عمرو حمزوی | مترجم : علی سرداری

از هژمونی تا کثرت گرایی: خاورمیانه در دوران دگرگونی های بزرگ

تغییرات شگرف خاورمیانه علیرغم هزینه های سنگین انسانی و مادی در فلسطین و لبنان همچنان در حال اتفاق است .  با وجود سرعت سریع این رویدادها  آنچه که امروزه ضروری به نظر می رسد بازداشتن اسرائیل از کنترل محتوی و دامنه این تغییرات  است دگرگونی هایی که جهان را از آغاز دهه دوم متزلزل کرده است و در هزاره جدید، روابط بین الملل را با تغییرات مداوم مواجه ساخته است.

جنگ سرد در دهه 1990 با پیروزی بلوک غرب به رهبری ایالات متحده و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق پس از تجزیه بلوک شرق و امحاء پیمان ورشو به پایان رسید. دهه نود دهه هژمونی یکجانبه آمریکا بر جهان، دهه مداخله نظامی واشنگتن و متحدان اروپایی اش در بسیاری از درگیری های منطقه ای (جنگ آزادی کویت و جنگ های یوگسلاوی سابق به عنوان دو نمونه)، دهه تبعیت روسیه  با تسلیم کامل رئیس جمهور سابق بوریس یلتسین در برابر آمریکایی ها و اروپایی ها از اراده غربی  و تاخیر چین، که ترجیح می داد به تلاش های توسعه خود در داخل ادامه دهد و کاملاً از دخالت در درگیری های بین المللی شدید خودداری کند.

از سوی دیگر، دوره بین سال‌های 2010 تا 2020 شاهد رشد اقتصادی و مالی شدیدی برای چین بود که به دومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شد چین شبکه‌های روابط اقتصادی، تجاری و مالی خود را به همراه  وام‌های توسعه‌ای اش را به کشورهای جهان  از حمله جنوب و سرمایه گذاری در همه جای ان  و نیز نشان دادن قدرت نظامی و اقتصادی و دیپلماسی خود در مناطق حیاتی برای امنیت آنها  و  یکپارچه حوزه نفوذ از منطقه هندوستان در اقیانوس آرام تا غرب آفریقا، از طریق خاورمیانه و … گسترش داد .

از سوی دیگر، در همین دوره، یک سلسله خیزش های مردمی در برخی از کشورهای اروپای مرکزی، بالکان، خاورمیانه و برخی کشورهای آسیایی و آفریقایی رخ داد که منجر به تغییر نظام های حکومتی و  فروپاشی نظام های ملی شد. عملکرد نهادهای دولتی در منطقه خاورمیانه به همراه  انفجار درگیری های داخلی، بحران های انباشته و طولانی مدت امنیت انسانی و انفجار اوضاع این منطقه با منابع عظیم نفت و گاز و منافع استراتژیک، اقتصادی و … موجب شد رهبران جهان برای محافظت از منافع خود حرکت کنند .  نه روسیه و نه چین جایی برای اردوگاه غربی تحت رهبری آمریکا باقی نگذاشتند تا به تنهایی وارد عمل شود. روسیه در بحران‌ها و درگیری‌های ایران، سوریه، لیبی و برخی کشورهای آفریقایی حضور پررنگ داشت و چین ابتدا از نظر اقتصادی، تجاری و توسعه‌ای و سپس دیپلماتیک و امنیتی در درجه دوم در منطقه هند و اقیانوسیه و سپس در خاورمیانه و غرب آفریقا حضور یافت.

ایالات متحده ابزارهای نظامی و امنیتی و بسیاری از سرمایه های دیپلماتیک و ایدئولوژیک خود را در جنگ های متعدد خود در بعد از پایان جنگ سرد در دهه 1990 به پایان رسانده است.

اروپایی ها مجالی را برای ایالات متحده آمریکا نگذاشتند تا امریکا اراده خود را به نام غرب در خاورمیانه و قاره آفریقا تحمیل کند، بلکه تا حدودی آن را از بین بردند. به همین ترتیب، اروپایی ها روابط همکاری پیچیده ای را با روسیه توسعه دادند (مثلاً واردات انرژی) که تا پس از شروع جنگ روسیه و اوکراین در سال 2022 وخیم نشده بود  و از نظر اقتصادی و تجاری با چین (از طریق سرمایه گذاری های عظیم صنعتی بر روی  فناوری اروپا )، در حالی که آنها به طور کامل از رقابت واشنگتن در منطقه هند و اقیانوس آرام و در آمریکای مرکزی و جنوبی دور شدند.

بنابراین، تعاملات جهانی تغییر کرده و بسیاری از قدرت‌های بین‌المللی که برای دوره‌هایی غایب بوده‌اند، مانند روسیه، یا از زمان تأخیر خارج شده‌ بودند ، مانند چین، یا ترسو به دنبال استقلال بوده‌اند، مانند اروپایی‌ها، در چارچوب جستجوی منافع استراتژیک وارد درگیری های مختلف منطقه ای و خط مشی‌ها شده‌اند.

از سوی دیگر، ایالات متحده در جنگ های متعدد خود پس از پایان جنگ سرد در دهه 1990، ابزارهای نظامی و امنیتی و سرمایه های دیپلماتیک و ایدئولوژیک خود را مصرف کرده تا جایی که  صدای نخبگان سیاسی و پژوهشی این کشور بلند شد. برای کاهش حضور آمریکا در سطح جهانی و محدود کردن نقش در اروپا، جایی که متحدان می توانند منافع خود و واشنگتن را در صورت تصمیم گیری برای سرمایه گذاری جدی در بودجه دفاعی و امنیتی، و همچنین خروج از خاورمیانه، جایی که بحران های بی پایان وجود دارد، حفظ کنند ، در رابطه با خاورمیانه، نخبگان سیاسی و پژوهشی آمریکا این واقعیت را مطرح کردند که با دستیابی به خودکفایی انرژی، اهمیت منافع ابرقدرت‌ها در آنجا رو به کاهش است. در مورد دوری از منطقه ما، آمریکایی ها تلاش کردند تا با خیزش چینی ها  در جایی که روابط اقتصادی، تجاری و امنیتی با غول آسیایی به طور مداوم در حال توسعه بوده و نیز وام های توسعه ای چین مقابله کنند که منافع آنها و متحدانشان را در منطقه هند و اقیانوس آرام و آفریقا تهدید می کند،

با همه‌گیری کووید-19 و پیامدهای دشوار آن بر اقتصاد جهانی و درگیری‌های ناشی از آن رهبران جهان برای جبران خسارات اقتصادی، تجاری و مالی خود با الگوهای جدید بهره‌کشی از کشورهای جنوب و انواع جدیدی از اتحادهای بین‌المللی که گاهی  برای اهداف توسعه و سرمایه گذاری و گاهی برای مقاصد وام، مشخص شده است به کنترل اقتصاد و تجارت جهان بپردازند . چین به یک رقیب سرسخت تبدیل شده است، روابط تجاری روسیه و صادرات تسلیحات رشد کرده است، زمینه های همکاری توسعه بین هند و بسیاری از کشورهای آسیایی و آفریقایی گسترش یافته است و کشورهای جنوب اکنون این توانایی را دارند که به چین، روسیه بروند. و به جای کمک های امریکایی و اروپایی از دولت هند ،درخواست وام های توسعه ای برای  کمک به تشکیل  زیرساخت ها، فناوری و صنعت داشته باشند .

از آغاز جنگ روسیه و اوکراین، و سپس وقوع درگیریهای خاورمیانه در پاییز 2023، تنها سلسله مراتب قدرت های بزرگ چه در غرب و چه دور از آن مشخص شد .  روشن شد که اروپا علیرغم توانمندی های اقتصادی، تجاری و تکنولوژیکی خود، به اتحاد با ایالات متحده از نظر نظامی و امنیتی و همچنین کاهش وابستگی خود به انرژی وارداتی از روسیه نیاز دارد. همچنین به نظر می رسد که روسیه، با وجود توانایی های نظامی خود، به حمایت چین نیاز دارد. تمایل هند برای رهبری جنوب جهان و  نزدیک شدن به محور چین و روسیه و در عین حال حفظ روابط همکاری خوب با ایالات متحده و اروپا آشکار شده است. هنگامی که ایالات متحده به دنبال تشویق هند به مشارکت در مهار نفوذ فزاینده چین در قاره آسیا و اقیانوس آرام و اقیانوس هند بود و پیشنهادات سخاوتمندانه زیادی برای همکاری ارائه کرد، طرف هندی تمایلی به درگیر شدن در رویارویی با یک آسیایی را نداشت. آن هم غولی که با آن همسایه است، از نظر قدرت و توانایی از آن پیشی و با آن منافع مشترک دارد پس از دخالت در ائتلاف های جهانی و منطقه ای که تنها هدفشان محاصره چین است، خودداری کرد. وقتی خاورمیانه آتش گرفت، همه قدرت های بین المللی از کوره آن خارج شدند، به جز ایالات متحده آمریکا که حضور نظامی و دیپلماتیک خود را افزایش داد.

جهان امروز، در سال 2024، تحت تأثیر رقابت دوجانبه بین ایالات متحده، ابرقدرتی که به شدت از برتری خود دفاع می کند، و چین، غولهای آسیایی در حال ظهور، زندگی می کنند. تأثیر این رقابت های دوجانبه ویژگی‌های تعاملات بین‌المللی جدید و مواضع دیگر قدرت‌های بزرگ از روسیه و هند تا اروپا را مشخص می‌کند. سرانجام تحت تأثیر آن، استراتژی‌ها و سیاست‌های کشورهای جنوب جهانی در حال شکل‌گیری است که اکنون می‌توانند بین آنچه از سوی آمریکا و غرب و آنچه از سوی چین، روسیه و هند ارائه می‌شود، یکی را انتخاب کنند.

در مورد خاورمیانه، حتا اگر امروز در تحولات شگرف خود به عنوان اسیر هژمونی آمریکا و قدرت اسرائیل ظاهر شود، دیری نخواهد پایید که از آنها دور می شود و کشورهای آن به سمت سود بردن از رقابت بین قدرت های بزرگ و تلاش برای حفظ منافع و نفوذ خود با همه ابزارها  حرکت می کنند.

————————–

*نویسنده و دانشگاهی اهل مصر

منبع: القدس العربی

مطالب مرتبط

صدیقه وسمقی

در اصطلاح سیاسی، انقلاب یعنی تغییر رژیم، تغییر نظام سیاسی با خیزش و قیام مردم. وقتی تغییر یک رژیم سیاسی ضرورت پیدا می‌کند، مسلما خوب است که چنین تغییری صورت بگیرد

د. هاني الروسان | مترجم: علی سرداری

اشتیاق ناگهانی واشنگتن به دمشق و تعداد ابتکارات حسن‌نیت ایالات متحده در قبال دولت جدید سوریه، و همچنین ازسرگیری گفتگوها با حماس برای انعقاد یک توافق واقعی – این بار برای تبادل اسرا و آتش‌بس – ما را به این باور می‌رساند که ممکن است روزی آمریکا پشیمانی شدید خود را از اقدام شنیعش در آزار و اذیت القاعده و مهم‌ترین شاخه‌های آن، یعنی جنبش داعش، نشان دهد؛ جنبشی که چیزی جز تجسم مادی فلسفه ساموئل هانتینگتون در مورد «برخورد تمدن‌ها» نبود. این تجسم شتاب‌زده پدید آمد تا آثار حماقت یا خطای شاگردش، فرانسیس فوکویاما، درباره «پایان تاریخ» را از بین ببرد، مفهومی که به نظر می‌رسد نزدیک‌تر از آن چیزی است که ما تصور می‌کنیم.

مطالب پربازدید

مقاله