بگذر ز عهد سست و سخن‌های سخت خویش

وقوع سیل در مناطقی از کشور شیرینی سال نو را در کام مردم میهن‌مان تلخ کرد. علاوه بر آن مدیریت تاخیری، ناکارآمد و ضعیف بحران موجب شد تا آثار و پیامدهای سیل، رنج و محرومیتی مضاعف را در مناطق سیل زده تحمیل کند.
ایران به طور جدی در معرض پیامدهای تغییرات آب و هوایی و وقوع بدآمدهای طبیعی است. از ۴۰ بدآمد شناسایی شده در جهان، وقوع ۳۱ مورد در ایران گزارش شده است. از این گذشته، ایران در ردیف ۱۰ کشور آسیب‌پذیرتر از بدآمدهای طبیعی در جهان به شمار می‌آید. در سال ۲۰۰۳ میلادی ایران رتبه نخست را در بین کشورهای جهان در تعداد زلزله‌های با شدت ۵/۵ ریشتر و بالاتر داشته است. علاوه بر دو پدیده زلزله و خشکسالی، حوادث طبیعی دیگر مانند سیل و آلودگی حاصل از ریزگردها در سال‌های اخیر تهدیدهای جدی به شمار میروند. میزان آسیب‌پذیری جامعه ایران در برابر حوادث طبیعی حتی در پایتخت کشور نیز بالاست.

تخریب محیط زیست یکی از مهمترین عوامل افزایش خسارات حاصل از بدآمدهای طبیعی به ویژه سیل است. نابودی محیط زیست ماندگاری ملت‌ها و حتی نوع بشر را تهدید می‌کند. بر این اساس، چالش توسعه پایدار عبارت است از اطمینان به اینکه انتخاب‌های امروز، قابلیت‌ها، فرصت‌ها و آزادی‌های در دسترس نسل‌های آینده را در خطر نیاندازد. در رتبه‌بندی زیست ‌محیطی مجمع جهانی اقتصاد ، با مطالعه ۷۲ شاخص در میان ۱۴۶ کشور، ایران رتبة ۱۳۲ و از ۱۰۰ امتیاز، ۵/۳۹ امتیاز را به دست آورد و در کنار کشورهایی همچون کره شمالی، عربستان سعودی و ازبکستان قرار گرفت.

مؤثرترین فعالیت‌ها برای سازگاری و کاهش خطر بدآمدهای طبیعی آن‌هایی هستند که کاهش آسیب‌پذیری را در یک دوره طولانی پیشنهاد می‌کنند. رویکردها و راه‌های بسیاری برای رقم زدن آینده تاب‌آور و پایدار وجود دارد. از جمله حفظ پایداری با وجود تغییرات آب و هوایی مستلزم توجه به علل زیربنایی آسیب‌پذیری یعنی نابرابری‌های ساختاری است.

افزایش فراوانی و شدت بدآمدهای زیست‌محیطی حیات و امرار معاش را تهدید و زیربناهای فیزیکی و اکوسیستم بی‌ثبات را تخریب می‌کند، به قابلیت‌های انسانی آسیب وارد می‌آورد و توسعه انسانی را در همه مناطق کشور به‌ویژه در فقیرترین و آسیب‌پذیرترین آن‌ها در معرض تهدید قرار می‌دهد.

اگر جوامع منسجم باشند، می‌توانند بر چگونگی واکنش افراد و جماعت‌ها در برابر شوک‌های دایمی و فراگیر اثر بگذارند. فقدان انسجام اجتماعی، در پیوند با نابرابری شدید، تاب آوری در برابر بدآمدهای طبیعی را از طریق نهادهای مخدوش و فرسایش تعهدات اجتماعی تهدید می‌کند.

