اعدام‌درمانی

سه هفته پیش خواندم که “مظلومین” معروف به سلطان سکه، بدون آن‌که آمر یا شریک پنهان او معرفی شود اعدام شد. اخیراً هم شنیدم حکم اعدام “شریفی” معاون قالیباف آماده شده‌است.

حکومت به‌خیال خود می‌خواهد با اعدام عاملان اجراییِ معدودی از فسادها، رضایت و امید را به جامعه تزریق کند. غافل از این‌که یکم، جامعه آمران را نشانه رفته‌است نه فقط عاملان را. دوم، جامعه‌ی رشد یافته و مدنی به‌دنبال انتقام از حتی آمران هم نیست.

مشارکت جنبشی، مدنی و تحول‌خواهانه‌ی ملت ایران در انتخابات ۹۲ و به‌ویژه ۹۶ نشان داد که اکثریت مردم خواهان تغییر پارادایم و اصلاحات جدی هستند، نه حذف جریان و حتی شخصی که از ابتدای انقلاب در مناصب امنیتی و چه‌بسا سرکوب‌گرانه قرارداشته‌است.

اکثریت ملت نشان دادند که از حذف‌درمانی و اعدام‌درمانی عبور کرده‌اند ولی مطالبه‌محوری را همچنان ادامه می‌دهند. خطای استراتژیک هسته‌ی سخت قدرت است اگر تصور کند، جامعه در نتیجه‌ی سرکوب ۸۸ از وضعیت جنبشیِ خود خارج شده‌است.

وضعیت جنبشی در سال‌های ۵۷ ، ۷۶ ، ۸۸ و ۹۶ به اَشکال مختلف خود را نشان داد. از این پس نیز جنبش اجتماعی در سیر انباشت مطالبات چنانچه با موانعی بر سر راه خود برخورد کند، به‌طور طبیعی اَشکال متفاوت حرکت را از خود بروز خواهدداد.

نقش روشنفکران در جنبش اجتماعی ایران، ایجاد و گسترش “حلقه‌های گفتگو” در سپهر عمومی به‌منظور کشف و ترویج مناسب‌ترین راهبرد و نیز تکثیر راهکار‌های خشونت‌پرهیز برای نیل به مطالبات مردم است؛ مردمی که درحال عبور از انتقام و اعدام‌درمانی هستند.

مطالب مرتبط

سعید مدنی / زندان دماوند

بی‌تردید تفاوتی ماهوی در دامنه و ابعاد خشونت علیه دانشجویان و دانشگاهیان حامی مردم غزه و طرفدار آتش‌بس در آمریکا با سرکوب دانشجویان در اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» ایران در سال ۱۴۰۱ وجود دارد

رضا خندان / زندان تهران بزرگ

به جرئت می توانم بگویم هیچ حکومتی در تاریخ چنین جفایی نسبت به فرزندان کشورش نکرده است. آن ها مرز وحشی گری، سرکوب و خشونت عریان را جابجا کردند. زندانیانی که ساعاتی قبل، آسیب دیدگان را نجات می دادند، حالا خود، هدف حمله ی نظامیان و مقامات شده بودند

ابوالفضل قدیانی و مهدی محمودیان

لحظاتی را از نزدیک دیدیم که نفس کشیدن در میان آتش و دود و انفجار، خود به یک رویا تبدیل شده بود. زمانی که صدای جنگنده‌ها و بمب‌ها همچون کابوسی بی‌پایان بر سر ما فرود می‌آمد، زنده ماندن تنها آرزویی دست‌نیافتنی بود. هر لحظه ممکن بود صدای انفجاری دیگر، جان هر یک از ما را بگیرد

مطالب پربازدید

مقاله