سیلاب چند استان کشور را دربر گرفته و برخی استان های دیگر را تهدید می کند اما مدیریت این بحران تاکنون رضایت بخش نبوده است وهر روز ابعاد خسارات مالی در حال افزایش است.
یکی از تبعات مهم این سیلاب تخریب بسیاری از بندها وسدهای کوچکی است که اقتصادهای محلی را به آن متکی کرده بودند.
هر چند اطلاع دقیقی از صحت ومکان یابی ودر درجه اول امکانسنجی درست این بندها در دست نیست، اما در پیامد سیلاب ها موضوع بازسازی اقتصاد محلی اهمیت دارد.
سیلاب های اخیر نشان داد نه تنها زیرساخت های لازم برای پیشگیری از وقوع حوادث طبیعی وجود ندارد بلکه مدیریت بحران حوادث طبیعی نیز خودش با بحران روبروست.
برخی کلیپ ها نشان می دهند در حالیکه مردم مناطق محاصره شده در سیل از نبود امکانات ومسئولان گزارش می دهند، سیلاب تا سقف خانه ها بالا امده است اما به نظر می رسد برخی منتظرند تا زمانی که آب تا 30 سانتی فروکش کرد، دوربین شان را برای امداد زوم کنند!!
جالب ان است اگر با نگاه مثبت بپذیریم در مقابل سیلاب استان گلستان،غافلگیری وجود داشته است، پیش بینی سیل استان لرستان،کرمانشاه ،خوزستان و…امکانپذیر بوده است. در مقابل این پیش بینی ها اما امداد رسانی در پیچ وخم فرمان های حکومتی توام با تاخیر انجام می شود.
علاوه براین حجم کمک مواد غذایی نیز بسیار اندک است و گویی مسئولان به رغم اعمال محدودیت برای فعالان مدنی ،کمک های غذایی را تنها متوجه مردم می دانند.
تجهیز امداد ومدیریت بحران برای 30 سانت مانداب ویا زلزله های محدود،طوفان های کم شدت وزودگذر و… در کنار تخریب سیستماتیک محیط طبیعی هیچ تناسبی با هم ندارند.
سیلاب ها وسایر حوادث که نتیجه دستکاری گسترده در طبیعت هستند، بخشی از فروکاهش توان اقتصادی کشور هستند و مناطق وسبعی را برای مدت طولانی از چرخه مثبت اقتصاد خارج می کنند وسهم پذیری رقابتی از اقتصاد ملی را ناممکن می سازند.
بنابراین مدیریت بحران تنها خاتمه دادن به حادثه طبیعی نیست،امید که شاهد امداد اقتصادی ،امداد گران حکومتی در این مناطق هم باشیم…
منبع: کانال تلگرامی نویسنده