت موجود و نحوه تعامل حاکمیت با وی می باشد.

در آلمان بعد از شکست سخت درجنگ جهانی اول و تغییر نظام حکومتی امپراتوری به جمهوری یک دوره سخت بی ثباتی سیاسی اقتصادی آغاز شد که در نهایت نیز منجر به قدرت رسیدن هیتلر،پیدایش فاشیسم آلمانی(نازیسم) و تاسیس رایش سوم گردید

تبعات ناگوار این دوره برای جامعه آلمان و جمهوری نوپای “وایمار” و در نهایت صلح در اروپا و جهان اکنون دیگر پس از گذشت بیش از شصت سال از پایان جنگ جهانی دوم در زمره اطلاعات عمومی درآمده است آنچه که اما درجهت ریشه یابی برای این برهه ناگوار به عنوان دو عامل عمده مطرح می گردد عبارتند از:

یکم: ناتوانی جناح راست سیاسی و بخش محافظه کار و طرفدار سرمایه داری جامعه آلمان در پذیرش به موقع دمکراسی و جمهوری پارلمانی به عنوان شکل حکومتی برخاسته از مناسبات قدرت پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول بود. به طوری که از جانب این طیف وسیع و قدرت مند حمایت لازم در جهت شکل گیری یک بستر دمکراتیک برای خروج از بحران حکومتی جامعه آلمان پس از جنگ جهانی اول انجام نگرفت.

دوم: عامل منفی و بازدارنده عمده دیگر اما در بعد سیاست خارجی و برخاسته از موازنه قدرتی بود که توسط قدرت های پیروز در جنگ اول جهانی به آلمان دیکته شده بود. به طوری که عملاً امکان کوچک ترین تنفسی را از این جامعه صنعتی وابسته به صادرات کاملاً سلب می کرد. این دو عامل در نهایت در شکل گیری حوادث بعد بسیار موثر و تعیین کننده بودند.

در جامعه امروز ایران نیز جناح اصول گرا و صاحبان سرمایه چه از نوع سنتی و چه از نوع دولتی آن از مهم ترین عوامل بازدارنده عمده در جهت رسیدن جامعه ایران به یک مدل حکومتی قانون مند مبتنی بر ارزش های شهروندی می باشد. اتفاقی نیست که نیروی قاهر جهان امروز ما که خود را تنها منادی و بشارت دهنده آزادی، دمکراسی و حقوق بشر می پندارد، نیز در طول تمامی دوران پس از پیروزی انقلاب ایران همواره همسو با عامل نخست از هیچ کوششی جهت بغرنج تر کردن وضعیت میهن ما کوتاهی نکرده است.

در این وانفسا اما همیشه استراتژی نیروهای بالنده ، دمکرات و قانون مند جامعه ایران تنها و تنها مشارکت وسیع و موثر در تمامی عرصه ها و ارایه راه حل های بدیل و بدیع و بسط “فرهنگ سازی” جهت نیل به “حکومت قانون” تحت سخت ترین شرایط بوده و می باشد. دستکم درصد سال گذشته جامعه ایران بارها به دفعات مرزهای ناتوانی و ناکارامدی مدل حکومتی “ایرانشهری” بنا نهاده شده بر “فره ایزدی” را تجربه کرده است. اجماع بر سر شخص بایستی جای خود را به یک “توافق عمومی” در اصول و استراتژی های کلان بدهد بدون این “منشور و پیمان همگانی” امکان خروج کشوراز بحران های ادواری متصور نمی باشد. در وضعیت خطرناک فعلی که میهن ما در آن قرار دارد تمامی نیروها، افراد و آحاد جامعه در هر لباس و مقامی نیز که قرار داشته باشند می توانند صادقانه در شکل گیری این بدیل موثر باشند.

مشارکت در انتخابات “هدف” نیست “راه” است. راهی است که در آن تمامی نیروهای باورمند به این منشور در حال شکل گیری می توانند و می بایستی در آن مشارکت فعال داشته باشند.

در این پیکار “خودی” و “غیرخودی” وجود ندارد.

سایت ملی- مذهبی محلی برای بیان دیدگاه های گوناگون است.

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله