آیت هنرآموز

بدیل‌های میرزاملکم خان

سبک مغزی اخیرا فرموده اند: “بدیل‌های میرزاملکم خان تلاش کردند غائله اخیر را تقویت کنند”

اولا توصیه ی نگارنده به صاحب سخن اینست که به امور روزانه ی خود که همانا مبارزه با جامعه ی مدنی ایران و تقویت استبداد و قبضه کردن اقتصاد است بپردازید و لطفا باب جدیدی در مجموعه ی فعالیت هایتان تحت عنوان تحریف تاریخ باز نکنید که آن عرصه ی سیمرغی است که جولانگاه هرکس نیست، تنها زحمت ما میدارید.

ثانیا مبرهن است که اینگونه تلاش هایتان در تخریب شخصیت های برجسته ی روشنفکری ایران هیچ نتیجه ای نخواهد داشت از آن روی که نسل جوان امروزمان نسلی خردورز و اندیشناک است و از رهگذر همین پلیدی ها راهی میگشاید به مطالعه تاریخ سراسر مبارزه ی میهن عزیزتر از جان.

در هرصورت اما زمانی که بحث به میرزاملکم میرسد، تحلیل علمی و منصفانه از او دو ویژگی برجسته اش را در اختیار میگذارد: جد و جهدش در استقرار مدرنیته و ابزار آن در ایران و همچنین روحیه ی شاه پرستی اش. خدمات او در آن دوره ی سیاه قجری اگرچه سرچشمه ی انتفاعات بسیاری شد و شایسته ی منقبت و قدردانی همه ی نسل هاست، شاه دوستی عیانش اما حتما سزاوار ملامت و نکوهش.

حال جای پرسش از آن سخنور است که اگر امروز هم سالوسی و حاکم پرستی مذموم است که هست، کیست که پیشتاز بلارقیب این عرصه است؟! چه کسی از این جهت که حاکم ظل اله است و امر او هرچه که باشد مطاع، پا جای پای میرزاملکم خان نهاده؟! کدام جریان اختیارات حاکم را یک وجب کمتر از خدا میداند و عدم اعتقاد به او را در حد شرک بالله؟!

شاهد و سرانجام این گفتار کوتاه دو بریده از سخنان میرزاملکم خان و محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص (به اصطلاح) مصلحت در تنزه حاکم و سلب مسئولیت از اوست که حقیقتا روشن میسازد بدیل میرزاملکم امروز کیست!

بخشی از نامه ی میرزاملکم خان به میرزاحسین خان مشیرالدوله: « مکرر گفته باز خواهم گفت، هیچ پادشاهی در دنیا به قدر همایون شاهنشاه روحی فدا طالب ترقی و محرک آبادی نبوده است اما وزرای ما عوض اینکه به اقتضای وظیفه ی وزارت خود پیش بیفتند که فلان کار صحیح است و نتایج آن را بر عهده گیرند یا آن کارصحیح را از اول نفهمیده، منکر آن بوده اند یا منتهایش به هزار احتیاط نیمه تصدقی کرده بودند به حضور مبارک و تمام مسئولیت را بر عهده ی خود اعلی حضرت اقدس همایون شاهنشاهی گذاشته اند. لیکن هرگاه ورزای ما مسئولیت تکالیف خود را برعهده گیرند حادثه ای پیش نمی آید…»

محسن رضایی درنشست ماهیانه جامعه اسلامی مدیران:« ما با این اندیشه که اجازه نمی دهد اقتصاد مردمی و مدیریت کشور در امتداد رهبری قرار بگیرد و بعد هم به جای اعتراف به اشتباهات خود، مشکلات را به گردن رهبری می اندازند، چه کار کنیم؟ می گویند چرا از رهبری هزینه شد؟ این حسن را امام(ره) نیز داشتند که خود را فدای مردم می کردند. ما نباید اجازه دهیم این سرمایه های بزرگ خود را فدا کنند. رهبری در هیچ جزییاتی دخالت نمی کنند که مثلا قیمت هر لیتر بنزین هزار یا هزار و پانصد تومان باشد وفقط کلیات را تایید می کنند…»

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله