«بعد از تحریمها سرمایهها به سمت ما فرار کرد»، این عبارت تأمل برانگیزی ست که اخیرا یکی از سرمایه داران نوظهور رانتی و ۳۵ ساله، در توصیف شرایط مطلوب ایجاده شده بعد از تحریم به زبان آورده است. او معتقد است گروهی همچون او توانستند با اتکا به نبوغ و استعداد خود بازار را در روزهای پرتلاطم و آشفته بعد از تحریم به درستی تحلیل کنند و در بزنگاههای حساس سودهای کلانی به جیب بزنند.
این قبیل سرمایه داران رانتی که یک شبه میلیاردها تومان به جیب زدهاند چنان در دنیا توهم آلودی که زبان چرب و چاپلوسانه اطرافیانشان برای آنها مهیا کرده غرق گشتهاند که دیگر امتیازاتی را که به مدد رانت های اطلاعاتی و امنیتی شامل حالشان شده را تعبیر به نبوغ و استعداد تجاری خود میکنند.
آری، سرمایه گاهی به سمت انسان فرار میکند، بخت و اقبال بخشی از بازی زندگیست ولی حفظ سرمایه و هدایت آن نشان میدهد فرق هنر مردان عمل با مردانرانتی در کجاست، فرق مردانی که متکی به شرایط ناشفاف و فاسد هستند تا کسب سرمایه کنند و مردانی که به مدد تلاش و پشت کار خود سعی در خلق موقعیتها دارند و البته در لحظاتی هم از بخت و اقبال نیز بهره می برند و بر سرمایه های خود میافزایند.
یکی از این سرمایهدارانی که از بخت و اقبال کمال مطلوب را برد و بر سرمایه خود افزود و با خرج آن برای مردم، نام نیکی از خود برجای گذاشت سید حسن فلاح نوشیروانی است. جوانی که از یک خانواده روستایی برآمد و با ترک دیار خود دست تقدیر او را به خدمت در تجارت خانهی یک تاجر یزدی کشاند و بعد از ۱۷ سال کسب تجربه توانست مستقلاً وارد دنیای تجارت شود. زبان آلمانی آموخت و شرکتی برای واردات تیرآهن و تجارت با اروپا تاسیس کرد.
در سال ۱۳۳۵ بخت و اقبال به سراغش آمد، سه محموله آهن او از کانال سوئز گذشت و باقی محموله های آهن ایران به دلیل ملی شدن کانال سوئز و اختلاف بین مصر و انگلیس و فرانسه متوقف شد. کانال سوئز که سریعترین مسیر تجاری دریایی بین آسیا و اروپا بود برای مدتی بسته شد.
محموله آهن سیدحسین فلاح نوشیروانی حکم طلا را یافت و به معنی واقعی سرمایهها به سمت او فرار کرد و ۲۰ میلیون تومان (معادل ۲ میلیون دلار) درآمد نصیب این تاجر کرد، این سرمایه هنگفت که به مدد بخت و اقبال نصیب او گشته بود به همراه دانش و پشتکاری که داشت یکی از پشتوانه های اصلی او در ارتقاء و گسترش تجارتش در آینده گردید.
در سال ۱۳۵۰ که این تاجر سخت کوش در۶۹ سالگی درگذشت بیش از چهار پنجم (۴/۵) سرمایه های خود را خرج کارهای عامل المنفعه و خدمت به مردم کرد، پیشنهاد دولت برای انتخاب مرد سال را نپذیرفت و در افتتاح هیچ کدام از پروژه های خیریهاش اجازه نداد از او تقدیری شود. تا زمانی که زنده بود اجازه نداد در هیچ کدام از بناهای که با سرمایه او ساخته شده بود عکسی از او به نشانه تقدیر نصب گردد،به مکه نرفت و به آیت الله کوهستانی گفت تا وقتی میتواند با سرمایهاش فقر را از سر این مردم دور کند چه لزومی دارد پول خود را در سفر حج هزینه کند. از او خیرات و صالحات زیادی باقی مانده که از آن میان می توان به احداث دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل، شیرخوارگاه و پرورشگاه، مدرسه فنی و حرفهای، چهار دبستان ابتدایی، بانک خون در شهر بابل و احداث آب انبار در یزد و کمک به زلزله زدگان آمل و بندپی اشاره کرد.
تفاوت بین سرمایه داران ملی همچون نوشیروانی و سرمایه داران رانتی امروزی را می توان در نگاه شان برای بهبود و ارتقا زندگی مردم درک کرد؛ رانت خواران امروز حفظ وضع موجود، که نتیجه اش تداوم فقر بدبختی مردم است را به چشم فرصتی برای مال اندوزی می نگرند و امثال نوشیرانی سرمایه های خود را وقف بهبود زندگی مردم می کنند.
نباشد همی نیک و بد پایدار
همان به که نیکی بود یادگار
نخوانند بر ما کسی آفرین
چو ویران بود بوم ایران زمین
منبع اطلاعت در مورد نوشیروانی برگفته از کتاب نوشیروانی مردی که هرگز نمی میرد از نوشین نوشیروانی است