نمیتوانی در عرصه سیاست معاصر ایران باشی و نام علیرضا رجایی را نشنیده باشی و اگر نامش را دیدهای حتماً در کنار آن این عناوین را نیز خواندهای: مدیر گروه سیاسی هیات تحریریه روزنامههای جامعه، توس، نشاط و… که به عبارتی پدر و پدربزرگ روزنامههای اصلاح طلب در بعد از خرداد ۱۳۷۶ هستند.
از او که دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران، مدیر انتشارات گام نو، عضو تحریریه ایران فردا، فعال ملی و مذهبی، زندانی سیاسی جنبش سبز و… است، به عنوان کسی که نسلهای متعددی از روزنامهنگاران جوان نشریات اصلاح طلب فن روزنامهنگاری مدرن را از وی فراگرفتهاند و امروزه هر یک برای خود در چهارسوی جهان نام و آوازهای یافتهاند، نام برده میشود.
در کارنامه سیاسیاش بارها و بارها بازداشت و دستگیری و زندان دیده میشود که آخرین آن در اردیبهشت ۱۳۹۰ و آزادیاش در پایان سال ۱۳۹۴ بعد از اتمام محکومیتش است.
آنچه بیش از هر چیز رجایی را بدان متمایز مینماید نه درجه دکترایش، نه کارنامه فعالیتش، نه سوابق سیاسی و نه تعدد زندانی شدنش و… است. شاید بارزترین شاخصه رجایی ویژگی برجسته اخلاقی او باشد، که همه از دوست و رقیب و مطمئناً دشمنانش نیز بدان معترفند. همین ویژگی بارزی که باعث شد زمانی که به ناحق آراءاش در انتخابات مجلش ششم نادیده گرفته شد هیچگاه لب به اعتراض نگشود مبادا که امری شخصی قلمداد شود. در دوران زندانی شدنش که با اهمال در رسیدگی پزشکی همراه بود سخنی به شکایت رسمی ابراز نکرد. مغرورتر از آن بود که اگر نگذارند به مجلس راه یابد، نگذارند در مراسم رحلت پدر شرکت کند، نگذارند به انتشاراتی که مدیر مسئول و صاحب امتیاز آن است قدم بگذارد و نگذارند بهراحتی از خدمات پزشکی بهرهمند شود لب به شکایت و اعتراض بازنماید.
او یکی از محبوبترین زندانیان سیاسی سبز در سالهای بعد از ۱۳۸۸ است و رمز این محبوبیت نیز بهواسطه همان اخلاق و نجابتی است که در تمام رفتار و سکناتش موج میزند.
اگر بخواهیم در سلسله اخلاقمداران جریان فکری و سیاسی ملی و مذهبی از دکتر یدالله سحابی تا مهندس مهدی بازرگان و از آیتالله طالقانی تا مهندس عزتالله سحابی نامی بیفزاییم دکتر علیرضا رجایی بیشک از وارثان شایسته این سنت بیبدیل است. درهمآمیختگی اخلاق و سیاست و بهتر است بگوییم برتری امر اخلاق بر امر سیاست!
تنش همواره از آسیب دوران بیبلا باد!
ایران فردا