سعید مدنی

صدای یک جنبش

 

سهم و نقش استاد آواز ایران، محمدرضا شجریان، در فرهنگ و جامعه ایران محدود به زمانِ مشخصی نیست، اما شاید در هیچ دوره‌ای همچون دو مقطع انقلاب 1357و اعتراضات سال 1388 شاهد عمق پیوند او با خواست و ارادۀ مردم و اثرگذاری‌اش بر روند تحولات جامعه ایران نبودیم.

فرهنگ حامل حقیقتی است و از طریق موسیقی به زیبایی عرضه می‌شود، بر باورهای ما دربارۀ جهان و بر احساساتمان نسبت به آنچه پسندیده و ممکن می‌دانیم اثر می‌گذارد. موسیقی بر حافظۀ جمعی و سنت‌های یک جامعه اثر می‌گذارد و حسی مشترک نسبت به جهان ایجاد یا بیان می‌کند. وقتی نوای بیداد شجریان طنین انداخت که «شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار/ مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد» مگر غیر از این است که روح ناراضی ملتی را فریاد زد و بر دل‌ها نشاند؟

با این اوصاف، پیوند هنرمندان به ویژه اهل موسیقی با جنبش‌های اجتماعی موجب ارتقای نقش آنان در تحولات اجتماعی می‌شود. یکی از جدی‌ترین و پایدارترین دستاورد جنبش‌های اجتماعی آثار فرهنگی آنهاست. در جریان جنبش‌ها همیشه روش‌های جدید تفکر و احساسات تازه‌ای نسبت به جهان عرضه می‌شود. جنبش‌های زیست‌محیطی احترام به طبیعت و نیاز انسان‌ها به آن را ترویج می‌کنند و جنبش‌های دمکراتیک خشونت پرهیزی و صلح را آموزش می‌دهند. بنا بر این حتی کسانی که با چشم‌انداز یک جنبش همراه نیستند، ارزش‌ها و نگرش‌هایشان در مواجهه با جنبش‌ها دگرگون و عمیق‌تر می‌شود. آیا هیچ خطابه یا مقاله و متنی بود که در مقایسه با طنین صدای شجریان که خواند «تفنگت را زمین بگذار» در انعکاس صلح و خشونت‌پرهیزی برای ایرانیان مؤثرتر باشد؟

موسیقی در انتقال بین‌نسلی پیام‌ها و آرمان‌های جنبش‌های اجتماعی و انباشت آنها برای جنبشهای آینده نیز اثرگذار است. جنبش‌ها با موسیقی شناخت سیاسی خلق می‌کنند تا معترضان آینده از آنها بهره‌برداری کنند و موسیقی و هنر در جنبش‌ها پیوندهایی پایدار پدید می‌آورند که تلاش‌ها و جنبش‌های آینده را شعله‌ور می‌کند.

جنبش‌ها از طریق موسیقی صدای وجدان مردم می‌شوند و به آنها کمک می‌کنند تا درکشان از ارزش‌ها و الهاماتی روشن‌تر شود که در زندگی روزمره فرصتی برای فکر کردن دربارۀ آنها ندارند. جنبش‌ها به مدد هنر و موسیقی با روش‌های مهیج مردم را درگیر سیاست به مثابۀ زندگی می‌کنند و محمدرضا شجریان هربار «مرغ سحر» خواند، چنین کرد

 

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله