منتظری و ارایش برای تجربه سیاسی و فقهی ایران نکات قابل توجه دارد.فقهی صادق که با نظراتش و تغییر ان امکان بحث روی ارایش را صاف و ساده و و بس قابل بررسی پیش روی ما می گذارد.
بهانه این بحث مطلبی در نشریه چشم اندر ایران است که استاد با شاگردانش به بحث طلبگی نشسته است. بگذریم که روشنفکران را این عادت نیست.
صورت بندی این بحث بر چند اصل استوار است. حکومت بر اساس رای مردم است. خواست مردم الویت دارد.
نظارت فقیه در افتا است هم هم در اموری تخصص دارد.مثلا در سیاست خارجی او حق نظر ندارد.
قانون ملاک ورود فقیه به موضوع است که تخصص دارد او نمی تواند هر وقت حتی در مورد تخصص اش بدون پرسش وارد شود. اما حق نظر دارد.
اگر مردم نخواستند مسئله همین تخصص افتای فقیه هم منتفی می شود.
منتظری نظرش را به دوره ای تطبیق نمی دهد اما شاگردان که تاریخ خوانده اند، می گویند این نظر اخیر شما می شود همان نوع نظارت مشروطه، اما اصرار شاگردان بی اثر است چرا که عادت منتظری سیستم سازی نیست او را عادت است که در اثارش نظر فقهی می دهد به تطبیق نظرش با هر مدلی چندان مخالفت ندارد که این عدم دقت مشکل زا هم می شود اگر چه منتظری سیستم ساز نیست اما نظریه سازی است که به هر نظری غنای فقهی و شرعی می دهد.
در این بحث منتظری شاهد مثال از ملک داری امام علی می اورد این که امام هم با خواندن نماز تراویح به جماعت موافق نبود اما وقتی اصرار مردم را دید عقب نشست. حتی در این بحث که شکل تخصصی می یابد تاکید می شود که امام علی با 40 مورد موافق نبود اما در حکومتش انجام می شد.
بحث منتظری با شاگردان مصداقی بر روی ادله قرانی و سیره امام علی می چرخد که مورد اتکا شیعیان است.
اما منتظری زاویه ای با مدل مشروطه که نظارت عالیه فقها است باز می کند اما این زاویه را توضیح نمی دهد چرا که فقه اعلم که در حوزه باشد در امور تخصصی خود مطابق قانون نظر دهد با مدل مشروطه چه فرقی دارد؟
در همین بحث منتظری از بی تجربه گی در قانون گذاری در اول انقلاب می گوید که وی ار دست اندرکاران ان بوده است. منتظری را صداقتی مثال زدنی است که من کمتر در کسان دیگر دیده ام .همین ویژگی است که نقد وی را اسان می کند .
در خاطرات شفائی با هارود شیخ مهدی حائری یزدی می گوید در اول کار انقلاب به خمینی که شاگرد پدرم و استاد من بود دیدار کردم پیشنهاد کردم با استدلال فلسفی مورد پسند خمینی که قانون اساسی قبلی بر قرار است حتی با رفتن شاه مگر نقش شاه توشیح و سلطنت نبود پس عنصری اساسی از قانون مشروطه حذف نشده است این قانون مبنائی کار ما باشد .شیخ مهدی حائری یزدی می گوید خمینی گفت فکر خوبی است اما عمل نکرد. حائری یزدی در خاطراتش می گوید خمینی گوش می داد اما مطابق میلش عمل می کرد.
تاکید منتظری بر بی تجربه بودن در قانون نویسی که به گنجاندن موادی در قانون اساسی فعلی منجر شده که منتظری در دهه اخر عمر منتقد ان شده بود. این تجربه مهدی حائری یزدی را به خاطر می اورد و مهم می کند.
به همن خاطر این بحث در چشم انداز ایران را من هم قابل تامل و هم تاسف بار نام نهادم. قابل تامل در سنت نقادی و تاسف بار در به کار نگرفتن تجربیات گذشته.
پ.ن این بحث در شماره 125 چشم انداز ایران منعکس شده است.