میزان آسیب‌پذیری انسان‌ها در برابر مخاطرات اقتصادی، اجتماعی یا زیست‌محیطی تنها متأثر از نزدیکی آنها به منبع خطر یا محل وقوع حادثه و بدآمد نیست، بلکه بسته به شرایط و موقعیت اجتماعی افراد در جامعه، میزان آسیب‌پذیری آنان نیز تغییر می‌کند. نتیجه آنکه آسیب‌پذیری از نظر اجتماعی ـ اقتصادی افتراقی است و گروه‌هایی از جامعه به دلیل وجود نابرابری و بی‌عدالتی در ساختارها بیش از دیگر گروه‌ها برای مقابله با شوک‌ها ناتوان هستند. فقرا، زنان، اقلیت‌ها ، مردم روستاها یا مناطق دورافتاده، افراد با ناتوانی جسمی، برای ایجاد قابلیت‌ها، استفاده از فرصت‌ها و مطالبه حقوقشان به منظور حمایت از آن‌ها در برابر حوادث شوک‌آور، با موانع بیشتری روبرو هستند که حتی در برخی موارد ماهیت قانونی و رسمی دارند.

حتی اگر قوانین آشکارا تبعیض‌آمیز نباشند، در غیبت سیاست‌های مؤثر می‌توانند آسیب‌پذیری افراد و محرومیت آنان را به دنبال داشته باشند. وقوع سیل در مناطقی از کشور که از بالاترین میزان بیکاری،نابرابری، فقر، تبعیض و محرومیت و در نهایت آسیب پذیری برخوردارند، بی تردید پیامدها و آثار سیل را تشدید خواهد کرد.

فارغ از زمینه ها و علل خسارات بالای سیل اخیر، واکنش عمومی جامعه در برابر این حادثه نیز آموزه های بسیاری برای مدیریت نظام داشت. عموم مردم ترجیح میدادند کمک های خود را به واسطه سازمانهای مردم نهاد یا چهره های سیاسی، اجتماعی، ورزشی و هنرمندان به دست سیل زدگان برسانند. این پدیده اگرچه در مطالعات قبلی درباره سرمایه اجتماعی و اعتماد نهادی نیز گزارش شده بود اما در سیل اخیر نیز به شکل غیر منتظره و وسیعی و در تایید مطالعات مورد اشاره مشاهده شد.

سیل اخیر که عمدتا در استانهای لرستان، خوزستان و گلستان خسارات جدی به دنبال داشت،بار دیگر آسیب پذیری بالا و تاب آوری پایین جامعه ایران دربرابر شوک های انسان و طبیعت ساخته را به نمایش گذاشت. در چنین شرایطی ناکارآمدی، سوءمدیریت و ناتوانی نهادها و دستگاه‌های مسئول نشان داد بدون اصلاحات عمیق ساختاری هرگز نمیتوان از روند فرسایش جامعه ایران و تهدید جدی منافع ملی پیشگیری کرد.

شورای سردبیری
@iranfardamag

مطالب مرتبط

جمال کنج*

وقتی آن حسابرسی فرا برسد، مورخان مسیر را ردیابی خواهند کرد که نشان می‌دهد چگونه قوی‌ترین ملت روی زمین اجازه داده است قدرت نظامی و سیاست خارجی‌اش برای خدمت به یک کشور خارجی برون‌سپاری شود

تاملی بر راهبرد سیاسی - نظامی و نگرش ژئوپولیتیک ایران و اسراییل

سران جمهوری اسلامی بنابر تحلیل هایی که کارشناسان سیاست بین المللی آن ارائه می دادند، از درک شکل گرفتن فضای نوین زور و قلدری غافل ماندند و در عمل بی توجه به واقعیت های ژئوپولیتیک نوین و غافل از اهمیت اصل موازنه نیروها بودند، و بر این پایه از یکسو به گسترش شبکه «محور مقاومت» و آوردجویی با حریفان مختلف دست زدند، و ازسوی دیگر بی محابا به فعالیت نگرانی آفرین غنی سازی در سطح بالا ادامه دادند.
افسوس که جمهوری اسلامی توانایی عبرت گرفتن از شکست های خود را ندارد، و شکست را پیروزی قلمداد می کند، و تحقیر شدن را سربلندی وانمود می نماید.

مطالب پربازدید

مقاله