✅در بحبوبه اخبارمربوط به استقلال کردستان عراق تعدادی در مورد ” حق تعیین سرنوشت” نوشتند و تلاش کردند این حق را به کردهای ایران هم نسبت دهند.
دراوسط دهه هفتاد و دهه هشتاد گفتمان حقوق بشر و دموکراسی در سطح نخبگان و قشر تحصیلکرده فراگیر شد.کم کم اصطلاح های فعالان حقوق بشر و دموکراسیخواهیان هم مُد شدند. این مُد شدن بر مبنای گفتمان مسلط زمانه است و ایرادی هم به آن وارد نیست اما طیفی ار این فعالان به جاده خاکی زده اند به گونه ای که این انحراف از مسیر، اختلاف سال های نخست اول انقلاب بین بازرگان و آیت الله خمینی را در ذهن متبادر می کند؛ وقتی که بازرگان می گفت اختلاف من با آیت الله خمینی بر سر این بود او ایران را برای اسلام می خواست اما من اسلام را برای ایران.
✅حالا گویی همان نگاه به شکل تراژیک دیگری در طیفی کوچک از حقوق بشری ها و دموکراسی خواهان در حال تکرار است. سئوال اینجاست آنها گفتمان حقوق بشر و دموکراسیخواهی را برای ایران می خواهند یا ایران را برای حقوق بشر و دموکراسی خواهی ؟ دموکراسی تنها شکلی از حکومتداری است که مزیّت آن به نسبت به سایر اشکال حکومتداری در این نکته است که معایب کمتری دارد . دموکراسی فی نفسه مقدس نیست تنها شیوه ای کارآمدتر و پایدارتر است.
✅ما در گفتمان دولت ـ ملت تنفّس می کنیم. جهانی شدن محدوده دارد. نه اینکه وجود ندارد یا بی معنی است اما حدّ و حدودی دارد. مرزها همچنان هستند و حدی از جهانی شدن نیز متناسب با ساختارهای فعلی که ایجاد شده وجود دارد. تا اندازه ای تکنولوژی کمک کرده مرزها کمرنگ تر شوند اما جاهایی نیز به ظهور و تقویت هویت طلب ها کمک کرده است. در کنار جهان ” مسطح” جهان “نامسطحی” هم وجود دارد که همچنان دیوارهایش برافراشته هستند.
✅ما ایرانی ها ملتی با قدمتی چند هزار ساله هستیم که در کش و قوس تاریخی لاغر شده ایم. ایران فعلی تنها جسم نحیف شده ای از ایران بزرگ است. اقوام ایرانی را با زور کنار هم ننشانده اند.آنها در این چند هزار سال کنار هم زیسته اند و در شادی های و غم های یکدیگر شریک بوده اند.
✅ایران ملک مشاع است. منِ ایرانی به همان اندازه تهران در لرستان، کردستان و آذربایجان سهم دارم. ذره ذره این خاک متعلق به تمام ایرانی هاست. جدایی یک تکّه از ایران هم باید با نظر اکثریت ایرانی ها صورت بگیرد البته با این تبصره اصلا چرا جدایی؟
✅تبعیض در استان های مرزنشین ایران به خصوص با مذهب متفاوت گسترده تر است . ایرانی ها در جنبش مدنی و سیاسی خود در دو دهه اخیر تلاش کرده اند مطالبات اقلیت های قومی مذهبی را مطرح کنند زیرا “ایران را برای همه ایرانیان” می خواهند. تبعیض اگر در سیستان و بلوچستان و کردستان گسترده تر شده به این معنی نیست که وضعیت لرستان و ایلام با این حد از بیکاری و توسعه نایافتگی عالی باشد. همچنانکه خوزستان هوا ندارد و روی منابع نفت خوابیده اما آب پاک و سالم هم ندارد. با منطق مدافعان تجزیه طلبی این استان ها هم باید جدا شوند.
✅ایران کلیت تجزیه ناپذیر است.مثل خانه ای است که ساکنانش در برابر موج های سهمگین طوفان در آن پناه گرفته اند. حقوق بشر و دموکراسی را می خواهیم که این خانه آبادتر شود. از ظرفیت اقوام ، مذاهب برای توسعه کشور استفاده شود. مردمی متکثر در سبک زندگی و عقیده اما متحّد حول محور ایرانیّت با رویکردی انسانگرایانه به ملیّت که “دیگری” را نه دشمن و مزاحم خود که نوع بشر می دانند. در نتیجه حقوق بشر و دموکراسی را می خواهیم این خانه شادتر شود، زیبا تر شود نه اینکه ویرانش کنیم.
✅تعمیم دادن برخی از تجربه های بین المللی به مردمی که چند هزار سال کنار یکدیگر زیست کرده اند و در چارچوبی به نام ایران از مرزهای کشورشان با خون و جان دفاع کرده اند و هجوم های سنگین در طول تاریخ نتوانسته آنها را از ایرانیتشان منصرف کند و با شعر و موسیقی و هنر خود را زنده نگاه داشته اند و سنت های ملی ومذهبی بی شماری را سالیان طولانی پاس داشته اند از روی ناآگاهی و جوگیری است.
✅رفع تبعیض ازهمه ایرانیان در هر لباسی واجب است اما اصولا حقی به نام تجزیه طلبی نباید به رسمیت شناخته شود. با تبعیض و اجحاف، یکسان سازی و محدودیت آزادی بیان و عقیده و نگاه های مذهب گرایانه باید مبارزه کرد تا ایران آباد شود. تجزیه طلبی یعنی نابودی این خانه که درمعرض طوفان های سهمگین است.
✅هر گونه نگاه حقوق بشری و مومکراسیخواهانه هم بدون توجه به واقعیت موجود دولت ـ ملت و بدون توجه به ضرورت حاکمیت قانون و دولت کارآمد و حفظ حقوق همه ایرانیان یعنی سِیر کردن در فضا. این نگاه نه به بشر خدمتی می کند نه به برانداختن فاصله ها کمک می کند بلکه بر عکس شعارهایش دیوارهای جدیدی می آفریند؛دیوارهای مستحکم تر از گذشته که انسان ها را دور تر و دو رتر از یکدیگر می کنند.
منبع: تلگرام نویسنده