پیام صریح است: در قلب فاجعه هستیم…

دیروز صبح از خواب بیدار شدم ،با خبر سیل قریب الوقوع در درود مواجه شدم ،بعد گفتند ایذه زیر آب رفت. فلان سد در خوزستان سرزیر شد. مردم در معمولان لرستان گرفتار شدند. از گرفتاران در سیل پلدختر خبری نیست. فاجعه بارتر این بود شهردار ایذه بعد از پایان مرخصیش سر کار حاضر نشده و از سمتش هم برکنار شده یاد استاندار گلستان افتادم که مشکل خانوادگی و ماندن در سفر خارجی را به مشکل سیل زده ها ترجیح داده بود.

خبرهای بد تمامی نداشت و ندارد ، گفتند گمیشان در محاصره آب است. خرم آباد را سیل برد و به به شهر ساوه هجوم آورده. فاجعه بارتر اینکه هوا در لرستان اینقدر بد است که وزیر کشور گفته نمی توانیم فعلا هلی کوپترها را بفرستیم. بماند که خیلی وضعیت حمل و نقل هوایی خوبی به خاطر تحریم های خارجی نداریم. البته ارتشی های دلاور ، بدون اینکه منتی بر سر مردم کشورشان بگذارند قرار است سیل زده ها را کمک کنند ارتشی هایی که برای مردم هستند: نه دیپلماتند نه سهامدار نه سیاستمدار و نه خود را رقیب دولت و قیم ملت می دانند.
دیروز روز فاجعه بود. خبرهای بد که از چند روزی مثل زلزله آوار شده سر مردم تمامی ندارد و ما باید منتظر بمانیم کدام شهر را سیل گرفته و کدام خانه و کاشانه بر باد رفته. پیام این سیل ها مشخص است:ما بحران مدیریت داریم ،حکمرانی مطلوب نداریم. برای امروز هم نیست از دیروز همین بوده. پیامی صریح که می گوید : در قلب فاجعه هستیم. روزهای آینده سیلها بیشتر خواهند شدو سیل چه نمادین است. نماد بحرانهای چند بعدی و پیچیده مان. بحرانهایمان عمیق تر خواهند شد، چون انبوه مسایل عمومی حل نشده داریم که تلنبار شده اند. در قلب بحران است که خیلی ها نام” معمولان” لرستان را می شنوند یا می دانند در گلستان هم” اق قلایی” وجود دارد. اما یادمان نرود، در دل فاجعه هایی بزرگ تر از امروز ،آنچه سلاح ما بوده “همبستگی مان “بوده. در هر شرایطی با هم بوده ایم، از بم تا آذربایجان و کرمانشاهان و امروز لرستان و گلستان و فارس و.. در دولبه قیچی بحران مدیریت و فشار خارجی، هیچ قدرتی نتوانسته همبستگی ایرانی را مخدوش کند. از دیروز با زخمی ها بوده ایم و از امروز هم خواهیم بود. برای زخمهایشان مرهم باشیم…

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله