خاتمی به زبان کلی از مدل فدرالیسم گفت. ناگهان جنجالی برخاست که نشان داد که جامعه ما در بند اصطلاح است تا محتوا.
می دانیم انواع فدرالیسم داریم. کسی از خاتمی نپرسید که مظورش چیست و چه است، بلکه میدان تصفیه حساب سیاسی بالا گرفت که نشان می دهد جامعه ما برای گفتگو اماده نیست، در این میان روشنفکران ما بهتر از دیگر اقشار نیستند.
تجربه چند ساله در پاریس برای من امری را مشهود تر کرده است که مدت ها گفتگوی روشنفکران مقبول زبان گفتگو ساز است. امروز فقط روشنفکران افراطی و پوپولیسم زبان تند دارند.
جواد طباطبائی که در تندی زبان سرامد روشنفکران ایرانی شده است و انگار این مقام اولی را از دکتر سروش گرفته است.البته سروش مدتی است که زبان تند را به کار نمی برد. طباطبائی در نامه ای به خاتمی به نقد دیگاه وی پرداخت. زبان این نامه مقبول بود.
اما انگار احساس کرده است که از هویت و زبان طباطبائی معمول فاصله گرفته است در نامه دوم با زبان تند و روش معمول خود زمین و اسمان را به هم بافته است تا خاتمی را منکوب کند. نگارنده با مدل فدرالیسم در ایران موافق نیست به خاتمی هم نقد های جدی دارم .
اما این زبان انتقام است این زبان های تند علیه خاتمی حتی نقص های خاتمی را هم مخفی می دهد او را در موضع مظلومیت قرار می دهد. توجه کنید خاتمی زبان تند ندارد .اما مهم تر این است که مانع از گفتگو می شود.
ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه
در سالهای اخیر، نظم بینالملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونهای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بیسابقهای مواجه شده است. نه تنها ارزشهای مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفهی پاسداری از این ارزشها را داشتند، به شدت مورد بیاعتمادی و تردید قرار گرفتهاند.
- 1404/04/10